رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی:
/ پیوند امنیت با تقوا و عدل در قرآن
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به نقل از خبرگزاری ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین نجف لکزایی، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۵ خردادماه در نشست علمی «فلسفه امنیت از منظر حکمت متعالیه»، با اشاره به ارتباط امنیت با علوم مختلف، گفت: وقتی امنیت اجتماعی مطرح است، پس جامعهشناسی باید مدنظر باشد؛ وقتی امنیت با علوم سیاسی و سیاست مرتبط است، باز همینطور، همچنین اگر پدیدههای طبیعی مانند زلزله و سیل با امنیت انسان مرتبط است، پس علوم مرتبط با این مقولهها هم باید مورد بحث از منظر امنیت قرار بگیرند.
وی با بیان اینکه کار فیلسوف علم امنیت این است که وضع موجود را توصیف، آسیبشناسی و تجویز کند، افزود: اگر مقصود از فلسفه امنیت پدیده امنیت باشد، معانی متنوعی دارد؛ یکی از مباحث در این موضوع این است که علت فاعلی امنیت کیست؟ و پاسخ آن تابع نگرش انسان به خدا و جهان است.
استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: اگر کسی امنیت دنیوی میخواهد یعنی کسی به بدن او صدمه نزند یا باید خودش قوی باشد و یا افرادی را استخدام کند، ولی اگر کسی امنیت روحی میخواهد تا وقتی از دنیا کوچ کرد به بهشت برود، باید به رهبران الهی و پیامبران مراجعه کند و باید متدین به دین درست الهی باشد.
لکزایی تصریح کرد: در جامعه فعلی ما تعاریفی که از امنیت میشود، چون در سیطره علوم انسانی غربی است، رویکرد مادی از آن مدنظر است، ولی با مراجعه به متون اسلامی و دیدگاه متفکران اسلامی، این تعریف از امنیت تغییر میکند.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به انواع و سطوح امنیت، اظهار کرد: گاهی از امنیت فرد، خانواده و جامعه سخن گفته میشود و گاهی از امنیت دینی و سکولار بحث میکنیم که به ارزشهای حاکم بر امنیت بازگشت دارد؛ گاهی از امنیت ظاهری و باطنی سخن میگوییم و همه این مقولات در زمره انواع و سطوح امنیت قرار دارند.
لکزایی با تأکید بر اینکه پدیده امنیت امر ثابتی نیست و میتواند توحیدی و مشرکانه و متعالی و متدانی باشد، اظهار کرد: لذا باید شاخصههای امنیت متعالی و متدانی تعریف شود؛ در اینجا بحث میکنیم که از امنیت باید حرف بزنیم یا امنیتها. همچنین بحث دیگر کارکردهای امنیتی است؛ یعنی اگر دولت و فرد و جامعه از امنیت برخوردار باشند، چه کارکردهایی دارند و اگر امنیت نباشد چه پیامدهایی دارد. مثلاً وقتی امنیت نباشد، علم رشد نمیکند. وقتی کرونا بیاید، مدارس و دانشگاه و جریان تعلیم و تربیت تحت تأثیر قرار میگیرد.
پیوند امنیت با تقوا و عدل در قرآن
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه در قرآن ایمان با تقوا و عدل و عمل صالح پیوند خورده است، تصریح کرد: در قرآن در آیه ۸۲ انعام «الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ» میان امینت و ایمان و عدالت ارتباط برقرار کرده است. همچنین میان امنیت و دین و هویت و مشارکت هم ارتباط وجود دارد.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اضافه کرد: وقتی از فلسفه امنیت در حکمت متعالیه سخن میگوییم، مقصود ما فلسفه امنیت در معنای عام است، زیرا فلاسفه مباحث خود را ذیل فلسفه مطلق مطرح کردهاند، نه اینکه باب مستقلی برای فلسفه امنیت تعریف کرده باشند.
وی در ادامه افزود: برای تولید امنیت و جلوگیری از تجاوز، احتیاج به حکومت وجود دارد؛ ملاصدرا تأکید دارد که انسان نیاز به تعاون و اجتماع و تمدن دارد؛ اینها ابزار تحقق بقای انسان هستند و برای تأمین آن باید سیاست متعالیه وجود داشته باشد، زیرا نظام تعلیم و تربیت امنیت فرهنگی و تربیتی ایجاد میکند، همان طور که نظام، بهداشت سلامت و نظام سیاسی مشارکت ایجاد میکند و حکومت هم امنیت همه اینها را تضمین میکند.
لکزایی با بیان اینکه در جامعه میان ارادهها تزاحم وجود دارد و قانون وظیفه برقراری نظم را بین مردم دارد، گفت: قانون را چه کسی باید تولید کند؟ آیا خود انسان میتواند؟ ملاصدرا میگوید خیر و ما باید از خالق خود بهره ببریم، زیرا انسان خودبسنده و خودسامان نیست؛ علامه طباطبایی هم میگوید انسان منفعتگراست و طبیعتاً انسانها آمادگی ندارند در همه موقعیتها و شرایط به نفع دیگران، قانون وضع کنند.
وی اظهار کرد: به تعبیر علامه طباطبایی، انسان چون استخدامگر است، لذا اگر ببیند تنها راه بهره بردن از دیگران دستمزد دادن است، مجبور است بدهد، ولی اگر بداند از همه زورمدارتر و قدرتمندتر است، چرا نباید از این روش به اهداف و منافع خود برسد. مثلاً میخواهد مدرک بگیرد، درس میخواند، ولی اگر بتواند تقلب کند، چرا نباید این کار را بکند؟ یا اگر بداند دیگران با زور برای او کار میکنند، چرا نباید از این ابزار استفاده کند؟.
قانون وحیانی؛ تأمینکننده امنیت دنیوی و اخروی
لکزایی اضافه کرد: در نظامات فرعونی و استکباری، همه حق برای سردمداران و همه تکلیف برای مردم است، لذا در اینجا بحث نیاز به وحی و ارتباط با آسمان مطرح میشود؛ انسان دو ساحتی است و چون از نیازمندیهای روح فقط خدا با خبر است، قانون را باید او وضع کند؛ ارسال رسل هم برای همین مسئله رخ داده است.
استاد حوزه و دانشگاه تأکید کرد: وقتی کسانی میگویند ملاصدرا با تأمل در امر معاد، به کلی از دنیا باز ماند و از امر دنیوی سخن نگفت؛ این سخن خیلی عجیب است؛ زیرا ملاصدرا فقدان قانون وحیانی را عامل اختلال نظام و اجتماع مردم میداند؛ او معتقد است انسان غضب و شهوت دارد و با میلی که دارد، میخواهد هر چه را دوست دارد، برای خود کند و چون قوه غضبیه دارد سعی میکند بر دیگران مسلط شود و آنها را به بردگی و استعمار بکشاند.
لکزایی با بیان اینکه ملاصدرا با صراحت از واژه قانون نام برده است؛ ادامه داد: این موضوع برخلاف نظر برخی است که گفتهاند تا پیش از مشروطه کسی از واژه قانون استفاده نکرده بود؛ او از تعبیر قانون شرع استفاده کرده یعنی قانون میتواند غیر شرعی و سکولار هم باشد؛ از منظر وی، اگر قانون ریشه در شریعت دارد، پس شارع نیاز داریم که بتواند سبک زندگی ما را مشخص و امنیت ما را تأمین کند تا معیشت آنها در دنیا سامان بیابد.
انسان مرتبط با وحی؛ شایستهترین فرد برای اداره جامعه
لکزایی بیان کرد: ولی چون انسان بعد معنوی هم دارد، شارع باید این نوع امنیت را در قالب سنن و احکام و شرایع الزامآوری تأمین کند تا انسانها بدانند ملکوت تداوم عالم ملک است و سرانجام انسان باید به سمت مقصد و ماوای خود کوچ کند.
وی افزود: کارگزار تأمین امنیت جامعه انسانی و مجری آن از منظر ملاصدرا باید انسان باشد و نه فرشته و ملک؛ ولی سؤالی که وجود دارد، این است که آیا هر انسانی میتواند؛ ملاصدرا معتقد است که چنین انسانی باید با عالم ملکوت و والا مرتبط باشد و به او وحی شود؛ نبی آمده تا جامعه و تمدن را ساماندهی کند و به مردم بشارت و انذار بدهد و در اختلافات در بین آنها عدالت و قسط برقرار کند.
استاد حوزه تأکید کرد: وقتی جامعه اسلامی است که تعلیم و تربیت و تزکیه صورت بگیرد و آحاد جامعه برپادارنده قسط و عدل باشند که به تعبیر قرآن قسط و عدل مایه برپایی امنیت است.
بدون دیدگاه