- چکیده
«کرم» از مفاهیم مألوف و پر افتخار جاهلی است. اشاره به این مفهوم در نخستین آیات وحی، حاکی از اهمیت آن در جهانبینی قرآنی است. با این وجود تصریح آیات قرآن به تصحیح باور «کرامت» جاهلی از حیث مصداق و مفهوم، به وضوح بیانگر تقابل دو جهانبینی است. برای درک دقیق مفهوم قرآنی «کرامت» باید چگونگی و فرآیند انتقال آن را از جهانبینی قدیم(قبل از اسلام) به جدید(اسلام) و تفکیک معنای «پایه اساسی» از معنای «پایه نسبی» به درستی دریافت. فاصله تاریخی از گفتمان عصر نزول، عدم آشنایی با فرهنگ و جهانبینی قومی مخاطبان نزول و درک و دریافت دقیق مفهوم «کرامت» آنگونه که قرآن از آن سخن میگوید، محدودیتهایی است که ضرورت به کارگیری روشهایی علمی و کارآمد چون معناشناسی، روانشناسی، تاریخ، جامعهشناسی، انسانشناسی و….را در بررسی مفهوم «کرامت»، دوچندان میسازد. بررسی آثار مربوط به مفهوم «کرامت» نشان میدهد که هر پژوهشی تنها از زاویه علمی خاص به این مفهوم مینگرد. در حالیکه «کرامت» از آنجا که مسئلهای چندتباری است نیازمند بررسی میانرشتهای است. در این پژوهش به کمک رویکرد معناشناسی تاریخی فرایند معناسازی «کرم» در زبانهای سامی تا زمان قرآن بررسی شده و ما را به معانی انگور، شراب، زمین حاصلخیز و پر محصول، بارش باران، بخشش، شرافت، احترام و اعتبار در زبانهای سامی رهنمون میسازد. با بررسی معانی به دست آمده، از آنجا که معانی اخیر بخشش، احترام، شرافت و اعتبار فقط در زبان عربی ظهور داشته است، بررسی فرایند تحول معنایی ریشه «کرم» در فرهنگ عصر نزول به مدد رویکرد معناشناسی قومی و دیدگاههای انسانشناسی اقتصادی از اهمیت بسزایی برخوردار خواهد بود و ما را به شناسایی دقیقتر روابط همنشینی و جانشینی ریشه «کرم» در قالب همنشینهای: «رب، مغفره، رزق، اجر، مضاعفه، رسول، تقوی، غنی، و اهانه» و در گام بعد جانشینهای ریشه «کرم»: «رحمه، طیب، عظیم، امین، انفاق، اعطا، و حمید» رهنمون میسازد. از آنجا که در این پژوهش علاوه بر استخراج معانی، تحلیل معانی و دستیابی به مؤلفههای معنایی ریشه «کرم» نیز مورد نظر خواهد بود، نتایج حاصل از معناشناسی ساختاری بر اساس رویکردهای تحلیل منطقی، به دو بخش همنشین و جانشینهای مصداقی و مفهومی متمایز میشوند. در گام نخست تحلیل و بررسی همنشین و جانشینهای مصداقی «کرم» و در مرتبه بعد همنشین و جانشینهای مفهومی آن، دستیابی ما را به مؤلفههای معنایی ریش? «کرم» ممکن میسازد. بر این اساس دهش توام با شرافت ذاتی به مثابه یک رفتار ارتباطی، مولفههای لازم و ملزوم یکدیگر ریشه «کرم» به شمار میآیند. بر مبنای این دستاورد که حاصل رویکردهای معناشناسی و تحلیل منطقی است، میتوان کارکرد کرامت را به مثابه رفتاری ارتباطی در چهار گونه رفتار درونفردی، میانفردی، فرافردی و محیط زیست، بررسی نمود. بر مبنای استخراج این مؤلفههای معنایی، سنجشپذیری «کرامت» از طریق شاخصهای هردو مؤلفه «دهش» و «شرافت» از قبیل غنی، عزیز، مغفره و…و نیز زیر ملاکهای «کرامت» ممکن خواهد بود