حمزه بــن عبدالمطلــب(ع)، ملقب به اســدالله و سیدالشــهدا، عموی پیامبر اکــرم(ص) و از شهدای احد است. او از حامیان مهم دعوت پیامبر (ص) بــود و گفته اند حتی زمانی که هنوز مسلمان نشده بود، از ایشان در مقابل آزار مشرکان حمایت می کرد. حمزه از بزرگان قریش بود و از این رو با مســلمان شدنش از میزان آزار قریش نسبت به پیامبر(ص) کاسته شــد، زیرا قریش چــون دیدند محمد(ص) پشــتیبانی قوی مانند حمــزه دارد و او را از آسیب آنان نگاه خواهد داشت، کمتر متعرض ایشان شدند. اسلام آوردن او را در سال دوم یا ششم بعثت دانسته اند، مسلمان شدنی که در گرویدن خویشان او به اسلام نیز مؤثر بود.

به گزارش روابط عمومی پژوهشکده اسلام تمدنی به نقل از روزنامه قدس، در آستانه سـالروز شهادت جناب حمزه(ع) و در گفت وگــو با دکتر محمد باغســتانی، عضو هیئت علمی پژوهشکده اسلام تمدنی پژوهشــگاه علوم و فرهنگ اسلامی، نقش این پشــتیبان پیامبر(ص) در تقویت دعوت اسلامی را مورد واکاوی قرار دادیم.

زمان اسلام آوردن جناب حمزه (ع)

دکتر باغستانی در تحلیل اسلام آوردن جناب حمزه(ع) می گوید: در جریان دعوت اسلامی در مکه، بر پایه تقسیم مشهور دعوت پنهان و دعوت آشــکار دو مرحله تاریخی پشــت سر گذاشته شــده است. به طور طبیعی در مرحله نخست دعوت یا همان دعوت پنهان سبک دعوت فردی بوده و از طریق چهره به چهره شــدن پیامبر اکرم(ص) با افراد اتفاق افتاده است.اگر اســلام آوردن جناب حمزه بن عبدالمطلب در این مرحله رخ داده باشد بنابر روایت منقول در سال دوم بعثت، نقش حمزه در مرحله نخستین تعریف می شود و شخصیت وی و زمان اسلام آوردن او را باید در کمــک به افزایش جمعیت هوادار دعوت اسـلامی دانست؛ اما اگر اسلام آوردن حمزه در سال ششــم بعثت پذیرفته شود، آنگاه به اقتضای ویژگی هــای این مرحله ارزیابی دیگری از نقش و جایگاه اسلام آوردن حمزه پیدا خواهد شد.

دعوت به اسلام چالشی نابرابر

وی اضافه می کند: شــرایط شهر مکه برای مرحله نخست دعوت اسلامی یعنی مرحله پنهــان ســخت نبــود زیرا هیچگونــه رویارویــی میان آموزه های دعوت نو با افکار و اندیشــه های حاکم بر مکه وجود نداشت. از هنگام آشکار شدن دعوت و ستیز فکری محتوای دعوت با اســتفاده از آموزه های قرآنی آیات مکی که خود را در اعتراض به آیین بت پرستی، ســنتهای غلط جاهلی، ســتمگری های اقتصادی رایج و… در مکه و عربستان نشان می داد، چالــش و نزاع آغاز شــد و در این چالشِ نابرابر، اقلیتی نوپا و کم امکانات، وارد رقابت با اکثریت قدرتمند و ثروتمند شدند. این استاد دانشــگاه در ادامه بیان می کند: مهمترین برگ برنده این اقلیت، ســخن نو معطــوف به بیان حقوق و مســئولیت های انســانی و نکوهش نابرابری های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بود. در چنین معرکه ای در شــهر مکه پیامبراکــرم(ص)، نماینده بنی هاشم و ابوسفیان، نماینده بنی امیه در دو سوی این نزاع قرار داشتند. قرار گرفتن افراد متشخص، محبوب و مشهور در هر یک از دو جبهه نزاع، می توانست کفه ترازو را به نفع یکی از آنها سنگین کند.

 

به هنگامه شکنجه نومسلمانان و تعرض زبانی به ایشان، اسلام آوردن شخصیت محبوبی چون حمزه(ع)، بارقه امیدی برای آنها بود و به تقویت جمعیت نومسلمان تحت فشار، شکنجه و تحقیر کمک کرد.

 

بارقه امید به هنگامه شکنجه و تحقیر

باغستانی تشریح می کند: به هنگامه شکنجه نومسلمانان و تعرض زبانی به ایشان، اسلام آوردن شــخصیت محبوبــی چون حمزه(ع) در سال ششم بعثت با پیشــینه ای روشــن مانند حضور در پیمــان جوانمردان(حلــف الفضول) در حمایت از ستمدیدگان که پیامبر اکرم(ص) هم در آن شرکت داشت، بارقه امیدی برای مسلمانان بود و به تقویت جمعیت نومسلمان تحت فشار، شــکنجه و تحقیر کمک کرد. این پژوهشگر تاریخ اســلام یادآور می شود: اگر اســلام آوردن حمزه(ع) در ســال دوم بعثت رخ داده باشــد یعنی در عصر دعوت پنهانی، این احتمال وجود داشت که حمزه کمک کار حضرت در برپایی آن دعوت باشد یا در جلســه دعوت از خویشاوندان، آشکارا از دعوت حضرت به اســلام حمایت کرده و دیگر خویشــاوندان را به اسلام فراخواند که بسیار هم اهمیت داشت و بر جریان دعوت اسلامی تأثیر می گذاشت؛ اما چنین گزارشی از او وجود ندارد مگر آنکه احتمال تقیه کردن او در آن مجلس وجود داشــته باشد که در منابع موجود دربــاره تقیه جناب حمزه(ع) چنان که درباره ابوطالــب(ع) دیگر عموی پیامبر اکرم(ص) نقل شده، نقلی وجود ندارد؛

بنابراین روایت دوم یا همان سال ششم بعثت به نظر با شواهد تاریخی سازگاری بیشتری دارد زیرا در ایــن روایت توهین ابوجهل به پیامبر اکرم(ص) دلیل اسلام آوردن حمزه(ع) ذکر شده و عذرخواهی ابوجهل از حمزه(ع) می تواند نشان دهد که تا آن زمان تصور او این بوده که حمزه اسلام نیاورده و با دین جدید مخالف است و تحقیر پیامبر اکرم(ص) توسط او به غیرت حمزه(ع) برنمی خورد؛ اما موضع حمزه(ع) در برخورد شدید با ابوجهل و اعلام اسلام آوردن، این تصور را بر هم زد.

سنت نبوی در بزرگداشت شهدای احد

عضو هیئت علمی پژوهشکده اسلام تمدنی در پایان به رفتارهای پیامبــر(ص) در برخورد با جریان شهادت حمزه سیدالشــهدا (ع) که می تواند مســتند تاریخی بعضی از مراســم تشیع باشد نیز اشــاره کرده و می گوید: نخستین رفتار پیامبر(ص) پس از دفن شــهدای احد و بازگشــت به مدینه این بــود که با دیدن عزاداری های مردم برای شــهیدان خود در احد، با شکایت از این موضوع که حمزه گریه کننده ندارد، مراســم عــزاداری همگانی برای سیدالشهدای احد را برپا کردند؛ دیگر اینکه پایبندی حضرت(ص) به رفتن بر سر مزار حمزه(ع) و دیگر شهدای احد که پس از ایشان توسط حضرت زهــرا(س) هم ادامه یافت، ســنت دیگــری بود کــه حضرت آن را مرســوم کردند. نکته دیگر سلام ویژه پیامبر(ص) بود؛ حضرت در هنگام زیارت شهدای احد به آنان ســلام می دادند؛ «سلام علیکــم بما صبرتــم و نعم عقبی الدار» که آیه قرآن است و در روایتی دیگر آنــان را همچون زندگان مورد خطاب قرار می دادند. این ســه سنت نبوی می تواند بنیانه ای برخی آداب و رسوم شیعی را آشکارا نشان دهد.

 

 

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *