تفسیر تمدن در قرآن از منظر علامه طباطبایی؛
مولفه های تمدن ساز آیه ۲۰۰ آل عمران در اندیشه اجتماعی علامه طباطبایی واکاوی شد
نشست علمی به همت مجمع عالی حکمت اسلامی شعبه خراسان و با همکاری پژوهشکده اسلام تمدنی و ادارهکل پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی برگزار شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی، بهمناسبت روز جهانی فلسفه و همزمان با سالروز ارتحال علامه سیدمحمدحسین طباطبایی(ره)، نشست علمی «بازخوانی آموزههای تمدنساز آیه ۲۰۰ سوره آلعمران در اندیشه اجتماعی علامه طباطبایی» به همت مجمع عالی حکمت اسلامی شعبه خراسان و با همکاری پژوهشکده اسلام تمدنی و ادارهکل پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی برگزار شد. در این نشست، کاظم مصباح، محقق رسمی گروه قرآن و مطالعات اجتماعی پژوهشکده اسلام تمدنی، به تحلیل ابعاد تمدنی و اجتماعی این آیه شریفه در اندیشه علامه پرداخت.
مصباح با اشاره به آیه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» تأکید کرد که علامه طباطبایی این آیه را یکی از بنیادیترین آموزههای تمدنساز قرآن میداند. در نگاه علامه، «صبر فردی»، «صبر اجتماعی و همافزایی»، «مرابطه و انسجام دائمی» و «تقوا» چهار مؤلفه اساسی برای ساخت هویت اجتماعی، ساماندهی جامعه ایمانی و رسیدن به فلاح و تمدن اسلامی هستند.
در این تبیین، صبر نهفقط یک فضیلت اخلاقی فردی، بلکه نیرویی برای ایجاد پیوند جمعی، همبستگی اجتماعی، انسجام و سازمانیافتگی جامعه مؤمنان معرفی شده است؛ بهگونهای که افراد نه تنها صبر میکنند، بلکه صبر و قدرت خود را به صبر دیگران پیوند میزنند و با ایجاد شبکهای هماهنگ و پویا، زمینه حرکت اجتماعی و تمدنی جامعه اسلامی را فراهم میکنند. تقوای الهی نیز، در این منظومه فکری، بنیان و پشتوانه همه این تلاشها و شرط اصلی دستیابی به فلاح حقیقی دانسته شده است.
وی با اشاره به نگاه اجتماعی علامه، افزود: علامه طباطبایی جامعه را دارای هویت و شخصیت مستقل میداند؛ بهگونهای که قرآن کریم برای جامعه، عمر، فهم، شعور، عمل، طاعت و حتی گناه مستقل قائل است. آیاتی همچون «وَلِکُلِّ أُمَّهٍ أَجَلٌ»، «زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّهٍ عَمَلَهُمْ» و «أُمَّهٌ قَائِمَهٌ» نشانهای روشن از این نگاه اجتماعی قرآن است.
مصباح تصریح کرد: اسلام تنها دینی است که بنیان خود را آشکارا بر اجتماع قرار داده و هیچ عرصهای از زندگی انسان، اعم از اخلاق، سیاست، اقتصاد و فرهنگ را بدون توجه به جامعه رها نکرده است. تمدنهای باستانی همچون ایران و روم، با وجود جامعه، هرگز «خود اجتماع» را بهعنوان موضوعی مستقل نشناختند؛ نخستین ندایی که اجتماع را بهعنوان یک موضوع فرهنگی، الهی و تمدنساز مطرح کرد، ندای پیامبر اسلام(ص) بود.
وی با نقد مبانی تمدن غرب، بیان کرد: از نظر علامه، مبنای اسلام «پیروی از حق» است، حتی اگر مخالف میل اکثریت باشد؛ اما مبنای غرب پیروی از خواست اکثریت است، هرچند برخلاف حقیقت. قرآن کریم در آیه «بَلْ جَاءَهُمْ بِالْحَقِّ وَأَکْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ کَارِهُونَ» نشان میدهد که حقیقت میتواند مخالف تمایل اکثریت باشد.
در پایان، مصباح تأکید کرد: از منظر علامه طباطبایی، تحقق احکام اجتماعی اسلام بدون تشکیل حکومت اسلامی ممکن نیست. نخستین حاکم اسلامی پیامبر اکرم(ص) و پس از ایشان ائمه(ع) هستند و در دوران غیبت نیز حاکم اسلامی باید شخصیتی عالم، عادل و آگاه به احکام اجتماعی و نیازهای جامعه باشد، نه صرفاً سلطان یا صاحب قدرت.
بدون دیدگاه