زندگی نه چندان بلند امام جواد (علیهالسلام) ابعاد گوناگونی داشته، اما وجه معیار و معیارسازی آن که در رویکرد کلان و تمدن محورانه اهمیت زیادی دارد، مایه تمایز ایشان با دیگر پیشوایان است. امامان شیعی که طی ۲۵۰ سال زیستهاند، به منزله پیکر واحد و انسان یگانهای بودهاند که به حکم اقتضائات زمانه، نیازهای جامعه، مناسبات اجتماعی و ضرورتهای نوپدید، رفتارهای متفاوتی داشتهاند. البته این به معنای پیروی آنان از زمانه نیست، بلکه حاکی از به روز بودن و نیاز محور بودن آنان است. از این منظر، اگر هر یک از امامان به جای دیگری بود، همان مسیری را میپیمود که آن امام پشت سر نهاده بود. امام جواد (علیهالسلام) نیز از این قاعده مستثنا نبودند. ایشان به جهت حضور در دوره خاصی از تاریخ، مأموریت ویژهای داشتند که دیگر امامان بدان مأمور نشده بودند؛ مأموریت معیار بودن و معیارسازی برای یافتن الگوی صحیح زندگی؛ الگویی که تا عصر غیبت تداوم یافت و شیعیان دیگر در اصل امامت دچار سردرگمی و تردید نشدند.
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده اسلام تمدنی، دکتر سیدعلیرضا واسعی عضو هیئت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی، درباره چالش های فراروی امام جواد گفت: سه مشکل اساسی در مسیر تحقق اهداف فراروی امام قرار داشت، گسترش عقلگرایی اعتزالی، به اضافه انتشار اندیشههای بیگانه؛ تعارضهای علوی عباسی و سوم ابهام در تداوم امامت شیعی. هر یک از این سه چالش، کافی بود تا جامعه اسلامی در مسیر تشتت و بی راهه روی قرار گیرد. آن چه امام رضا (علیهالسلام) و سپس امام جواد (علیهالسلام) انجام دادند، در بازداری مسلمانان از انحراف و انحطاط بسیار مهم بود.
واسعی امام جواد (علیهالسلام) را به عنوان معیار معرفی نمود و گفت: امام از دو جهت معیار بودند. تعیین مسیر حرکت شیعه و تبیین حقیقت اسلام. امام جواد (علیهالسلام)، حقیقت شیعی را با همه پیچ و خمهایی که داشت، به اثبات رساندند و به همگان نشان دادند که به رغم کودکی، چگونه توانایی پاسخگویی به نیازهای جامعه را دارند. ایشان با اینکه عمری دراز نکردند، اما با شناخت نیازهای زمانه و اقتضائات حاکم، توانستند نقش برجستهای در تاریخ تشیع و اسلام ایفا کنند.
عضو هیئت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی، حضور علمی امام در جهت تبیین معیار این گونه بیان نمود: نقشآفرینی امام به مثابه معیار برای شیعه از یک منظر و جهان اسلام از منظر دیگر، در قالبهای مختلفی بوده است که مهمترین آن را در مناظرههای علمی، تربیت شاگردان و بیان روایات میتوان ذکر کرد. اما مناظرههای امام که در منابع شیعی ذکر شده، حاکی از دانایی امام در علوم دینی و توانایی ایشان در مواجهه با مسائل روزآمد است. یکی از آن مناظرهها، گفتگوی عالمانه میان ایشان و یحیی بن اکثم بود. برابر روایتی مفصل از ریان بن شبیب، دستهای از عباسیان از اقدام مأمون برای تزویج دخترش به امام اظهار ناخرسندی کرده، آن را موجب خطر برای عباسیان دانستند؛ در میان احادیث منقول از امام، آگاهسازی مردم نسبت به اندیشههای انحرافی مجسمه، هم چنین معرفی واقفه و از همه مهمتر انحراف غالیان به چشم میخورد. نقش امام جواد (علیهالسلام) در طراحی زندگی مسلمانی و تلاشی که برای ارائه معیار به خرج دادند، ایشان را در چشم همگان بزرگ کرد و راز جمله امام رضا (علیهالسلام) درباره ایشان بهتر درک شد. ابن یحیی صنعانی میگوید:نزد علی بن موسی بودم که فرزندش در حالی که کودکی بیش نبود، وارد شد. امام فرمودند: «هذا المولود الذی لم یولد اعظم علی شیعته برکه منه».
وی در پایان افزود: امام جواد (علیهالسلام) با اینکه عمری دراز نکردند، اما با شناخت نیازهای زمانه و اقتضائات حاکم، توانستند نقش برجستهای در تاریخ تشیع و اسلام ایفا کنند. ایشان با این که هنوز مقبولیت اجتماعی و وجاهت تجربی نیافته بودند، به حکم نزدیکی با دستگاه خلافت، فرصت یافتند تا هم توانایی علمی خود را اعلام نمایند، هم با انحرافهای زمانه به مقابله برخیزند و با بهرهگیری از فرصتها، مقابله با تهدیدها و موانع، با عرضه اندیشههای صحیح اسلامی، به مثابه معیاری برای سنجش زندگی مسلمانی و اعتدال اسلامی نقشآفرینی کنند. حضرت در دورهای از تاریخ اسلام قرار گرفته بودند که از یک سو، اندیشههای بیگانگان وارد سرزمین اسلامی شده بود و از دیگر سو، رقابتی متفاوت میان عباسیان و علویان رخ داده و از سوی سوم، تشتت آرایی در میان شیعه خودنمایی کرده بود. مجموعه این اوضاع، میطلبید تا امام با تدبیری دقیق وارد صحنه شوند. ایشان با نهایت حزم و احتیاط به کارهای خود پرداختند و با پرورش نیرو و بیان ارزشهای دینی، تداوم امامت شیعی را تضمین کردند، به گونهای که پس از ایشان، دیگر نهاد تشیع دچار سردرگمی در اصل امامت نگردید.
بدون دیدگاه