میراث تمدنی فارابی
فارابی در ریاضیات، نجوم، موسیقی، طب، کیمیا و علوم نظامی استادی بزرگ بود، اما بیشتر بهعنوان مؤسس فلسفه و منطق در عالم اسلام شناخته شده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی، سیدمجید ظهیری رئیس و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و پژوهشکده اسلام تمدنی به مناسبت روز حکمت و فلسفه و بزرگداشت فارابی، یادداشتی را در ایکنا منتشر کرده که در آن آمده است: وقتی از فارابی سخن میگوییم، در حقیقت باید بدانیم که در مرزهای تمدنی غیرمسلمانان و تمدن اسلامی ایستادهایم، زیرا این دانشمند برجسته از دو حیث در شکوفایی تمدن اسلامی نقش داشت:
۱. تماس علمی، حکمی و هنری با تمدنهای غیرمسلمانان
۲. ساماندهی به مبانی نظری تمدن اسلامی
تماس علمی، حکمی و هنری فارابی با تمدنهای غیرمسلمانان در چارچوب خودآگاهی تاریخی و هویتشناسی هوشمندانه بود و او هر آنچه از سایر تمدنها مفید میدانست را شناسایی، تفسیر و معرفی میکرد و آنچه را با هویت اعتقادی و اخلاقی مسلمانان ناسازگار میدید وا مینهاد.
بهعنوان مثال او هیچگاه به سراغ ادبیات شرکآلود یونان یا هنرهای ضداخلاقی آنها نرفت، ولی حکمت و منطق ایشان را بهخوبی شناسایی، تفسیر و معرفی کرد. او با اندوختهای چنین شایسته و چینش شده به ارائه نسخههای تمدنی برای مسلمانان پرداخت و در حقیقت او که از مرو تا بغداد و از دمشق تا یونان و اسکندریه و حران و قسطنطنیه را طی نمود با دستاوردهای خود پلی شد میان تمدنهای غیرمسلمانان با تمدن اسلامی.
اما او چگونه به شکوفایی تمدن اسلامی کمک کرد؟ فارابی در ریاضیات، نجوم، موسیقی، طب، کیمیا و علوم نظامی استادی بزرگ بود، اما بیشتر بهعنوان مؤسس فلسفه و منطق در عالم اسلام شناخته شده است. او شارح آثار فلسفی و منطقی ارسطو بود و از این طریق بر همه حکمای پس از خود از ابن سینا تا خواجه طوسی و همه دانشمندان علوم عقلی عالم اسلام تأثیر گذاشت. تأثیرگذاری تمدنی فارابی به طور خلاصه از دو جنبه بود:
الف. پیوند فلسفه با آموزههای اسلامی
ب. آکندگی فلسفه و سیاست در آثار خود
آراء اهل المدینه الفاضله و السیاسات المدنیه و کتاب السیاسه او سرشار از آراء فلسفی است و در حقیقت مبانی نظری و دستگاه حکمرانی اسلامی را معرفی میکند.
فارابی نمونه و الگویی است که دانشهای نظری را در نظامات سیاسی و اجتماعی کاربردی نمود و در چرخه حکمرانی علم و فرهنگ تأثیری به سزا گذاشت. بر اندیشمندان معاصر است که همچون ایشان فلسفه را از عالم نظر به دستورالعملهای کاربردی در زمینههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی سوق دهند و از این طریق چالشهایی که نظام و جامعه اسلامی با آن روبهرو است را حل کرده و راه را برای طلوع تمدن نوین اسلامی باز کند.
بدون دیدگاه