چیزی به نام فقه فردی نداریم، تمام فقه اجتماعی است/ سوره والعصر شالوده نظام اجتماعی اسلام است.


باید تجدید نظر کرد که مکلف کیست؟ کسانی که قائل به اصالت فرد هستند تکلیف را فردی می‌‌‌‌دانند و کسانی که قائل به اصالت اجتماعی هستند تکلیف را به جامعه منحصر می‌‌‌‌کنند. ما قائلیم که فقه فردی نداریم. همه فقه اجتماعی است. ولی گاهی تکلیف بر عهده تمام جامعه است و گاهی فرد در جامعه مسئول است.

به گزارش شبکه اجتهاد، حجت‌الاسلام والمسلمین سید منذر حکیم، استاد خارج حوزه علمیه قم در مدرسه تابستانه مفتاح ۲ که از سوی مؤسسه علوم اسلامی و مطالعات اجتماعی مفتاح برگزار شد، نظام‌های اسلام را از منظر فقهی مورد بحث قرار داد و تأکید کرد: برای ورود به بحث نظام اسلامی مبتنی بر فقهی که از مباحث مطرح روز به شمار آمده و مورد نیاز جامعه انسانی و اسلامی است، باید مشخص شود که نقشه راه چیست؟

وی نظام سازی، نظام پردازی و نظام شناسی را دیدگاه‌های مختلف افراد در رسیدن به نظام اسلامی مطلوب از دیدگاه فقه برشمرد و در تعریف هر کدام اذعان داشت: نظام شناسی، شناخت نظام موجود در آیات و روایات است که تاکنون دیده نشده است. نظام سازی یعنی نظامی وجود ندارد ولی مواد اولیه آن وجود دارد که باید استنباط و اصول مهندسی حاکم بر روی آن پیاده شود. اختلاف اصلی مجتهدین نیز بر روی این مسأله است چون هر کدام براساس ذهنیات و مطالعاتشان نظام سازی می‌‌‌‌کنند. برخی از آن‌ها معتقدند اسلام و قرآن نظامی را مطرح نکرده و رهنمودهای قرآن، اخلاقی و رفتاری است. بر همین اساس میان نظام سازی و نظام شناسی تفاوت جدی وجود دارد.

حکیم درباره نظام پردازی نیز خاطرنشان کرد: در این موضوع نظام و کلیات آن وجود دارد ولی نیاز به پردازش دارد. برای نمونه خداوند متعال در قرآن می‌‌‌‌فرماید «والعصر، إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْر؛ قسم به عصر، تمام انسان‌ها در تباهی و خسرانند.» منظور آیه از «والعصر» عصر و زمان مشکلات است. منظور از خسران هم کوتاه آمدن از اصول ارزشی است. آیه می‌‌‌‌خواهد بگوید کسانی که در سختی‌ها خود را می‌‌‌‌بازند گرفتار خسرانند. این آیه می‌‌‌‌خواهد یک اصل تربیتی را بیان کند. نظام پردازی هم دقیقا همین کار است یعنی ما از ظاهر مطالب اسلامی، اصول زندگی را استخراج کنیم.

سوره والعصر بیان کننده شاکله نظام اسلامی

این استاد حوزه، سوره والعصر را بیان کننده شاکله نظام اسلامی دانست و تصریح داشت: این سوره حداقل‌های یک نظام اسلامی – انسانی که انسان را نجات داده و از خُسر بیرون می‌‌‌‌آورد را بیان می‌‌‌‌کند. سوره والعصر چهار رکن نجات دهنده انسان یعنی ایمان، عمل صالح، تواصی به حق و تواصی به صبر را بیان می‌‌‌‌کند.

وی اضافه کرد: هویت جامعه اسلامی به ایمانش است. عمل صالح نیز عامل اصلی پیشرفت و تکامل جامعه انسانی است که معیار آن مراعات حق و پشتوانه اش صبر است. بنابراین این ملاک‌ها تمام ارکان مهم در یک نظام است. همین ارکان اگر در جامعه‌ای باشد آن جامعه زنده بوده و در حال تکامل است که نتیجه آن دوری از خسران می‌‌‌‌شود.

فقه نظام مبتنی بر یک فقه نظریه است

‌حکیم، نظام‌های اسلام را نیازمند پردازش دانست و تأکید کرد: در چنین نظامی باید چگونگی نهادینه شدن و گسترش تعلیم و تربیت اسلامی مشخص شود. به عقیده بنده سوره والعصر شالوده نظام اجتماعی اسلام را مطرح کرده و زمان حضرت مهدی(عج) را تبیین می‌‌‌‌کند.

وی افزود: اکنون نظام اسلامی وجود دارد که باید پردازش شود. باید بدانیم این نظام دارای ساختار دقیق و مشخصی است و تنها توصیه و پند نیست بلکه منظومه مرتبط به هم است. اصول این نظام ایمان، عمل صالح، تواصی به حق و تواصی به صبر است. این اصول نیازمند پردازش، نهادینه کردن و عمل کردن هستند.

باید مشخص شود فقه درباره نظام شناسی، نظام سازی و نظام پردازی چه می‌‌‌‌گوید

استاد خارج حوزه علمیه قم با اشاره به این که باید مشخص شود فقه درباره نظام شناسی، نظام سازی و نظام پردازی چه می‌‌‌‌گوید، گفت: برای این که بدانیم کدام یک از این سه نظام اصل است باید نخست، موضوعات فقهی آن‌ها را مورد بحث قرار دهیم. دوم، لوازم و اقتضائات هر یک را مشخص کنیم. سوم، مبانی آن‌ها را تعیین کنیم. چهارم، منابع آن را مشخص کرده و پنجم، قواعد آن را مطرح کنیم.

وی همچنین نظام‌های فقهی را شامل مسائل مختلف همانند فقه الاقتصاد، فقه الاجتماع، فقه السیاسه و… برشمرد و تصریح داشت: در نظام‌های فقهی باید همه مسائل از دریچه فقه مورد بحث و بررسی قرار گیرد.

فقه نظریه با فقه نظام متفاوت است

سیدمنذر حکیم همچنین براساس دیدگاه اندیشمندان معاصر میان نظام و نظریه تفاوت قائل شد و دیدگاه شهید صدر را درباره این موضوع این گونه تشریح کرد: شهید صدر این‌ها را از یک دیگر جدا کرد. چون فقه نظریه با فقه نظام متفاوت است و همیشه هر نظامی مبتنی بر یک نظریه و هر فقه نظامی مبتنی بر یک فقه نظریه است.

وی ادامه داد: شهید صدر معتقد بود سه پرسش کلان در این بحث‌ها وجود دارد. بخشی از این‌ها را نظریه و برخی را نظام پاسخ می‌‌‌‌دهد. برای نمونه اگر پرسش از چیستی و چرایی باشد نظریه به آن پاسخ می‌‌‌‌دهد. اگر پرسش درباره چگونگی باشد نظام پاسخ می‌‌‌‌دهد.

استاد حوزه، خواستار استنباط نظریه و نظام در اسلام شد و بیان کرد: ما سعی کردیم بر اساس آثار شهید صدر روش هر کدام از نظام‌ها را شناسی و استخراج کنیم. در این مسیر به اشکالات مطرح شده درباره روش شناسی شهید نیز پاسخ دادیم.

چیزی به نام فقه فردی نداریم، تمام فقه اجتماعی است

حکیم در ادامه سخنان خود، موضوع فقه و اصول برای نظام سازی را مورد بحث و بررسی قرار داده و با تأکید بر این که فقه و اصول ابزار کار برای نظام شناسی، نظام سازی و نظام پردازی هستند، گفت: اصول، قواعد استنباط را نشان می‌‌‌‌دهد چون به تمام ابواب فقهی احاطه دارد. البته برای رسیدن به نظام فقهی باید فقه اجتماعی را مدنظر قرار دهیم در حالی که اکنون بیشتر ساختار فقه، فردی است و در تعریف آن گفته می‌‌‌‌شود «الفقه؛ العلم بالاحکام الشرعیه الفرعیه عن أدلتها التفصیلیه.»

این استاد حوزه علمیه با تأکید بر این که تمامی واجبات کفاییه، واجبات اجتماعی است، خاطرنشان ساخت: شارع مقدس در واجبات کفایی معتقد است که همه مسئولند، مگر زمانی که واجب محقق شود که در این صورت از دیگران ساقط می‌‌‌‌شود. این در حالی است که فقهای ما در احکام و واجبات کفاییه واجب را به فرد منتسب می‌‌‌‌دانند، ولی قلمروی این واجب همه افراد جامعه هستند. ظاهراً این نوع نگاه به دلیل این است که فقیه نگاهش به فرد است، هرچند قلمرو و دایره حکم جامعه است. بنابراین باید تجدید نظر کرد که مکلف کیست؟ کسانی که قائل به اصالت فرد هستند تکلیف را فردی می‌‌‌‌دانند و کسانی که قائل به اصالت اجتماعی هستند تکلیف را به جامعه منحصر می‌‌‌‌کنند.

قائلیم که فقه فردی نداریم، همه فقه اجتماعی است

وی افزود: ما قائلیم که فقه فردی نداریم. همه فقه اجتماعی است. ولی گاهی تکلیف بر عهده تمام جامعه است و گاهی فرد در جامعه مسئول است. مخاطب فقه جامعه انسانی است و گاهی تکالیف جامعه انسانی به ‌صورت جمعی مطرح می‌‌‌‌شود. تکلیف جمعی نیز همه افراد جامعه را دربرمی گیرد و همه باید مسئولیت‌پذیر باشند. برای نمونه در انتخابات همه افراد درگیرند و جامعه باید منتخبی داشته باشد. درست است که افراد مکلف هستند ولی این یک شأن اجتماعی است.

حکیم یادآور شد: شهید صدر معتقد بود ملکیت برای جامعه است و جامعه حق ندارد اموال جامعه را به سفیه بسپارد که آن‌ها را از بین ببرد. بر این اساس ملکیت فردی که شهید صدر تصویر می‌‌‌‌کند، فرد است؛ اما ملکیت فردی که تحت الشعاع ملکیت اجتماعی است. لذا اگر این ملکیت فردی به ملکیت اجتماعی ضربه بزند، تخصیص خورده و محدود می‌‌‌‌شود.

وی افزود: برای نمونه فتوای بسیاری از فقهای ما درباره حج فردی بود ولی وقتی خودشان مشرف شدند فتوایشان تغییر کرد، همانند ‌آیت‌الله خویی. وقتی نگاه به مسئله فردی باشد کاری به جمعیت ندارد که کم یا زیاد باشند. اما اگر نگاه انسان اجتماعی باشد، این سوال مطرح می‌‌‌‌شود که حکم صادر شده برای مقام اختیار است یا ضرورت؟ اگر حکم اولیه ممکن نبود حکم ثانویه مجرا می‌‌‌‌شود یا خیر؟ فقیهی که نگاه اجتماعی دارد روایات را بازبینی کرده و معتقد می‌‌‌‌شود که حج برای جامعه است و نباید این حکم تعطیل شود.

فقیه باید متناسب شرایط جامعه فتوا دهد و این همان فقه فرد در جامعه است

این استاد حوزه نمونه دیگر را مراسم اربعین دانست و گفت: برای نمونه در ایام اربعین که ۳۰ میلیون نفر عازم کربلا می‌‌‌‌شوند با توجه به این که فضای کربلا از مکه کوچک تر است فقها گفته‌‌اند «هر وقت حتی دهم ماه صفر هم به زیارت امام حسین(ع) رسیدند، قبول است و زیارت ایشان محسوب می‌‌‌‌شود.» فقیه در این جا از اصول اولیه اش دست برداشت، چون نگاه اجتماعی داشته و به این نتیجه رسیده که نمی‌‌‌‌شود با آن احکام اولیه اجتماع را اداره کند. همچنین فقیه باید متناسب با شرایط جامعه فتوا صادر کند و این همان فقه فرد در جامعه است.

استاد حکیم با یادآوری این موضوع که شهید صدر پنج قاعده و اصل را درباره چگونگی نظر فقیه در مسائل مختلف بر می‌‌‌‌شمارد، تأکید کرد: ایشان معتقد بود فقیه باید برای منطقه الفراغ برنامه ریزی کند، یعنی متناسب با نیاز زمان برنامه ریزی‌ای داشته باشد، اما نباید هیچ اصل ثابتی را زیر پا بگذارد، نباید اهداف تشریع را زیر پا بگذارد، نباید اجازه دهد تبلیغاتی در صدا و سیما و تلویزیون رواج پیدا کند که عفت عمومی را جریحه دار کند. چون بنای شارع بر حفظ عفت افراد است. در اقتصاد هم بنای شارع بر اعتدال در مصرف و بهره برداری از نعمت‌های طبیعی است نه اسراف و تبذیر.

وی ادامه داد: فقیه باید همه این موارد را در نظر گرفته، سپس آیه و روایت را مطالعه کرده و از آن استنباط کند. فقیه نمی‌‌‌‌تواند به صرف خواندن یک آیه به طور مطلق بگوید که این آیه قیدی نخورده است. قیدها از این جا بر می‌‌‌‌آید که ما اهدافی داریم و این نظام فلسفه‌ای دارد. این نظام نمی‌‌‌‌تواند فلسفه خود را نابود کرده و نقض غرض کند. پس باید اهداف تشریع مشخص شود و در چارچوب این اهداف تشریع، فقیهی که به او اجازه انتخاب حکم داده شد، حرکت کند. بنابراین ما یک اهداف و ساختاری داریم و نباید آن ساختار و اهداف را زیر پا بگذاریم، اصل نظام‌های فقهی نیز آمده که همه اهداف تشریع را عملیاتی کند. کار نظام، عملیاتی کردن و تحقق بخشیدن به اهداف تشریع است.

اهداف تشریع براساس اهداف آفرینش شکل می‌‌‌‌گیرد

استاد حوزه با تأکید بر این که اهداف تشریع براساس اهداف آفرینش شکل می‌‌‌‌گیرد، تصریح داشت: هدف از آفرینش انسان براساس آیه «ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون» بدین صورت است که یگانه مسیر صحیح برای رسیدن به هدف آفرینش، عبادت است که در آیات متعدد بر آن تاکید شد. آخرین قله‌ای که برای انسان ترسیم شد، لقاء الله است. این لقاء الله مسیر و راه دارد که مسیر آن، عبادت است. احکام الهی نیز باید در مسیر عبادت انجام شود. برای نمونه اقتصاد، اجتماع و… باید در مسیر عبادت خدا باشد.

وی نتیجه عبادت را خلیفه خدا شدن عنوان کرد و بیان داشت: انسانی که خود را خلیفه خدا می‌‌‌‌بیند، در خدمت دستورات خدا و مسیر او است و متوجه خواهد شد که آزاد نیست و براساس ضابطه باید عمل کند، اما انسانی که خودش را خلیفه خدا نبیند خود را همه کاره می‌‌‌‌بیند و این همان اومانیسم است. مشکل اصلی علوم انسانی این است که خدا را از انسان جدا می‌‌‌‌کند. مشکل جدی اومانیسم این است که علم و دانش آن اندک و سطحی است، چون ظاهری از زندگی دنیا را می‌‌‌‌بینند و به ماورا، درون و فطرت آن توجه نمی‌‌‌‌کند. قرآن نیز می‌‌‌‌گوید تمام گرفتاری‌های انسان به سبب غفلت او است، چون فرد غافل، هویتش را فراموش کرده و طغیان می‌‌‌‌کند.

در علوم انسانی کنونی هیچ حضوری از خدا دیده نمی‌‌‌‌شود

‌حکیم، اساس و شالوده تمام علوم انسانی روز را مخلوق دانستن خود و توجه به این که سرنوشت انسان‌ها دست خداست، مطرح کرد و اذعان داشت: البته بسیاری از ما براساس افکار اومانیسمی حرکت می‌‌‌‌کنیم ولی اعتقاد اسلامی داریم. متأسفانه در علوم انسانی کنونی هیچ حضوری از خدا دیده نمی‌‌‌‌شود در حالی که اگر خدا در جایی اندک حضوری پیدا کند، همه مشکلات حل می‌‌‌‌شود.

وی نظریه اجتماعی دیگری که شهید صدر مطرح می‌‌‌‌کند را خلافت دانست و خاطرنشان ساخت: کسی که این نظریه را خوب متوجه شود فقه و نظام‌های فقهی را متوجه شده است. شهید صدر با نگاه کاملا قرآنی، فلسفی و اجتماعی موضوع خلافت را مطرح می‌‌‌‌کند.

پرسش و پاسخ جالب میان ‌آیت‌الله حائری و شهید صدر

استاد حوزه در ادامه سخنان خود نظام سازی و نظام شناسی را نیاز جدی حوزه‌های علمیه دانست و با تأکید بر این که حوزه باید در این زمینه ارتقاء یابد، توصیه کرد: نظام شناسی مرحله‌ای پیشرفته از استنباط است که متقوم به داشتن یک دوره فقه و اصول اجتهادی است. حتی نقل شده وقتی یک فقیه جامع الشرایط(حضرت ‌آیت‌الله حائری) پیش شهید صدر حاضر می‌‌‌‌شوند از ایشان می‌‌‌‌پرسند آیا مجتهد است یا خیر؟ شهید صدر پاسخ می‌‌‌‌دهد «کدام مجتهد را شما می‌‌‌‌گویید؟ اگر منظورتان اجتهاد معمول در حوزه باشد، بله شما مجتهدید، اما در فضای نظام سازی و نظام شناسی مجتهد نیستید و تا برسید به این حوزه خیلی باید کار کنید.»

حکیم در پایان سخنان خود از تلاش‌های خود و گروه دیگری از محققان در زمینه شناساندن آثار شهید صدر در زمینه نظام سازی، نظام پردازی و نظام شناسی خبر داد و تأکید کرد: اگر کسانی حاضر شوند که در این عرصه فعالیت کنند برنامه و نقشه تفصیلی را خدمتشان خواهیم داد. در حال حاضر با توجه به اولویت، نظام جامع خانواده را مطرح می‌‌‌‌کنیم. / مفتاح

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *