جایگاه نوروز در اندیشه دینی و اسلامی
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی، حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی شفیعی مدیر گروه و عضو هیأت علمی گروه فقه کاربردی پژوهشکده اسلام تمدنی در یادداشتی با عنوان «جایگاه نوروز در اندیشه دینی و سیاسی» که در رسانه فکرت منتشر شده، آورده است: عید نوروز از جمله اعیادی است که دارای قدمت زیادی بوده و ملتهای بسیاری از زمان عهد باستان تا به امروز با آداب و رسوم زیبا این عید را جشن گرفتهاند و آیین مقدس اسلام نیز بر آن سفارش کرده است. «فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی» درباره نسبت نوروز و دین اسلام با حجتالاسلام دکتر علی شفیعی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفتگو کرده است که مشروح آن در ادامه میآید:
*قبل از ورود به بحث و بهعنوان مقدمه، درباره اهمیت پرداختن به نسبت نوروز و دین اسلام توضیح دهید.
بسم الله الرحمن الرحیم؛ عرض ارادت و سلام دارم خدمت همه دوستان بزرگواری که پیگیر چنین مطالبی هستند و امیدوارم که انشاءالله در سایه پیگیری این نکات و مباحث، بتوانیم یک تفسیر دقیق، درست و امروزیتر از آموزههای اسلام و نگاه اسلام به آداب و رسوم ملتها و فرهنگهایی که مورد پذیرش قرار گرفته است و بتوانیم تصویر درستی از رفتار اسلام با چنین فرهنگهایی گزارش نماییم. یک تفسیر غلط و به گمان بنده غیرقابل دفاع این است که اسلام وارد هر سرزمین و جغرافیای زیستیای که شد، تلاش کرد تمام داشتههای آن جامعه را برهم بریزد و به عبارتی از صفر تلاش نماید تا آن جامعه را بسازد، که این تصویر کاملاً غلط میباشد.
بهخوبی این نکته خودش را در هزار و اندی سال نشان داده است و حتماً دوستانی که پیگیر چنین مباحثی هستند، استحضار دارند که این تعامل و تأثیر و تأثر از ناحیه اسلام و فرهنگهایی که اسلام وارد آن شده، پررنگ و تأثیرگذار بوده که پارهای از نواندیشان ما را به اینجا رسانده اند که تلاش نمایند تا اسلام را متناسب با جغرافیاهایی که در واقع اسلام بدان وارد شده، گزارش و تعریف نمایند(اسلام ایرانی، اسلام آفریقایی، اسلام عربی).
به نظر بنده نکته مورد توجهی است که چنین گفتوگوهایی میتواند تصویر درستتری از اسلام و رفتار آن با فرهنگهایی که اسلام را پذیرفتهاند، گزارش نمایند؛ بنابراین اینجانب از این نظر از دوستانی که پیگیر چنین مباحثی میباشند، ممنون هستم.
ما وقتی سخن از یک فرهنگ پیشا اسلامی می گوییم این گونه نیست که این فرهنگ ها فقط پس از اسلام و در مواجهه با اسلام بوده که در یک داد و ستد به تاثیرگذاری و تاثیرپذیری اقدام کرده باشند. نه این چنین نیست بلکه این تعامل ها و دادو ستدها پیشااسلام و بین فرهنگ ایران و عرب و ایران دیگر فرهنگ ها بوده است. به عنوان نمونه آیت الله جوادی از تاثیر فرهنگ پیشااسلام ایرانیان در عرب پیشااسلام یاد می کنند. ایشان در ذیل تعریف و تفسیر واژه «ألف» در آیه شریفه «یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَهٍ»[۱] به نسبت واژه «ألف» با فرهنگ عرب اشاره میکند که گویا اعراب این را از فرهنگ ایرانی گرفته بودند. آیتالله جوادی آملی توضیح میدهند که در بین ایرانیان بالاترین عدد، عدد هزار محسوب میشده است و از اینرو در مراسم عید نوروز، به یکدیگر میگفتند: هزار سال بمانی. این تعارف و آرزوی خام به حجاز نیز سرایت کرده و آنان نیز در دید و بازدیدها، خطاب به یکدیگر میگفتند: «أعیش ألفَ نیروز» بنابراین همانطور که میبینیم، واژه «نوروز» حتی در میان عربهای حجاز نیز سرایت کرده بود و نهتنها فقط آن فرهنگ، بلکه حتی واژه نوروز نیز سرایت کرده است. در ادامه آیتالله جوادی میفرمایند که بر همین اساس قرآن کریم، با استخدام چنین تعبیری فرموده است که اگر هزار سال بماند، باز هم از عذاب خدا رهایی نمییابد.
بنابراین بنده این نکته را عرض نمودم تا بیان دارم که چنین تأثیر و تأثراتی پیش از اسلام و پس از اسلام نیز بوده و امروزه نیز تداوم خواهد داشت و حتی اگر یک فرهنگ بخواهد بر فرهنگ یا جامعه دیگر غلبه پیدا نماید، این را باید دانست که به هیچعنوان نمیتوانیم آن فرهنگ را کاملاً از بین ببریم؛ بلکه اتفاقاً آن فرهنگهایی موفقتر و بادوامتر هستند که بتوانند حداکثر سازش را با فرهنگی که به آنجا ورود پیدا کردند را انجام دهند؛ و این مطلب یکی از رموز ماندگاری اسلام در این سرزمین است و اگر هم بخواهد کماکان در چنین سرزمینی بماند، باید از پارهای برداشتهها و تفاسیر سختاندیشانه فاصله گیرد و تعامل هزار و اندی سالۀ خودش را ادامه دهد.
* نوروز در لغت و اصطلاح به چه معناست؟
واژه نوروز که در معاجم عربی از آن به «نِیروز» یاد شده است، به معنای روز نو میباشد. متن کتاب «نوادر المخطوطات» در جلد ۲ ص ۴ پیرامون این واژه چنین نوشته شده است: «نیروز کلمه فارسی میباشد و اصل آن در فارسی نوروز است. این واژه یک لفظی است که از دو کلمه ترکیب شده؛ به معنای روز نو و جدید».
البته ناگفته نماند که به تعبیر نویسنده کتاب مذکور، این کلمه وارد لغت عرب گردید و آنها بسیار از این واژه استفاده میکردند و حتی تلاش داشتند که از آن فعل بسازند و در اشعار خودشان به آن بپردازند.
بنابراین نوروز در لغت به معنای «روز جدید» و در اصطلاح به معنای «تحول جدید» آورده شده است. در واقع فارسیان یا ایرانیان، زمانی که از واژه نوروز استفاده میکردند، برای اشاره به این نکته بود که گویا از امروز، یک تحولی در نظام آفرینش و زیست آنان میخواهد رخ دهد، که با روز قبل تفاوت دارد و این مطلب، آغاز تحولی در زندگی خودشان میدانستند.
در ادبیات کهن ایرانیان، به فراوانی یافت میشود که تلاش داشتند تا یکبار معنایی، عرفانی و معنوی از این تحول طبیعی جهان (روز نو) بهرهبرداری نمایند؛ به عنوان مثال مولانا میگوید:
آب زنید راه را هین که نگار میرسد مژده دهید باغ را بوی بهار میرسد
رونق باغ میرسد چشم و چراغ میرسد غم به کناره میرود مه به کنار میرسد
بنابراین مولانا در این ابیات، با استفاده از بوی الوهیت، خداوند، خالقیت و بوی دمیده شدن روح الهی در جهان قصد دارد تا چنین تحول طبیعی را بهره برداری نماید.
بنده خطاب به کسانی که عرق مباحث دینی دارند، توصیه دارم تا از چنین ظرفیتی کمال استفاده را نمایند و جمله آخر در پاسخ به این سؤال، حافظ شیرازی زمانیکه میخواهد تصویر خودش را از بهار و نوروز بیان نماید، میگوید:
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی که بسی گُل بدمد باز و تو در گِل باشی
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی
چنگ در پرده همین میدهدت پند ولی وعظت آن گاه کند سود که قابل باشی
در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است حیف باشد که ز کار همه غافل باشی
بنابراین در پایان باید گفت که نوروز در لغت همانگونه که توضیح شد، به معنای روز نو و جدید میباشد و در اصطلاح نیز به معنای تحولی در نظام آفرینش و طبیعی است که این تحول سرآغاز سالی جدید برای فارسیان و ایرانیان بوده و تلاش میکردند ضمن اظهار خوشحالی از چنین تحولی، خود را برای تحول جدیدی که در سال پیشرو رخ میدهد، آماده نمایند.
