به مناسبت رونمایی از آثار تازه انتشار یافته پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی توسط مدیر گروه هنر و تمدن اسلامی مطرح شد:

گذشته، حال و آینده ایران با پدیده تمدن و مطالعات تمدنی پیوند خورده است

به گزارش روابط عمومی پژوهشکده اسلام تمدنی، در نشست مجازی رونمایی از آثار تازه انتشار یافته پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی که با دعوت از اساتید حوزی و دانشگاهی جهت ایراد سخن در این جلسه همراه بود. در این نشست مجازی به مناسبت هفته بزرگداشت پژوهش و فناوری در ۲۶ آذرماه ۱۳۹۹ که در اتاق وبینار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد ، اساتید و پژوهشگرانی چون حجت الاسلام والمسلمین محسن الویری «مدیر گروه تاریخ دانشگاه باقرالعلوم(ع)» ، حجت الاسلام والمسلمین حسن خیری «رییس دانشگاه آزاد قم»، محمد باغستانی «مدیر گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی»، علی بیات «رییس گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی داشکده الهیات دانشگاه تهران»، مصطفی تقوی «عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف»، موسی نجفی «رییس پژوهشکده اندیشه سیاسی، انقلاب و تمدن اسلامی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی»، حجت الاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی «رییس قطب تعمیق ایمان دینی و مبارزه با جریانها و فرق انحرافی دفتر تبلیغات اسلامی و رییس مرکز الحضاره لتنمیه الفکر الاسلامی»، حجت الاسلام والمسلمین نجف لک زایی «معاون پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی و رییس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی» و آقای دکترعماد افروغ، به ایراد سخن پرداختند.

دکتر محمد باغستانی مدیر گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدّنی با موضوع «اهمیت مطالعات تمدنی در ایران با توجه به آثار منتشر شده پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی» به ایراد سخن در این جلسه پرداخت که متن زیر مشروح سخنان ایشان است.

اهمیت مطالعات تمدنی در ایران

استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ابتدا به اهمیت نهفته در «مطالعات تمدنی  در ایران » پرداخت و افزود: مطالعات تمدنی در ایران اهمیت دارد، چرا که هم پیوند کهن پیدایش تمدن با این سرزمین (ایران) را قدمتی است به پیدایش ایران؛ بدان سان که سزد تا تاریخ ایران  را جلوگاه  مهمی  از تاریخ فراز  و فرود  تمدن های بشری در عهد باستان و میانه نام نهاد؛ و هم بخشی از چالش های مدیریت درونی جامعه ایران کنونی  از  عصر برآمدن مشروطیت به شمار آورد و  جای پای آن را در  عهد پهلویان و عهد اول نظام جمهوری اسلامی دنبال کرد. و در عهد دوم این نظام در  پیدایش دولت سازندگی  (۱۳۶۸-۱۳۷۶) ( با ترکیبی از جریان های تمدن اندیشانه اسلام گرا وغرب گرا با تکیه بر الگوهای پیشرفت  و توسعه تکنوکرات های عملگرا و تحصیل کرده غربی ، و محوریت توسعه اقتصادی) ؛ دولت اصلاحات(۱۳۷۶-۱۳۸۴ش)(با ترکیبی از جریان های تمدن اندیشانه اسلام گرا با قرائت های تازه گاه نامنطبق برجریان تمدن اندیشانه اسلام گرا و تکیه بر الگوهای پیشرفت وتوسعه اقتصادی دولت پیشین با محوریت توسعه سیاسی) ؛ دولت  عدالت(۱۳۸۴-۱۳۹۲ش):(نزدیک به جریان تمدن اندیش اسلامی اصول گرا با قرائت ویژه از آن و محوریت گسترش عدالت اقتصادی و مبارزه با فساد) و ؛ و دولت اعتدال(۱۳۹۲-تا کنون) (نزدیک به جریان تمدن اندیشی اسلام گرابا قرائت اصلاح طلبانه و اصول گرایانه معتدل) ،  هر یک در دوران حاکمیت خود در درون جریان تمدن اندیشی اسلام گرا ،  تحولات تازه و رقابت های نو را پدیدار ساخته اند. این دولت ها با حفظ چهارچوب کلان تمدن اندیشی اسلام گرا به دلیل برخورداری از نگرش های ویژه مسئولان و مشاوران و تئوری پردازان خویش توانسته اند خواسته  یا ناخواسته  رگه هایی از جریان های درون و بیرون از چهارچوب جریان کلان تمدن اندیشی اسلام گرا چونان  تمدن اندیشی های مارکسیستی ، باستان گرا ،سنتی مهدویت گرا، مدرن سکولار ، سنّی سنت گرا و سلفی ، عرفانی  و فلسفی و ضد فلسفی را نمایندگی نمایند و و نیز قرار  گرفتن ایران در  نقطه کانونی چالش های تمدنی منطقه ای (ایران – ترکیه – عربستان بر پایه تئوری  هانتینگتون با توجه به پیوند های  عمیق فرهنگی  وتمدنی  ایران با همسایگان  فارسی زبان و عرب زبان وترک زبان خود ) بر حجم ترکیب  و تنوع درونی  کلان جریان تمدن اندیشی اسلام گرا بیافزایند.

اهمیت شکل گیری گفتمان تمدنی درونی و گفتمان تمدنی بیرونی

عضو هیئت علمی گروه پژوهشی هنر و تمدن اسلامی در ادامه افزود: این زاویه نشینی های سه گانه، هم اهمیت اقدامات در جهت سازماندهی مطالعات تمدنی در ایران وتشکیل گروه های  مختلف مطالعاتی را به اقتضاء  ماهیت مطالعات تمدنی هویدا می سازد، و هم به  اقتضاء موقعیت ویژه تمدنی ایران در تاریخ خود،  عیان ساخته است. و هم اولویت های مهم حوزه مطالعات تمدنی  معطوف به ایران با ساخت گفتمان تمدنی درونی برپایه (مطالعات تمدنی معطوف به ایران برای مخاطبان ایرانی یا هدف تقویت هویت ملی  آنان که مرسوم در  همه حاکمیت های کنونی روزگارست) با سه شاخه «مطالعات ظرفیت  شناسی تمدنی اقوام ایران داخل کشور»، «مطالعات  ظرفیت شناسی تمدنی   اقلیت های مذهبی و دینی داخل ایران» و «مطالعات معطوف به بازسازی روبط شیعه واهل سنت ایران برپایه نگرش تمدنی » در این راستا اهمیت می یابد. همچنین گفتمان تمدنی بیرونی برپایه «مطالعات تمدنی  معطوف به مشترکات میان ایران وملل منطقه » با سه شاخه «مطالعات تمدنی معطوف به جهان اسلام » ، «مطالعات  تمدنی معطوف به جهان تشیع » و« مطالعات تمدنی معطوف به کشورهای  فارسی زبان » در این جایگاه قابل اهمیت و دارای ضرورت است.

چالش ها و فرصت های پیش روی پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی

دکتر محمد باغستانی با توجه به تأسیس پژوهشکده مطالعات تمدنی  واجتماعی اظهار داشت: اگر تغییر مکان عبارت «تمدنی » و قرار گرفتن آن پیش از عبارت «اجتماعی » با تلقی حکایتگری آن از  اهمیت تقدم مطالعات تمدنی  بر مطالعات اجتماعی در نظر گرفته شود، این مقوله از سه منظر اهمیت دارد : نخست در خود داشتن زوایای سه گانه  حاصل از رابطه تمدن وایران گزارش شده است و دوم آشکار کردن ظرفیت مطالعات تمدنی در  نهاد حوزه می تواند باشد و سوم آشکار  کردن ظرفیت فرهنگی قم در  مطالعات تمدنی  با توجه نقش این شهر  در تحولات  سده اخیر جامعه ایران است که اهمیت می یابد.

مدیر گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در پایان ضمن تأکید بر کوشش های مبارک در  این پژوهشکده در  عرصه مطالعات تمدنی به مشکلات و چالش های احتمالی پیش روی این پژوهشکده  به صورت فهرست وار  اشاره کرد:

۱- تک بعدی شدن  مطالعات حوزه تمدن (پدیده غلبه مطالعات نظری بر حوزه کاوش های  مطالعاتی  که باید در باره آن اندیشه شود )؛

۲- دایره بسیار  محدود نویسندگان وپژوهشگران  ،

  1. دایره بی اندازه محدود گروه ها و سازمان ها ی همکار؛
  2. ابهام درمشارکت بارویکرد تمدنی در همکاری با دیگر نهاد ها؛

استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی همچنین پیشنهادهایی جهت بهبود و ارتقای جایگاه این پژوهشکده بدین شرح ارائه نمود:

  1. بازنویسی اهداف بر پایه موقعیت تمدنی ایران ؛
  2. تهیه بانک اطلاعاتی ویژه از مطالعات تمدنی در  ایران وجهان در باره تمدن ایران در ادوار  گوناگون؛
  3. ایجاد یک شبکه ی ارتباطی با همه مراکز  تمدن پژوهی  وپژوهشگران ؛
  4. تعیین جایزه ویژه مطالعات تمدنی برتر در سطح ملی ومنطقه ای  وجهانی؛
  5. تشکیل هسته مشاوران قوی در طراحی ها ی منطقه ای  وجهانی؛
  6. تأسیس مجله تخصصی ملی  و منطقه ای وسپس جهانی؛
  7. ارتباط ویژه با مجامع خاورشناسی در  حوزه مطالعات تمدنی  ایران ومنطقه.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *