اطلاعات
- ارائه دهنده: دکتر حامد بخشی
- دبیر علمی: محمد بهرامی
- زمان: دوشنبه ۱۷ بهمن ماه ۱۴۰۱ ساعت ۱۰ تا ۱۲مجری: پژوهشکده اسلام تمدنی
دریافت محتوا
- دانلود فایل صوتی حجم فایل ۳۷مگا بایت
- دانلود فایل تصویریفعال نیست
- سایر موارددریافت اسلاید و ..
تصاویر
معرفی برنامه
نشست علمی بررسی تحلیل محتوای کیفی مطالعات قرآنی
🎙 ارائه دهنده: دکتر حامد بخشی
📒دبیر علمی: محمد بهرامی
⬅️لینک ورود به جلسه: http://dte.bz/ici
📅زمان: دوشنبه ۱۷ بهمن ماه ۱۴۰۱
⏰ساعت ۱۰ تا ۱۲
🔹مکان: مشهد- چهارراه خسروی- خیابان آیت ا… خزعلی- نبش خیابان آیت ا… طبسی- دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی- پژوهشکده اسلام تمدنی
◾️مجری:پژوهشکده اسلام تمدنی
حامد بخشی:
ربطهای ناروا، آفت روش تحلیل مضمونی در تفسیر قرآن است
دانشیار پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی معتقد است: خیلی از مواقع محققان در تحلیل مضمونی لوازم آن را رعایت نمیکنند؛ مثلا مقالهای در مورد الگوی رفتار مصرف اسلام توسط یک محقق نوشته شده است؛ چون این موضوع آیات زیادی در قرآن ندارد محقق سراغ ربطهای نابجا و متکی بر ذهنیت خود و هنجارهای دینی رفته است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی به نقل از خبرنگار ایکنا، حامد بخشی، دانشیار پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی مشهد، ۱۷ بهمن ماه در نشست علمی «بررسی تحلیل محتوای کیفی مطالعات قرآنی»، که از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد، گفت: با توجه به برخی پیشداوریها در مطالعات کمی و خطاهای آماری، پژوهشهای کمی به تدریج جای خود را به پژوهشهای کیفی داده است و یکی از این روشها، تحلیل محتوای کیفی یا مضمونی است که در دهه اخیر به صورت گسترده مورد توجه قرار گرفته است و کتب و مقالاتی در این باره نوشته شده است.
وی افزود: در تحلیل محتوای کمی، عدد و عینیگرایی و اثباتگرایی محور قرار میگیرد و درست در نقطه مقابل در تحلیل کیفی، کیفیت محور قرار خواهد گرفت.
بخشی گفت: منظور از مطالعات قرآنی در اینجا مطالعات دروندینی قرآنی است یعنی محقق مبتنی بر پیشفرضهای پایهای مانند اینکه دین و خداوند وجود دارد و خدا پیامی را به صورت معتبر از طریق پیامبر(ص) برای ما فرستاده است، سراغ این مطالعات میرود. بنابراین معمولا مناسبترین روش برای مطالعات دینی، هرمنوتیک یا تفسیر است. تفسیر یا هرمنوتیک از قدیمیترین روشها با پیشینه بیش از دو سه هزار سال و مرتبط با متون مقدس است.
دانشیار پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی مشهد، با بیان اینکه در طول تاریخ عدهای از افراد تلاش میکردند تا مطالبی را از درون متون مقدس کشف کنند، اضافه کرد: کنشهای تفسیری عمدتا توسعهدهنده هستند و تلاش میکنند معانی مختلف در درون یک متن حتی کوچک را استخراج کنند. همچنین پیشفرض و هدف ما در روش تفسیری این است که مؤلف یا ارسالکننده متن چه مقصودی از متن دارد لذا در اینجا بحث زاویه نگاه خواننده متن مطرح نیست.
بخشی بیان کرد: در مقابل روش هرمنوتیک که توسعهدهنده است و شرح دادیم روش تحلیل مضمونی وجود دارد که روشی مختصرکننده و خلاصهدهنده است یعنی به صورت اولی و پیشفرض در مطالعات دروندینی هدف اولیه محقق این است که معانی را از درون متن استخراج کند بدون اینکه بخواهد تفسیر و بسطی داشته باشد.
تفاوت هرمنوتیک و تحلیل مضمونی
دانشیار پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی، افزود: بنابراین دو تفاوت جدی بین هرمنوتیک و تحلیل مضمونی وجود دارد؛ اول خلاصهسازی متن در تحلیل مضمونی است که خود آن هم مقسمهایی دارد از جمله اینکه برخی روشها، ژرفانگر و برخی پهنانگر هستند. شیوه روش ژرفانگر بسطدادن متن محدود است و روش پهنانگر، خلاصهساز است. در این روش عمدتا از تکنیکهای آماری برای خلاصه کردن استفاده میشود و در روشهای کیفی که آمار وجود ندارد از روش برچسبزدن، کدگذاری و خلاصهکردن مفهومی استفاده میشود.
این پژوهشگر تصریح کرد: ویژگی دیگری که در روش تحلیل مضمونی وجود دارد برخلاف هرمنوتیک که به محتوای پنهان میپردازد، هدف این است که از محتوای آشکار به محتوای پنهان دست یابیم. تاکید میکنم دو ویژگی تحلیل مضمونی یکی خلاصهسازی و دیگری ابتناء بر محتوای آشکار است یعنی صرفا براساس درک یک کنشگر زبانی به وجود میآید و به هر کسی در این زبان بدهیم آن را میفهمد. در این روش باید کدهایی که ما به گزاره و مضمون میزنیم مورد وفاق باشد و به هر کسی بگوییم تایید میکند که این برداشت را دارد.
احتیاط در استفاده از روش تحلیل مضمونی
وی افزود: استفاده از این روش باید با احتیاط باشد زیرا در خیلی از موارد ممکن است اهداف ما با آن سازگار نباشد؛ یکی از انگیزههایی که برای استفاده از این روش مطرح است این است که گفته میشود فارغ از پیشفرضهای پیشین است یعنی ما بدون اینکه پیشداوری خودمان را بر قرآن و حدیث بار کنیم معانی را از آن کشف میکنیم و به همین دلیل مورد اقبال واقع شده است. همچنین معارف جدید با روشهای جدید در تحلیل مضمونی مورد استفاده قرار میگیرد.
بخشی بیان کرد: خیلی از مواقع محققان در تحلیل مضمونی لوازم آن را رعایت نمیکنند؛ مثلا مقالهای در مورد الگوی رفتار مصرف اسلام توسط یک محقق نوشته شده است؛ چون این موضوع آیات زیادی در قرآن ندارد محقق سراغ ربطهای نابجا و متکی بر ذهنیت خود و هنجارهای دینی رفته است از جمله موضوعاتی چون توکل برخدا، فضل خدا و ایاتی از سوره حمد را با آن مرتبط کرده و گفته است که انسان چون باید در همه کارها یاد خدا باشد و چون یاد خدا در مصرف هم باید وجود داشته باشد پس به این آیات مرتبط است.
وی تاکید کرد: اشکال کار این است که ما در تحلیل مضمونی، دنبال کنشهایی هستیم که فرد در همان برداشت اولیه استخراج و درک میکند نه اینکه دنبال چند استنتاج برود تا مطلبی را بفهمد.
برخی ربطهای نادرست در تحلیلهای مضمونی
بخشی تاکید کرد: یعنی فقط در اینجا آیاتی را میتوان آورد که با کنش مستقیم قابل درک باشد ولی محقق چون یکسری نگرشهای هنجاری دینی داشته است و متن، متن قلیلی است دست به این کار زده است. در مورد موضوع مصرف کلا شاید ۱۰ تا ۲۰ آیه داشته باشیم و چون نمیتوان با تحلیل مضمونی سراغ آن رفت لذا دنبال ر بطهای نادرست میرویم. در این مقاله حتی بحث خود، یعنی مصرف را به یتیم و … هم مرتبط کرده است.
بخشی بیان کرد: خطای روشی این محقق، استفاده از کنش تفسیری در روش تحلیل مضمونی است و این هم نادرست است؛ یا در مقاله دیگری فرد خواسته استدراج را با روش تحلیلی بررسی کند. ابتدا استدراج را معنا کرده و کید را به عنوان یکی از معانی گرفته است؛ بعد املاء را آورده که جزء معانی همرده آن است ولی استهزاء را هم شاهد گرفته است همچنین در ادامه آیات مختلفی را آورده است در حالی که ما حداکثر پنج آیه درباره سنت استدراج نداریم و اگر بپرسیم فلان آیه چه ربطی به استدراج دارد باید چند تفسیر و توجیه بیاورد که مثلا خدا پیامبرانی را فرستاد و اگر مردم او را مسخره و استهزاء کنند مشمول سنت استدراج خواهند شد.
وی اضافه کرد: در تحقیق دیگری، محقق به بحث قدرت بدنی از منظر قرآن پرداخته است؛ مگر در قرآن کریم چند آیه داریم که گفته باشد بدن خود را قوی کنید و چون آیات، کم بوده است محقق گرفتار برخی ربطها میشود مثلا فرد برای بحث تربیت بدنی به تعبیر قرآنی «أَنَّ الْقُوَّهَ لِلَّهِ جَمِیعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ» استناد کرده که هیچ ربطی ندارد یا به آیه «وَزَادَهُ بَسْطَهً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ» استناد کرده است که البته مرتبط است.
نسبت ناروا به قرآن
بخشی گفت: همین محقق به آیاتی چون «فِیهِ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِیمَ وَمَنْ دَخَلَهُ کَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ» به خاطر وجود واژه استطاعت استناد کرده و آن را به تربیت بدنی و قوت جسمی مرتبط کرده است که در حقیقت ربطی ندارند یا آیه «وَلَقَدْ مَکَّنَّاکُمْ فِی الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ قَلِیلًا مَا تَشْکُرُونَ» را مورد استناد قرار داده است در حالی که تمکن و مکنت را به تربیت بدنی نسبتدادن، ناروا است.
بخشی به ذکر نمونهای صحیح از تحلیل مضمونی پرداخت و اظهار کرد: مقالهای با عنوان «بررسی جایگاه فکر در قرآن» نوشته شده است که محقق از آیات به درستی استفاده کرده است؛ پژوهشگر در جایی که قرآن، تفکر را به کار برده است براساس محتوای آشکار آن ذکر کرده است؛ مثلا به «ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا مَا بِصَاحِبِکُمْ مِنْ جِنَّهٍ، یا به إِنَّهُ فَکَّرَ وَقَدَّرَ» یا به «الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» استناد کرده که درست است.
وی افزود: این محقق همچنین به اندیشه در عدم بطلان آفرینش و آیات مرتبط اشاره کرده است و به آیه «وَهُوَ الَّذِی مَدَّ الْأَرْضَ وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنْهَارًا وَمِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِیهَا زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» اشاره دارد که باز درست است و در مجموع، دادهها را خلاصه و آیات را دستهبندی کرده است یعنی پژوهشگر مبتنی بر روش تحلیل مضمونی به خلاصهسازی پرداخته است.
بخشی بیان کرد: این محقق سراغ موضوعی رفته است که آیات قرآن درباره آن زیاد است همچنین از صراحت معنا و نه کنش تفصیلی بهره برده است و نتیجه گرفته قرآن فرموده است در موضوعاتی چون؛ مقایسه دنیا و آخرت، حقیقت غیرقابل انکار مرگ و رسالت پیامبر(ص) و … بیاندیشید و تفکر کنید.
این پژوهشگر تصریح کرد: مشکلی که عمدتا در کاربست روش تحلیل مضمونی در آیات قرآن وجود دارد این است که محققان از موضوعی استفاده میکنند که آیات کمی در قرآن دارد لذا گرفتار استفاده از آیاتی میشوند که نامرتبط است و در مجموع با اینکه محقق قصد تحلیل مضمونی را داشته است وارد وادی تفسیری یا هرمنوتیک میشود.
جایی که تحلیل مضمونی کاربرد دارد
وی با بیان اینکه بنابراین از این روش باید در جایی استفاده کنیم که آیات فراوانی پیش روی ما قرار دارد، تاکید کرد: همانطور که عرض شد ما دو روش کیفی و کمی داریم، در روش کمی و عینی، محقق حدس و فرضیه خود را در متون دینی مورد بحث به آزمون میگذارد و خیلی از مواقع تحلیل محتوای کمی برای توصیف یک موضوع به کار میرود. این روش، از شمارش واژگان مانند اینکه یوم و قیامت یا دنیا و آخرت شروع میشود تا مسائل دیگر.
وی افزود: روش دیگر هم محتوایی و تحلیل مضمونی بود که توضیحات آن ارائه شد. این روش مبتنی بر دلالات آشکار متن درباره موضوع پژوهش است. روش ما هم استقرایی است یعنی چارچوب مفهومی داریم گرچه چارچوب نظری نداریم یعنی محقق باید زیشه زبان و معانی و … را بداند.
بدون دیدگاه