ما وقتی سخن از یک فرهنگ پیشااسلامی به میان میآوریم، اینگونه نیست که بگوییم این فرهنگها پس از اسلام و در مواجه با اسلام بوده که در یک دادوستد و تعامل تلاش داشتند تأثیر بگذارند و بپذیرند. تفسیر تسنیم اثر آیتالله جوادی آملی در ذیل تعریف و تفسیر واژه «ألف» در آیه شریفه «یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَهٍ» به نسبت واژه «ألف» با فرهنگ عرب اشاره میکند که گویا اعراب این را از فرهنگ ایرانی گرفته بودند.
* منظور اندیشه دینی و اسلامی از «عید» چیست؟
به نظر بنده یک تقریر قابل نقدی در باب مفهوم عید در آموزههای اسلامی – دینی رخ داده است. اولاً پیش از پاسخ به این نکته، بنده باید بگویم که اگر اسلام آمد و مشخص کرد که روزهای خاصی به عنوان عید مدنظر دارد، این مطلب به عنوان نفی آن فرهنگهایی که اسلام در آن وارد شد و به عنوان عید تلقی میشد، نیست. (در مقدمات بحث این مطلب را توضیح دادم) بنابراین اینکه اسلام میگوید چنین عیدی، عید اسلامی است؛ به معنای آن نیست که اعیاد پیشین باطل است. (در اینجا خطایی رخ داده است) به گمان بنده تقریر درست چنین است که اسلام آمده است و به اعیاد و روزهای شاد و خوش، روزهای جدیدی اضافه نماید. دین اسلام، دین شادی است و ادیان آمدهاند تا انسانها را متحول نمایند و میدانیم که تحول با شادی رخ میدهد نه با غم. (انسان غمگین نه خود اهل حرکت است و نه میتواند دیگران را مورد حرکت قرار دهد) بنابراین این نکته مورد غفلت قرار گرفته است. بنابراین جامعهای شاد است که حرکتآفرین میباشد و از آن انتظار تحول، پیشرفت، آبادانی و اخلاقیزیستن را میتوان داشت و روشن است که جامعه مملو از غم، در آن امکان تحول و پیشرفت و… میسر نخواهد بود. در پارهای از روایاتی که تراث روایی ما وجود دارد، آمده است که عید یعنی آن روزی که در آن معصیتی نشود.
بنابراین عید با بدرفتاری و معصیت تلازمی ندارد و اگر تأکید میشود به این دلیل است که یک امر پیشااسلامی است و گاهاً یک رفتارهای غیردینی در آنجا رخ میداده است؛ اما اسلام آمده است و این نکته را توضیح میدهد و یک تقریری از عید ارائه میدهد و نیز میپذیرد آن چیزی که به عنوان اعیاد میان دیگر فرهنگها بوده است، در واقع همانند بسیاری از امور امضایی دیگر، اسلام این مبحث را امضا مینماید و بیان میدارد که عیدی مدنظر است که شما را یک گام به بالاتر سوق دهد و آن شادی را در راستای ایجاد ارتباط بیشتر و تقویت رابطه با آسمان و زمین گردد.
بنابراین عید از نظر اسلامی چنین قیدی دارد که نباید تمام بهره آدمی از عید، بهره زمینی باشد؛ بلکه علاوه بر آن باید نگاهی به آسمان هم در روز عید داشته باشیم. ناگفته نماند که در ادبیات عرفانی ما نیز تلاشهایی بین نوروز و معناگرایی و عرفان برقرار گردیده است.
* زمانی که اسلام وارد ایران شد، مردم ایران آدابی مثل عید نوروز را رعایت میکردند و هر سال در روزهای اول بهار جشن میگرفتند. مواجهه اسلام با عید باستانی ایرانیها چگونه بود؟
بنده اجمالاً پاسخ این سوال را پاسخهای قبلی بیان کردم و وارد این بحث نمیشوم؛ چرا که گمانم بر این است که پارهای از نقلهای تاریخی ما نیز نشان میدهد که زمانی اسلام وارد ایران شد، اینگونه نبود که خط بطلانی بر فرهنگ ایرانی بکشد و بخواهید عید نوروز را از ایرانیان بگیرد.
جامعهای شاد است که حرکتآفرین میباشد و از آن انتظار تحول، پیشرفت، آبادانی و اخلاقیزیستن را میتوان داشت و روشن است که جامعه مملو از غم، در آن امکان تحول و پیشرفت و… میسر نخواهد بود. در پارهای از روایاتی که تراث روایی ما وجود دارد، آمده است که عید یعنی آن روزی که در آن معصیتی نشود.
* آیا در متون روایی ما، اهل بیت(علیهمالسلام) سخنی از نوروز به میان آوردهاند یا خیر؟
بله؛ در آموزهها و متون روایی ما سخن از نوروز به میان آمده است. مرحوم نوری در مستدرک الوسائل، باب تحت عنوان «باب استحباب صلاه یوم نوروز»؛ همچنین مرحوم شیخحرعاملی نیز در وسائلالشیعه روایاتی در این باب دارند. مرحوم مجلسی در بحارالأنوار ضمن اینکه به نوروز میپردازد، گزارشات تاریخی و نقلهایی در این بحث دارد. در روایتی از امیرالمؤمنان علی علیهالسلام پیرامون ارزش و جایگاه نوروز آمده است که روزی برای حضرت علی علیهالسلام فالوده هدیه آوردند، حضرت فرمودند: این چیست؟ گفتند امروز روز نوروز است. فرمودند: اگر میتوانید هر روز را نوروز سازید، یعنی بهخاطر خداوند به یکدیگر هدیه بدهید و به دیدار یکدیگر بروید.
همچنین در کتاب «الجامع للشرایع» تألیف یحیی بن سعید حلی آمده است که «یوم النوروز الفُرُس» به این معنا که نوروز فارسیان دارای غسل است. نیز مرحوم ابنادریسحلی، صاحب حدائق، شیخ یوسف بحرانی و بزرگانی دیگر در آثار خود اشارهای به بحث نوروز د اشتهاند.
بنابراین در تراث روایی و فقهی ما، چنین نبوده است که نوروز به عنوان یک فرهنگی ایرانی – فارسی مورد توجه قرار نگرفته باشد یا نوعی رفتار انکارگونه یا منفی با آن رخ داده باشد؛ بلکه اگر در منابع متعدد ملاحظه نماییم، میبینیم که متون روایی و فقهی ما نسبت به نوروز، جایگاه و ارزش بالایی را قائل بودهاند.
مُعلیبنخُنیس از امام جعفر صادق (ع) روایت میکند که آن حضرت فرمودند: روز نوروز، روزی است که پیغمبر(ص) در غدیرخم به ولایت امیرالمومنین علیهالسلام بیعت گرفت و به ولایت او اقرار نمودند و سپس حضرت ادامه میدهد که خوشا به حال کسی که ثابت ماند و وای بر کسی که بیعت را شکست.
* میدانیم که هر روزی دستورالعملهای دینی خاصی دارد که خوب است رعایت شود. در مورد روز اول فصل بهار که مصادف با عید نوروز است، انجام چه کارهایی از طرف اسلام توصیه شده است؟
در این روز میتوان همه مسلمین و بهویژه ایرانیان را به این نکته توصیه کرد که این روز به عنوان روز تحول طبیعی است و ضروری است که بیش از پیش بر آن توجه نمایند و آن را مهم بدانند و تلاش نمایند تا علاوه بر اینکه از این روز از بهره دنیوی و شادی زمینی استفاده نمایند، متوجه آسمان و ذات مقدس باریتعالی نیز باشند. (در روایات به این نکته توجه شده است) و حتی توصیه شده است که در این روز غسل نمایید و سپس نمازی بگزارند و بیش از گذشته با یکدیگر ارتباط برقرار نمایند و بیش از روزهای گذشته یکدیگر را محترم بدارند و از حال یکدیگر بپرسند؛ چرا که ما همه وابسته به ذات مقدس باریتعالی هستیم و اگر کسی سراغ فرزندان کسی را میگیرد؛ این نشاندهنده احترام به آن فرد است. لذا بنابراین اگر میخواهیم که خداوند ارجمند و بزرگ را بزرگ بشماریم؛ ضروری است که بندگان او را حرمت بداریم.
امیدوارم همهی ما با درک درستی از آموزههای دینی تلاش نماییم که جامعه را به سمتی ببریم که بیش از گذشته؛ جامعهای شاد، سرحال و پرنشاط باشد، چرا که نشاط و شادی است که میتواند جامعه را اخلاقیتر، دینیتر و انسانیتر نماید.
پینوشت:
[۱] بقره، ۹۶.
بدون دیدگاه