همزمان با روز جهانی فلسفه و سالروز ارتحال علامه طباطبایی(ره)؛
نشست علمی «هرمنوتیک قرآنی علامه طباطبایی و روشهای کیفی جامعهشناسی» برگزار شد
سیدمحسن میرسندسی: تعامل عقل، وحی و جامعه میتواند پایهای برای تولید علوم انسانی اسلامی و فهم نو از قرآن باشد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی، به مناسبت سالروز ارتحال علامه سید محمدحسین طباطبایی(ره) و در تقارن با روز جهانی فلسفه، نشست علمی «تلفیق هرمنوتیک قرآنی علامه طباطبایی با رویکردهای کیفی در جامعهشناسی معاصر» به همت مجمع عالی حکمت اسلامی شعبه خراسان و با همکاری پژوهشکده اسلام تمدنی و اداره کل پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی خراسان برگزار شد. در این برنامه، سیدمحسن میرسندسی، عضو هیأت علمی گروه قرآن و مطالعات اجتماعی پژوهشکده اسلام تمدنی، به ارائه دیدگاههای جدید خود در حوزه تفسیر و جامعهشناسی پرداخت.
میرسندسی هدف این طرح را ایجاد زبانی مشترک میان عقل، وحی و جامعه در فرآیند فهم متن دینی عنوان کرد و گفت: مسئله فهم قرآن، امروز یک مسئله تفسیری صرف نیست، بلکه پرسشی تمدنی و اجتماعی است. به باور او، بازسازی علوم انسانی اسلامی بدون بهرهگیری همزمان از ظرفیتهای تفسیری و روشهای کیفی پژوهش اجتماعی امکانپذیر نیست.
در ادامه نشست، وی نظریه اعتباریات علامه طباطبایی را مهمترین نقطه پیوند میان هرمنوتیک قرآنی و جامعهشناسی دانست. میرسندسی توضیح داد: مفاهیم اعتباری محصول نیازها و روابط جمعی انساناند و همین امر فهم متن وحی را وابسته به شناخت زمینههای اجتماعی میکند. به گفته وی، علامه طباطبایی عقل انسان را امری اجتماعی میداند و این نگاه، بنیانی برای گفتوگوی میان تفسیر قرآن و علوم اجتماعی فراهم میآورد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، سپس به همپوشانیهای میان روش تفسیری المیزان و رویکردهای کیفی مانند نظریه دادهبنیاد، پدیدارشناسی اجتماعی و تحلیل زمینهای اشاره کرد. وی گفت: مفهوم سیاق در تفسیر علامه نقش مشابهی با کدگذاری زمینهای در پژوهشهای کیفی دارد و اشباع تفسیری نیز همسنگ اشباع نظری در نظریه دادهبنیاد است. به باور او، همانگونه که پژوهشگر کیفی در چرخه بازنگری دادهها به معنا میرسد، مفسر قرآن نیز در رفت و برگشت میان آیات به درک پایدار میرسد.
میرسندسی در بخش پایانی، مدل تفسیری–تحلیلی پیشنهادی خود را تشریح کرد؛ مدلی که در آن فهم قرآن از تعامل مداوم میان وحی، متن، عقل و جامعه شکل میگیرد. در این الگو، آیات قرآن به عنوان هسته اصلی معنا قرار میگیرند و لایههای تحلیل اجتماعی، تدبر عقلانی و انسجام تفسیری پیرامون آن عمل میکنند. در این رویکرد، وحی سرچشمه معناست، متن قرآنی صورت ظهور تاریخی آن و عقل نیز نقش پیونددهنده میان این دو ساحت را ایفا میکند.
وی در جمعبندی تأکید کرد: روششناسی بینرشتهای نه تنها به تقلیل متن مقدس منجر نمیشود، بلکه امکان فهم عمیقتر و نظاممندتر از قرآن را فراهم میآورد.
عضو هیأت علمی پژوهشکده اسلام تمدنی در پایان افزود: هرمنوتیک علامه طباطبایی ظرفیتی مهم برای بنیانگذاری علوم انسانی اسلامی و ایجاد افقهای تازه در تحلیل اجتماعی جهان معاصر دارد.
بدون دیدگاه