عضو هیأت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی مطرح نمود:
جایگاه زن در ذهن و زندگی مسلمانی؛ آسیبشناسی تمدنی
زن گر چه در برخی از ادوار تمدنی به عنوان انسان درجه دوم به شمار آمده، اما در منابع دینی، چنین نگاهی نقدپذیر است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی، دومین نشست وبیناری که در روز سهشنبه هفتم دی ماه از طرف دفتر امور زنان و خانواده دانشگاه آزاد اسلامی استان خراسان رضوی برگزار شد، دکتر سیدعلیرضا واسعی عضو هیأت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی در جمع اساتید، کارکنان و دانشجویان دانشگاه به بررسی مسأله زن در ذهن و زندگی مسلمانی پرداخت و گفت: ما در زمانهای قرار گرفتهایم که نوع نگاه انسانها به زندگی، انسان و جنسیت تغییر کرده و هرکسی برای خویش ارزش و اصالتی قائل است، به همین سبب بایسته است خوانش روزآمدی از نقش و جایگاه زن در جامعه مسلمانی عرضه شود. وی تأکید کرد نقطه کانونی آنچه ارائه میشود، زن در حیات مسلمانی است، نه اسلام و میان این دو فاصله مشهودی وجود دارد و دیگر آن که ناظر به دو رویه نگرشی است، یعنی جایگاهی که در ذهن و فرهنگ مسلمانی وجود دارد و نگاهی که در عرصه تعامل و رفتار مسلمانان بروز میکند.
واسعی پس از ذکر این مقدمهها، طی چهار مطلب، مباحث خود را پیگرفت: در اولین مطلب، او به تساوی زن و مرد در ساحات آفرینش، عبادات، اخلاق، معاملات و کنشگری اجتماعی اشاره کرد و گفت: به رغم نگاههای متفاوتی که در باره زن و مرد وجود دارد، در قرآن کریم، زن و مرد از آفرینش مشابهی برخوردارند و هر یک میتوانند به مقام بالای وعنوی دست بیابند، چنان که در آیه ۱۳ حجرات بر آن تصریح شده که گرامیترین انسان،اعم از زن یا مرد، نزد خداوند پارساترین آنان است. همچنین زن و مرد به صورت برابر،لباس و پوشش یکدیگر(بقره/۱۸۷) شناسایی شده و از نظر حقوق و برخورداری از اختیارات انسانی فرقی میان آنان دیده نمیشود. وی در ادامه به مقوله دیه در قرآن اشاره کرد و گفت: گاهی در زندگی مسلمانی،اموری مسلم انگاشته شده، در حالیکه میتوان قرائتها و برداشتهای دیگری دادههای دینی عرضه کرد. به عنوان نمونه، میتوان به نقش اغواگری حوا در بهشت اشاره کرد که هیچ پایه قرآنی ندارد، چون از منظر قرآنی آدم و حوا هر دو متأثر از وساوس شیطانی معرفی شدند(بقره/۳۵-۳۶ و اعراف/۱۹-۲۱)،همچنین شهرت دو برابر بودن دیه مرد است که در قرآن رد پایی برای آن نمیتوان یافت، به همیندلیل در قوانین جمهوری اسلامی ایران، به برابری آن حکم شده است.
او در مطلب دوم به تفاوتهای فیژیولوژیکی زن و مرد اشاره کرد و گفت: کسی نمیتواند تفاوتهای بدنی و توانیآنان و بالتبع وظایفی که هر یک باید به دوش بکشند، نادیده بگیرد، هر چند ممکن است استثناهایی در این میان وجود داشته باشد. بیتردید مرد، انسانی سخت وحسابگر،و زن انسانی نرم و عاطفی است؛ تفاوتی که مرد را به کارهای بیرونی و پرمشقت کشانده و به همان سبب پارهای از حقوق مادی و معنوی متفاوت را برای وی رقم زد؛ ارث و شهادت، دو مقولهای که با کارویژههای زن و مرد پیوندی مستقیم دارد، نه آنکه امتیازی انسانی برای یکی یا نقصی برای دیگری باشد. البته در خصوص ارث، این صاحبان اموال و داراییها هستند که میتوانند به گونهدیگری عمل کنند، بیآنکه مانعی داشته باشند. آن چه در اسلام آمده، بیان حداقل آن و بیش از همه، حرکتی درمسیراستیفایحقوق زن است.
سومین مطلب به بیان حقیقت اسلام و معارفی که از آن وجود دارد، اختصاص یافت. دکتر واسعی گفت: ما باید میان آنچه مسلمانان درطول تاریخ یا در گستره جغرافیایی یا در ظرف فکری مکاتب و فرقههای مختلف از اسلام ارائه کرده یا میکنند، با آنچه در منابع اصلی دینی وجود دارد، تفاوت قایل شویم. تفاسیر و فهمهایی که ارائه شده و میشود، لزوما همانی نیست که در اراده خداوندی قرار دارد، لذا عالم امروزی چیزی را میفهمد که انسان دیروز آن را نمیفهمید یا به گونهدیگری میفهمید، ایرانی با هندی یا ترکی متفاوت میفهمد، چنان که شیعه و سنی همانندهم فهم نمیکنند، پس فهم روزآمد از دین همچنان میسر، بلکه لازم است و این بدان معناست که میتوان فهم و حکمی دیگراستنباط کرد. بنا برین پارهای از چیزهایی که به عنوان اموری مسلم انگاشته میشد، قابل تشکیک و تبیین نوین است، از جمله دو نکتهای که در قرآن آمده و مستمسک برخی از مردان قرار گرفته تا به هر نحوی که دوست دارند با زنان رفتار کنند.
عضو هیأت علمی پژوهشکده اسلام تمدنی برای توضیح بیشتر، به آیههایی که مردان را قوّامون معرفی کرده یا به مرد اجازه زدن زن را میدهد، توجه داد و گفت:هر دو آیه تفاسیر دیگری هم دارند که با زندگی برابرانه و مدارایی مرد و زن انطباق دارد. ضرب به معنای دورسازی و قوّام به معنای اساس و استحکامبخش زندگی است، نگاهی که ناظر به مسئولیت انسانی و مدیریت مدبرانه است.
وی در ادامه به مطلب چهارم پرداخت و گفت: دستهای از قضایای که امروزه به عنوان امورمسلم قلمداد میشود و گویی نقض و نقصی برای حقوق زنان است، مثل خروج از منزل، تصدیپستهای سیاسی و اجتماعی، مرجعیت و فتوا، قضاوت، حضانت فرزند و حتی امامت جماعت و جمعه، همگی قابل گفتگو و طرح دیدگاههای رقیب است. او برای روشنسازی مدعای خویش گفت: در منابع اولیه اسلامی، شرط رجولیت برای قضاوت یا اشغال پستهای مختلف هیچ ردپایی ندارد و مبنای چنین دیدگاههایی بیشتر برداشتها، بلکه نظرات افراد است و میتوان در همه آنها تجدیدنظر کرد.
واسعی در پایان با ذکر این که دیانت اسلامی بر پایه اصل کرامت انسانی و عدالت استوار است، گفت: دستهای از برداشتهای رایج که در نگاه تمدنی، چندان قابل دفاع به نظر نمیرسد، دیدگاههای مسلمانی است تا اسلام و طبعا قابل نقد و بررسی است.
بدون دیدگاه