موانع پنجگانه فردی، اجتماعی، فرایندی، زمینه ای و در سطح کلان، شکل گیری تفکر به عنوان یکی از عناصر چهارگانه الگوی پیشرفت اسلامی-ایرانی را با مشکل مواجه می سازد.به گزارش روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی، چندی پیش کتاب «موانع تفکر در فرایند پیشرفت بر اساس آموزه های قرآن» زیر نظر پژوهشکده اسلام تمدنی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی به مرحله چاپ رسید. بر این اساس گفت و گوی کوتاهی با دکتر سید علی نقی ایازی نویسنده کتاب و عضو هیئت علمی پژوهشکده اسلام تمدنی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی داشتیم که متن کامل آن از نظرتان می گذرد.
هدف و منظور شما از نگارش این کتاب چه بود؟
رهبر معظم انقلاب در جمع اعضای مرکز الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت، تفکر، علم، معنویت و زندگی را عناصر چهارگانه الگوی پیشرفت اسلامی-ایرانی معرفی کردند. بر این مبنا کتاب حاضر در صدد است تا به عنصر تفکر و موانع شکل گیری آن از منظر قرآن بپردازد و در این مسیر موانع پنجگانه فردی، اجتماعی، فرایندی، زمینه ای و در سطح کلان را احصاء کرده است که این دسته از موانع شکل گیری تفکر را با مشکل مواجه می سازد.
لطفاً در مورد شیوه علمی بررسی موضوع و نگارش کتاب توضیح فرمائید.
در این کتاب از طریق روش شناسی تحقیقات کیفی و مکانیزم گرندد تئوری یا تئوری زمینه ای به مطالعه قرآنی پرداخته شده و داده های مرتبط از بین آیات شناسایی شده و موانع پنجگانه را شکل داده است.
در تئوری زمینه ای از سه نوع کدگذاری متمرکز، محوری و گزینشی برای طبقه بندی داده ها استفاده شده است. مفاهیم و مقولات مرتبط و چگونگی ارتباط آن ها با هم بیان شده است و منجر به شکل گیری نظریه ای در زمینه ی موانع تفکر در فرایند پیشرفت شده است.
در این کتاب موانع تفکر در فرایند پیشرفت بر اساس آموزه های قرآن چه مواردی معرفی شده است؟
موانع فردی تفکر دارای سه خصوصیت نارسایی ابزار شناخت، غفلت و دنیاگرایی است که میزان تعامل هر یک از این متغیرها و تاثیر و تاثر هر کدام بر دیگری می تواند منجر به زوال درجاتی از تفکر شود.
موانع اجتماعی تفکر با چند متغیر رسم شده است. از خودخواهی های فراگیر شده به عنوان تعاملات اجتماعی نادرست تعبیر کرده ایم که اندیشه ورزی در حوزه پیشرفت را مختل می کند و از اختلال در فرایند جامعه پذیری برای درونی سازی هنجارهای تفکر در تعاملات اجتماعی صحیح و فقدان آموزش های صحیح تفکر در حوزه خصوصیات فرایندی تفکر تعبیر شده است و نهایتاً از فقدان سعه صدر یا نبود آزاد اندیشی برای گرایش های سوگیری شده و جزم اندیشی استفاده شده است. تعامل و داد و ستدهای جاری بین این متغیرها می تواند سهم خردورزی را برای آحاد جامعه به ارمغان آورد.
هم چنین موانع اجتماعی در سطح کلان شامل دو حوزه نظام فرهنگی و سیاسی است که شامل حکومت هایی است که توسعه علم و فن آوری را در راستای نفوذ خویش بر توده ها لازم ندانسته و چه بسا وجود و گسترش آن را با منافع طولانی مدت خود نیز سازگار نمی بینند و در حوزه نظام فرهنگی از سوء استفاده دانشمندانی یاد می کند که دست به عوام فریبی زده و از جهل توده های مردمی در جهت خواست نامشروع خود بهره برداری می کردند.
در خصوص مقدمات تفکر نادرست نیز از دو خصوصیت فقدان دانش لازم و وجود باورهای نادرستی یاد شده که مانع تفکرند. در پایان کتاب نیز به پیامدهای زوال اندیشه در دو حوزه فردی و اجتماعی اشاره شده است که پیامدهای اجتماعی آن دامنه گسترده ای از آحاد جامعه را دربرمی گیرد و این امر منجر به تولید ارزش ها، باورها و هنجارهای نادرستی می شود.
 

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *