به همت پژوهشکده اسلام تمدنی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی و با همکاری معاونت پژوهش حوزه علمیه خراسان نشست مذاکره و مصالحه در سیره اهل بیت علیهم السلام سه شنبه ۲۱ اسفند در مدرسه علمیه گوهرشاد برگزار گردید.

به گزارش روابط عمومی  پژوهشکده اسلام تمدنی، در این نشست که جمعی از طلاب سطح سه حضور داشتند، حجت الاسلام محمد غفوری، عضو هیئت علمی پژوهشکده اسلام تمدنی، مباحث خود را ارائه دادند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی در مقدمه سخنان خویش بیان کردند، با توجه به اینکه در روزگار کنونی موضوع مذاکرات میان جمهوری اسلامی ایران و غرب مطرح است، بایستی بازگشتی به سیره اهل البیت و معصومین علیهم السلام داشته باشیم تا بتوانیم به این سوالات پاسخ دهیم: مذاکره و مصالحه در سیره عملی معصومین علیهم السلام چه جایگاهی دارد؟ رویکرد ایشان به این مقوله چگونه بوده و چه تدابیری در مذاکره به کار می بردند؟

در این میان افرادی که مدافع مذاکره با غرب هستند، به تاریخ اسلام و مذاکرات معصومین علیهم السلام اشاره می کنند؛ در طرف دیگر مخافان مذاکره با غرب، مفاد گنجانده شده در قراردادها را برخلاف آموزه های اسلام قلمداد می کنند.

حجت الاسلام و المسلمین غفوری در ادامه مباحث خود سه اصطلاح، مذاکره، صلح و سازش را تعریف کرده و سازش را به معنای پذیرش سالاری و بزرگی طرف مقابل دانستند. ایشان سپس به بررسی شرایط شکل گیری صلح حدیبیه پرداختند. این صلح در سال ششم هجرت و یک سال پس از جنگ احزاب به وقوع پیوست. در آن جنگ، مشرکان با تمام قوا برای نابودی اسلام وارد عمل شدند؛ حتی یهودیان هم پیمان با پیامبر نیز به مشرکان پیوستند و مسلمانان از دو جبهه داخلی  وخارجی تحت شدیدترین فشار اقتصادی و نظامی بودند. با این حال، مشرکان نتوانستند به اهداف خود برسند و جنگ احزاب به نفع مسلمین پایان یافت. یک سال بعد پیامبر اسلام با تعدادی قابل توجهی از یارانشان، به قصد انجام عمره عازم مکه شدند. این در حالی بود که مشرکان تصور چنین حرکتی را از پیامبر نداشتند. در این جا خالد بن ولید با تعداد ۲۰۰ نفر به سمت پیامبر و مسلمانان حرکت می کند تا مانع ورود آنان به مکه شود. 

در چنین شرایطی ابتکار عمل در اختیار پیامبر است؛ اوست که برای مشرکان، شرایط تعیین می کند. در این میان اطاعت پذیری مسلمانان از پیامبر اسلام، در تقویت جبهه اسلام بسیار موثر بوده است. یکی از مشرکان شرایط روحی مسلمانان را اینگونه وصف می کند:«به خدا قسم فرمان هیچ پادشاهی را همچون محمد(صلی الله علیه و اله و سلم) نافذ ندیدم. یارانش هرگز نگاه تندی به او نمی کنند؛ صدای خود را در نزد او بلند نمیکنند. ای مردم اگر طالب شمشیر هستید، آنان آمده اند تا نثارتان کنند. مردانی را دیدم که اگر جان رهبرشان به خطر افتد، از انجام هیچ اقدامی ابا ندارند و زنانی را دیدم که محال است تسلیم شما شوند».

اطاعت پذیری، فداکاری و شهادت طلبی مسلمانان از یک سو و تدافعی بودن مشرکان از سویی دیگر باعث شد تا آنان تا حد زیادی تسلیم شرایط پیامبر اسلام شوند. بر اساس مفاد این پیمان، دو طرف متعهد میشوند به مدت ۱۰ سال از هرگونه جنگ و خونریزی اجتناب کنند. قریشی که برای نابودی اسلام از هیچگونه کوششی فروگذار نکرده حال متعهد می شود که به مدت ۱۰ سال متعرض مسلمانان نشود. علاوه بر آن، مال و اموال مسلمانان نیز به رسمیت شناخته می شود و نبایستی مورد تعرض و چپاول قرار گیرد.

پیامبر اسلام و پیروانشان، امسال به مدینه بازگردند و از سال های آینده برای زیارت به مکه بیایند. به شرط آنکه سه روز در مکه بمانند و سلاحی جز شمشیر به همراه نداشته باشند. قریش و مسلمانان آزادند با هر قبیله ای پیمان ببندند.(این در حالی بود که پیش از این و به خاطر ترس از مشرکان، قبایل از پیمان بستن با پیامبر ومسلمانان امتناع می کردند.) مواردی نیز در پیمان نامه بود که باعث نارضایتی مسلمانان شد: هر گاه فردی از مکه از میان قریش بگریزد و به مسلمانان بپیوندد، پیامبر اسلام بایستی او را به قریش بازگرداند اما اگر یکی از مسلمانان به سوی قریش، گریخت، قریش موظف به بازگرداندن او نیست.

اگر چه ظاهرا این بند از پیمان نامه به نفع قریش بود و باعث نارضایتی بعضی از مسلمانان شد اما در جواب می-توان گفت: افرادی که از مدینه به قریش پناهنده میشوند، نمیخواهند بر آیین اسلام باقی بمانند اما در همین پیمان نامه بند دیگری هست که شرایط زندگی را برای مسلمانان مکه، قراهم می کند:« به موجب این پیمان مسلمانانی که در مکه هستند در انجام تکالیف و اعتقادات مذهبی خود آزادند و کسی حق ندارد به آنان آزار برساند یا آنان را مسخره کرده و به رها کردن آئین اسلام مجبور کند».

بنابراین صلح حدیبیه در شرایطی رخ داد که مشرکان و قریش، قدرت اسلام را پذیرفته و با آنان پیمان می بندند. قبایل دیگر می توانند آزادانه با مسلمانان پیمان بندند؛ مسلمانانی که در مکه هستند در انجام اعمال عبادی خویش آزاد بوده و جان و مالشان محترم است؛ مسلمانی که از مدینه وارد مکه می¬شوند نیز کس حق تعرض به آنان را نداشته و جان و مالشان محترم است.

حجت الاسلام غفوری در جمع بندی مباحث خود بیان کردند: اینکه عده ای می گویند پیامبر اسلام در صلح حدیبیه چیزی داده و چیزی گرفته است، باید از آنان پرسید که پیامبر چه چیزی به دشمنانش داد که توانست این همه امتیاز بگیرد؟ ایشان در شرایطی توانستند این امتیازات را از دشمن بگیرند که حالت نظامی نداشته و حتی اجازه ورود به شهر مکه را نیافتند. بنابراین در این پیمان، این مشرکان هستند که در موضع ضعف و تدافع قرار دارند و در مقابل این پیامبر اسلام ات که خواسته ها و منویات خود را به طرف مقابل دیکته می¬کند. برای همین است که در قرآن از این واقعه با عنوان «فتح مبین» یاد شده است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *