کرسی ترویجی عرضه و نقد ایده علمی اسلام حمزه در چالش سه عنصر ناموری، انتفاع و عصبیت؛ تبیینی بر پایه تئوری حقیقت خواهی


اطلاعات

_
  • ارائه دهنده : دکتر سیدعلیرضا واسعیدانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
  • ناقد: حجت الاسلام و المسلمین دکتر مصطفی صادقی دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی /دبیر علمی: حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد غفوری استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
  • زمان: ۱۴۰۰/۱۰/۲۵ ۱۰تا ۱۲مجری: پژوهشکده اسلام تمدنی

دریافت محتوا

_

تصاویر

_
image

معرفی برنامه

_

کرسی ترویجی عرضه و نقد ایده علمی اسلام حمزه در چالش سه عنصر ناموری، انتفاع و عصبیت؛ تبیینی بر پایه تئوری حقیقت خواهی با ارائه  دکتر سیدعلیرضا واسعی دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ، ناقد: حجت الاسلام و المسلمین دکتر مصطفی صادقی دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ، دبیر علمی: حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد غفوری استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در تاریخ شنبه ۲۵ دی  ۱۴۰۰ برگزار گردید.

متن چکیده

_

به همت گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی برگزار گردید؛

کرسی ترویجی اسلام‌حمزه در چالش سه عنصر ناموری،‌ انتفاع وعصبیت؛ تبیینی بر پایه تئوری حقیقت‌خواهی

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی، کرسی ترویجی اسلام‌حمزه در چالش سه عنصر ناموری،‌ انتفاع وعصبیت؛ تبیینی بر پایه تئوری حقیقت‌خواهی با ارائه دکتر سیدعلیرضا واسعی،‌ دانشیار پژوهشکده اسلام تمدنی،‌ با ناقدی دکترمصطفی صادقی، ‌دانشیار پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع) و دبیری دکتر محمد غفوری،‌عضو هیأت علمی پژوهشکده اسلام تمدنی، ‌با مساعدت و همکاری مرکز همکاری های علمی و بین‌الملل پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، هیأت حمایت از کرسی‌های نظریه‌پردازی شورای عالی انقلاب فرهنگی و جامعه المصطفی العالمیه روز شنبه، تاریخ ۲۵ دی‌ماه ۱۴۰۰ برگزار شد.

در این نشست ابتدا واسعی به طرح یافته‌‌های خویش پرداخت و گفت: اسلام‌اوری حمزه به عنوان یکی از شخصیت‌های مطرح مکه که موجب تحولی بنیادین در مسیر دعوت پیامبر(ص) و حرکت مسلمانی شد،‌ نمی‌تواند بمانند افراد عادی جامعه مورد بررسی قرار گیرد، ‌چون چنین افرادی علی القاعده باید تابع علل و عواملی بسیار قوی و کارا به تغییر عقاید خویش دست بزنند،‌ از این رو جا دارد چرایی این گروش، به عنوان پرسش اصلی مورد مداقه و پاسخ‌یابی قرار گیرد، با این فرضیه که سائق اصلی ایشان، عنصر حقیقت‌خواهی بود.

او برای تبیین علت اصلی اسلام آوری حمزه، در آغاز‌ سه نظریه مطرح شده یا قابل طرح را که به عنوان سه چالش مطرح اند،‌ مورد اشاره قرار داد و نظریه ناموری و اشتهارخواهی، و نیز منفعت طلبی و سودجویی را غیر قابل دفاع دانست و حتی عصبیت و حمیت را که در میان عربان قبیله‌زیست عنصری موثر و کارآمد بود،‌ زیر سوال برد و گفت: نگاهی به شخصیت،‌جایگاه اجتماعی،‌ تعاملی که با هم‌خون‌های خویش مثل ابولهب داشت و نیز پیشینه رفتاری‌اش گونه دیگری از تبیین را می طلبد،‌ از این رو باید به نظریه دیگری پناه برد.

واسعی در ادامه به نظریه حقیقت‌خواهی روی کرد و به سه دلیل،‌ گرایش حمزه به اسلام را زاده فطرت حقیقت‌خواهی او دانست؛ اول: ویژگی های اخلاقی و روحیه معنویت گرایانه اش که در تعامل اجتماعی، پای بندی به پاره‌ای از سنت‌های فرازمینی و باقیمانده از دیانت ابراهیمی، مثل طواف و روزه و نیز توجه به مظلومان دیده می‌شود. دوم سخنانی که به هنگام ابراز اسلام خود بر زبان راند و به تأکید سخنان پیامبر را حق و خود را تابع ایشان معرفی کرد تا آنجا که دیگران را به مبارزه طلبید و حاضر شد هرگونه هزینه ای را پرداخت کند و سوم سخنانی که از رسول گرامی و امام‌علی(ع) در باره جایگاه اسلامی و این دنیایی و نیز آخرتی وی ابراز گردید.

وی در جمع بندی نهای تأکید کرد: ‌مجموعه این داده‌ها و شواهد، پژوهنده را به سوی‌تبیین اسلام حمزه بر پایه حقیقت‌خواهی، به مثابه عامل کانونی و محوری می‌کشاند، هرچند نقش عوامل دیگررا نفی نمی‌کند، ‌چنان‌که مقتضای پدیده‌های اجتماعی است.

دکتر غفوری پس از آن خلاصه‌ای از آنچه بیان شد را مورد بازخوانی قرار داد، سپس دکتر صادقی به بیان نظرات خویش پرداخت. وی مطالب خود را در دو بخش عنوان کرد؛ درابتدا با ذکر این‌که با نظریه ارائه شده در کرسی و نیز آنچه در مقاله پشتیبان آمده، کاملا موافق و هم‌سو است، در شمارش ویژگی‌های مثبت مدعا گفت: ‌عنوان کرسی، روش‌پژوهش، چارچوب و ساختار بحث، شواهد و داده‌ها،‌ یافته و نوع مواجهه با مدعا ستودنی و کاری نوآورانه است،‌ از این رو جای تقدیر دارد. وی‌ نگاه‌های این‌چنینی به مقوله‌های تاریخی را کاری ارزشمند دانست. بخش دیگر سخن ایشان که به تعبیر خودش، برای خالی نبودن عریضه عنوان شد، ناظر به جنبه‌های منفی بود، بر دو نکته انگشت نهاد: اول آن که برای اثبات چنین ادعایی باید به ادله بیشتر و قوی تری تمسک کرد،‌هر چند می‌دانیم که اطلاعات زیادی در این خصوص وجود ندارد و دیگرآن که در پاره‌ای از موارد، بایسته‌تر آن است که به منابع کهن و اصلی‌تر تکیه شود. وی در پایان، رهاورد کرسی و مقاله پشتیبان را ارزشمند و شایسته توجه دانست.

به دنبال مطالب شده، برخی از حاضران به بیان نظرات‌خود پرداختند و ضمن تقدیر از صاحب‌نظر محترم، اولا دلایل بیان شده برای رد عصبیت را ناکافی دانسته و درخواست توضیح بیشتری داشتند، هم‌چنین ادله ادعای حقیقت خواهی را ناکافی ذکر کردند، به ویژه آن‌که سخنی از امام سجاد(ع) در تأیید رویکرد عصبیت وجود دارد.

دکتر واسعی با بیان این‌که برای داوری در باره مدعای کرسی باید مقاله پشتیبان که تفصیل مطالب را در خود جای داده،‌ به طور کامل دیده شود،‌ گفت: عصبیت، به عنوان منطق معرفت یا روش ارزش‌گذاری به هیچ وجه درمتون دینی و اخلاقی قابل دفاع شمرده نشده، چون عملا امکان گفتگو و تعامل حق‌طلبانه را به محاق می‌برد، ‌بنا براین آن‌چه به عنوان روایت ذکر شده، ‌باید مورد تأمل جدی قرار گیرد، ‌چنان که امام خمینی در کتاب شرح چهل‌حدیث به صورت ملایم از کنارآن گذشته است. اما عدم کفایت ادله برای اثبات مدعا، قابل بحث و گفتگو است. به نظر می‌رسد دلایل بیان شده بتواند فرضیه مورد نظر را تا حد بالایی اثبات کند، ‌البته در نگاهی مثبت‌اندیشانه.

دکتر غفوری در پایان ضمن تشکر از همه حاضران- فیزیکی و مجازی- کرسی ارائه شده را علمی و ارزشمند ارزیابی کرد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *