به گزارش واحد خبر پژوهشکده اسلام تمدنی، حجت الاسلام علی شفیعی مدیرگروه و عضو هیئت علمی گروه فقه کاربردی و رئیس هیئت امناى مرکز پژوهش هاى اسلامى شوراى اسلامى شهرمشهد در گفتگو با روزنامه شهرآرا  گفت: مرحوم کلینى در اصول کافى که یکى از آثار حدیثى ماندگار شیعى و از منابع اصیل مورد رجوع و توجه بوده است، جریانى را به نقل از امام صادق(ع) روایت مى کنند که ایشان فرموده اند پیامبر اسلام(ص) در اواخر عمرشان آن گاه که خبر رحلتشان را مى شنوند، مردم را در مسجد جمع مى کنند و چند توصیه را به عنوان آخرین دغدغه هاى خویش با مردم مطرح مى کنند، دغدغه هایى که همه از جنس توصیه هاى بازدارنده و کنترلى درباره حاکمان مسلمان و دولت هاى دینى هستند. امام صادق(ع) مى فرمایند این سخنان آخرین سخنان آن حضرت در جمع مسلمانان بوده است.
در این سخنان نقل شده از پیامبر(ص) که در قالب دغدغه هاى ایشان در زمینه وظایف دولت دینى و حاکم اسلامى بیان شده است، مى توان مجموعه آن چه نقل شده را در ذیل ۳سرفصل کلى گنجاند.
۳سرفصل اساسى که از حیاتى ترین ارکان تداوم ظهور و افول تمدن ها بوده اند. هر تمدنى که بتواند این ۳قاعده بنیادین را در خود نهادینه کند و آدمیان را از آن ها سیراب کند به دوام خویش کمک کرده است. این ۳اصل عبارت اند از:
الف) تلاش در ایجاد رحمت و امنیت توسط حکومت دینى؛ ب) ایجاد رفاه عمومى و تأمین معیشت مردم؛ ج) اهتمام به حفظ کرامت و عزت انسان ها.
دولت دینى پس از استقرار به طور طبیعى وظایف همه دولت هاى عرفى را دارد و نمى تواند فقط به آن دلیل که دولت دینى است خود را رهاى از تأمین دغدغه هاى شهروندان بداند. 

با این همه چون دولت دینى در معرض تهدیدات فراوانى است و ظرفیت آن را دارد که حاکمان اسلامى پشت دین پنهان شوند و خود را فراتر از پاسخ گویى بدانند، پیامبر(ص) مهم ترین دغدغه هایش را پیش از فوتش با مسلمانان در میان مى گذارد و به عبارت مرحوم شعرانى مسلمانان را متوقع بار آورده و آن ها را تحریک مى کند تا درباره این امور حساس بوده و مطالبه گرى کنند.
الف) زمینه سازی برای امنیت؛
اولین دغدغه پیامبر(ص) از جنس تأمین امنیت عمومى است. ایشان مى فرمایند: تذکر مى دهم والى پس از خودم را به اینکه: مبادا بر جماعت مسلمانان رحم نکند. ترحم یکى از مصادیق تام و تمام ایجاد امنیت است، بنابراین هر حکومتى که مى خواهد دینى باشد باید تلاش خویش را بر ایجاد امنیت قرار دهد. على(ع) که شارح خوبى براى این سخنان پیامبر(ص) است در عهدنامه مالک اشتر همین نکته را با ادبیاتى دیگر و تفصیلى تر تبیین کرده و مى فرمایند: اى مالک قلبت و جانت را مهد و گهواره رحمت قرار ده و محبت و لطفت را از آنان دریغ نکن. چرا که این رحمت و محبت و لطف به شهروندان است که تداعى کننده امنیت در یک جامعه است. امنیت طبق فرمایش امام صادق(ع) یکى از سه گانه هایى است که هیچ انسان و هیچ جامعه اى را نمى توان بى نیاز از آن دانست و از آن محروم کرد. ایشان مى فرمایند: ۳چیز است که همه مردم به آن ها نیازمندند: امنیت، دادگرى و فراوانى.
 ب) تأمین معیشت و رفاه عمومی؛
دومین دغدغه کلى پیامبر(ص) در آخرین سخنش با افکار عمومى معاصرش ضرورت اتخاذ تدابیر درست براى تأمین معیشت و رفاه عمومى است. حضرت در توصیه به حاکمان دینى پس از خویش مى گویند: مسلمانان را فقیر و نیازمند نسازد، تا مبادا موجب خروج آن ها از دین شود. اینکه حضرت بى تدبیرى در امور معیشتى و اقتصادى را به خروج انسان ها از دین و دین دارى گره مى زند نکته اى شنیدنى و هشداردهنده است که نمى توان به راحتى از کنار آن گذشت. این همان است که در جایى دیگر آن حضرت فرموده اند: فقر شانه به شانه کفر پیش مى رود و مى تواند فقر در کفر آرام گیرد. معیشت و نقش آن در رفتار معرفتى و اجتماعى تا به آنجاست که امام على(ع) مى گویند: فقر، زبان شخص زیرک را از بیان دلیلش، فرومى بندد و آدم فقیر در شهر خویش، غریب است.
ج) تأمین کرامت و عزت عمومی.
سومین دغدغه کلان پیامبر(ص) ضرورت تلاش حکومت دینى در تأمین کرامت و عزت انسانى است. ایشان به حاکم دینى پس از خویش توصیه مى کنند: – حکومت دینى باید متوجه باشد که – به مسلمانان زیان نرساند تا مبادا خوارشان کند. خوارشدن یک انسان و یک جامعه مى تواند زمینه ساز هر گونه بحرانى باشد. قرآن آن گاه که سخن از کرامت ذاتى همه انسان ها مى شود در واقع به اهمیت و جایگاه کرامت در هویت یک انسان و یک جامعه اشاره مى کند و از سوى دیگر به پیامدهاى منفى گام نهادن در هر گونه مسیرى که به کرامت و عزت انسان ها لطمه بزند اشاره مى کند. 

دامنه پیامدهاى گرفته شدن کرامت و عزت از یک انسان و جامعه بسیار گسترده است که به عنوان نمونه مى توان به آنچه در سخنان على(ع) آمده است اشاره کرد. حضرت مى گویند: هر که کرامت نفس داشته باشد، کمتر مخالفت و ناسازگارى مى کند.

 جالب این است که مرحوم شعرانى که بر شرح ملاصالح مازندرانى بر اصول کافى؛ تعلیقه هایى خواندنى دارد در ذیل این سخن پیامبر(ص) مى نویسند: مقصود این سخن پیامبر(ص) این است که حاکمان مسلمان حق ندارند با اتخاذ سیاست هاى غلط و غیرعقلانى مردم را به اضطرار انداخته و آن ها را به طور غیراختیارى وادار کنند که حقوق بدیهى و انسانى خویش را مطالبه نکنند و آنان را تبدیل به اسیرانى ذلیل کنند. این سخن مرحوم شعرانى به روشنى ضرورت حفظ کرامت و عزت انسان ها را ره آورد این سخن پیامبر(ص) دانسته است که نباید به راحتى از آن عبور و عدول کرد.
. تحف العقول: ص ۳۲۰ ، بحار الأنوار: ج ۷۸ ص ۲۳۴ ح ۴۴ .
. نهج البلاغه : الحکمه ۳ منتخب میزان الحکمه : ۴۴۸
. غرر الحکم : ۹۰۵۱ .

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *