عضو هیأت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی:
آیا تاریخ با اخلاق سازگار است؟

به گزارش روابط عمومی پژوهشکده اسلام تمدنی، دکتر سیدعلیرضا واسعی عضو هیأت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی، در یادداشتی با عنوان رابطه تاریخ واخلاق، آیا تاریخ با اخلاق سازگار است؟ آورده است:
👈دکتر زرین کوب در کتاب «تاریخ در ترازو» وقتی سخن از فایده تاریخ به میان می آورد، به دیدگاه کسانی اشاره می کند که در مخالفت با ارزشمندی تاریخ، به ضدیت آن با اخلاق اشاره می کنند. وی می نویسد: نکته دیگری که تاریخ را به نام آن محکوم کرده اند یا لامحاله چیزی به کلی بی فایده انگاشته اند،‌مسأله اخلاق است و مغایرت نتایج تاریخ با اخلاق.
👈او سپس به قول متفکری فرانسوی، پل والری اشاره می کند که می گوید: تاریخ خطرناک ترین فراورده یی است که کیمیای عقل انسانی فراهم آورده است؛‌تاریخ ملت ها را به رویاپروری می کشاند،‌جراحت های کهنشان را تیمار می دارد،‌آنها را در آرامشی که دارند شکنجه می دهد، آنها را به هذیان عظمت یا سرسام تعقیب و آزار مخالفان سوق می دهد و ملت ها را تلخ، مغرور، تحمل ناپذیر و پرمدعا می کند.
👈وی در ادامه به سخن نیچه نیز استناد می کند که با همه مخالفتی که با اخلاق جاری داشت،‌ با در پناه آن به تاریخ می تاخت و بر آن بود که نه فقط تاریخ به عنوان امری که اشتغال به آن انسان را از جسارت و اقدام که لازمه عمل است باز می دارد،‌بلکه وقتی این اشتغال عادت ذهنی انسان شود و در وجدان نفوذ کند، در عمل به تحسین و ستایش دربست برای آنچه پیروزی و پیشرفت خوانده می شود، تبدیل می شود و بدینگونه به قبول و تسلیم بت پرستانه نسبت به تمام وقایعی که روی داده است، منجر می شود و با آنچه باید باشد تضاد بارز دارد(ص۱۵- ۱۶).

✍️زرین کوب به طور طبیعی به نقد این نگره پرداخته و با این بیان که تاریخ درست می تواند برای تحقق انسانیت و اخلاق بکار آید و مایه عبرت آدمیان گردد، ‌به دفاع از آن می پردازد، ‌اما جدای از علاقه مندی ها، باید اذعان کرد:
👌تاریخ نویسی و تاریخ پردازی در ایران کنونی، ‌به چند جهت قطعا در تعارض با اخلاق است:
✍️اول، آنکه تاریخ های معطوف به هدف (به تعبیر زرین کوب، تاریخنویسان متعهد) بی توجه به آنچه در گذشته تاریخی رخ داده (حقیقت تاریخی)، به قاعده توجیه وسیله به هدف،‌ آشکارا به تحریف تاریخ دست زده و آنچه پسندشان است را به گذشتگان نسبت می دهند و این چیزی جز دروغ نیست.
✍️دوم، آن که دسته ای دیگر به شوق و شعف داشته های باستانی، زبان به مدح و ستایش ناصحیح آنها گشوده و آرمان های خویش را با اسطوره سازی دنبال می کند و این چیزی جز رفتار غیر اخلاقی نیست.
✍️سوم، از همین منظر خود برترانگاری و غرور تاریخی سر بر می آورد که خود نااخلاقی ترین خصلت است.
✍️چهارم، سستی و تنبلی یا آماده خوری غیر اخلاقی برآمده از چنین میراثی است که تاریخ در اختیار امروزیان گذاشته و گویی افتخار به همان ها، ‌برای همه نسل ها کافی است.
✍️پنجم، و در نهایت خود توجیه گری غیر اخلاقی است که با فرافکنی های تاریخ محور، صورت می گیرد و به قاعده علیت، همه ضعف ها و ناتوانی های امروزی معلول کردوکار گذشتگان دانسته می شود،‌ پس بی هیچ تعارفی باید در تاریخ و بهره مندی از آن تجدید نظر کرد تا از نااخلاقی بودن نجات یابد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *