عضو هیأت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی؛

ایرانیان در عرصه طبقه بندی علوم در تمدن اسلامی تک تازی داشته اند.

 

نشست تخصصی طبقه بندی علوم در تمدن اسلامی با تاکید بر نقش ایرانیان با ارائه دکتر سیدعلیرضا واسعی برگزار گردید.

به گزارش روابط عمومی پژوهشکده اسلام تمدنی، اولین نشست مجازی از برنامه های مجازی پژوهشکده اسلام تمدنی، در هفته پژوهش، با عنوان نشست تخصصی طبقه بندی علوم در تمدن اسلامی با تاکید بر نقش ایرانیان با ارائه دکتر سیدعلیرضا واسعی عضو هیأت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی به همت پژوهشکده اسلام تمدنی با همکاری انجمن کتابداری و اطلاع رسانی شاخه خراسان، در تاریخ ۲۳ آذرماه ۱۳۹۹ برگزار گردید.

واسعی در ابتدای این نشست با تاکید بر نقش تمدنی ایرانیان در عرصه های مختلف، به ویژه در حوزه علم و دانش ورزی،‌چنان که پیامبر اسلام از پیش گفته بود، گفت: طبقه بندی علوم، زاده و پیامد توسعه و گسترش علوم و پیدایی شعوب و شاخه ها و رشته های مختلف است که در عهد شکوفایی تمدن اسلامی مورد توجه قرار گرفت. وی این مطالعه جزو فلسفه علم یا علم شناسی شمرد و ادامه داد: ضرورت های طبقه بندی علوم را شامل ارائه جایگاه یک علم در هندسه معرفتی بشر، القای چگونگی علمیت یک دانش در چارچوب معرفتی، فهم ترابط و تفاوت علوم با یکدیگر، تسری روش ها و قواعد علوم یا شناسایی آن ها، کشف و فهم، نشان دادن اعتبار علوم در عرصه رقابت علم ها، کارکرد علوم و انتظار از آن، تلاش برای ارائه الگویی در تعلیم و تربیت اسلامی، آسان سازی جستجوی آثار علمی،‌ دانست.

عضو هیأت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی طبقه بندی ارسطویی علوم را مبنای اولیه رویکرد مسلمانان دانست  و گفت: تأثیرپذیری مسلمانان از تقسیم ارسطویی/ یونانی، قابل انکار نیست. علوم/ حکمت یا ارزش معرفتی دارند یا ارزش کارکردی، بنابراین به دو دسته نظری و عملی تقسیم می شوند. در حکمت نظری؛ الهیات، ریاضیات و طبیعیات جای دارد و در حکمت عملی؛ اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدن. بر این مبنا،‌همه علوم دیگر، شاخه هایی از این تقسیمات هستند.

واسعی در مورد طبقه بندی علوم در فرهنگ اسلامی که با دغدغه بومی سازی شکل گرفت،‌گفت: در رویکردی دینی و در نگاه ارزشی، برخی علوم را به اسلامی/ شرعی و غیر اسلامی، برخی به نقلی و غیر نقلی، برخی به اسلامی و علوم بیگانه یا دخیله، برخی به علوم الهی و غیرالهی، برخی به علوم هدف و علومی که برای هدفند و به اصطلاح امروزی، علوم انسانی و علوم ابزاری طبقه بندی کردند. در طبقه بندی ابن خلدون از علوم، به علوم نقلی و عقلی اشاره شده است که علوم نقلی، دانش هایی است که ریشه در آموزه های وحیانی/ دینی دارد و علوم عقلی، علومی را در بر می گیرد که ریشه در عقل و تجربه انسانی دارد.

دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: در میان دانشمندان ایرانی که به طبقه بندی علوم پرداختند،‌ فراوانند،‌از جمله ابونصر فارابی در احصاء العلوم، محمد خوارزمی در مفاتیح العلوم، ابن سینا در رساله فی اقسام الحکمه و نیز در کتاب شفاء، غزالی در احیاء علوم الدین، فخر رازی در حدائق الانوار فی حقایق الاسرار، خواجه نصیرالدین طوسی در اخلاق ناصری، حسن بن ابراهیم سلماسی در الرساله الشرفیه فی تقاسیم العلوم العقلیه، قطب الدین شیرازی در دره التاج لغرّه الدیباج و شمس الدین محمد آملی در نفائس الفنون فی عرائس العیون می باشند.

وی افزود: مسلمانان با پیشتازی ایرانیان که در دیگر عرصه ها نیز تک تازیی داشته اند، کوشیدند تا جایگاه، اهمیت و کارکرد هر دانشی را در یک نقشه کلان نشان دهند، فارابی طلایه دار این حرکت بود و دیگر دانشمندان با الگوگیری از او به ارائه طبقه بندی پرداختند. او علوم را در پنج طبقه، علوم الفاظ، منطق،‌ ریاضیات، طبیعیات و علوم عملی مثل فقه و کلام جای داد با این انگیزه که اعتبار علمی هر دانش و امکان دست یابی به آن ها را فراهم سازد. پس از او خوارزمی با تقسیم علوم به دو دسته کلان اسلامی/شرعی و بیگانه / دخیله، وارد عمل شد. در این جا توجه به اخوان الصفا که به اعتبار آن چه از ابو حیان توحیدی نقل شده،‌گروهی ایرانی بودند، طبقه بندی خاصی از علم دارند، یعنی ریاضیات،‌ طبیعیات، نفسانیات و عقلانیات، و آراء و دیانات که به نظر می رسد از آن چه آگوست کنت در طبقه بندی علوم عرضه داشته و به نامش ثبت شده، پیشتر و دقیق تر عمل کرده اند.

واسعی در پایان گفت: دیگر اندیشمندان ایرانی به همین سیاق پیش رفتند، تا این که از قرن هفتم به بعد،‌ نوع طبقه بندی تغییر کرد و به نظر می رسد در پیوندی با دانش های جدید بروز رسانی شد. در این نگره، علوم به دو دسته حِکْمی و غیر حِکْمی تقسیم شد و علوم اسلامی و تجربی در علوم غیر حکمی با ترکیب بندی خاصی قرار گرفت.. قطب الدین شیرازی و شمس الدین آملی با این مبنا پیش رفتند.

وی در پایان تاکید کردند که بیان این مباحث به معنای پذیرش بی چون و چرای آن ها نیست، اما باید به میراث تاریخی بها داد، هر چند کاستی ها و نقدهای معطوف به آنها، در جای خود قابل طرح و بررسی است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *