حجت الاسلام و المسلمین علی شفیعی:
«حق به شهر» در دو رویکرد سنتی و نواندیشانه
مدیر گروه و عضو هیئت علمی گروه فقه کاربردی پژوهشکده اسلام تمدنی گفت: سخن گفتن از «حق به شهر» از مباحث نوپدید است و سر فصلهای آن مبانی و روشهای آن نیز به خوبی مشخص نشده، لذا آنچه که در این خصوص در این جلسه گفته میشود حتما قابل نقد خواهد بود.
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده اسلام تمدنی به نقل از ایکنا، حجتالاسلام و المسلمین علی شفیعی، مدیر گروه و عضو هیئت علمی گروه فقه کاربردی پژوهشکده اسلام تمدنی، در مجموعه درسگفتارهای الهیاتشهر با عنوان «شریعت؛ معنویت و زندگی شهری» و با موضوع «حق به شهر در دو رویکرد سنتی و نو اندیشانه» که به صورت مجازی برگزار شد، اظهار کرد: «حق به شهر» اصطلاحی است که از بیرون جهان اسلام وارد این منظومه فکری شده و یکی از فیلسوفان فرانسوی نیز اصطلاح «حق به شهر» را وارد گفتوگوی فلسفی در نوع نگاه به شهر کرد و پس از سالها، امروزه این مقوله تبدیل به یک علم قابل گفتوگو در این مقوله شده، به همین جهت ما برای درک و فهم درست این موضوع باید به خواستگاه شکلگیری آن مراجعه کنیم، زیرا نمیتوانیم بدون انجام این کار مطالبی را ارائه کنیم.
وی بیان کرد: وقتی ما دو ریکرد سنتی و نواندیشانه را در خصوص حق به شهر بیان میکنیم، ابتدا باید به این نکته توجه کنیم که رویکردها و تقریرها میتوانند مبتنی بر مبانی، روشها و منابع متفاوتی باشند. به عبارت دیگر شکلگیری این رویکردهای متفاوت حتما نیازمند یک نگاه متفاوت در این سه ساحت است و لزوما وقتی میگوییم تفاوت، در حقیقت تفاوت صفر تا صد درصدی نیست و همواره این تفاوتها هرچند حداقلی باشند میتوانند یک رویکرد را شکل دهند.
مدیر گروه و عضو هیئت علمی گروه فقه کاربردی پژوهشکده اسلام تمدنی ادامه داد: نکته دیگری که باید به آن توجه داشت، این است که ما در مباحث نوپدیدی مانند حق به شهر، حقوق بشر، فقه حق شهر و شهرنشینی و ساحتهای دیگری که شکل گرفته و با توجه به جهان مدرنی که به منظومه معرفتی ما مسلمانان نیز ورود پیدا کرده، بتوانیم در اینجا به فهم منابع در طول تاریخ رسمیت دهیم.
شفیعی اضافه کرد: ما این امر را مورد توجه قرار میدهیم و آن منابع نوپدید را در این قالب میریزیم، اگر آن مباحث نوپدید از این قالب سرازیر شد، آنها را جدا میکنیم و در این صورت یک نوع نگاهی به مباحث نوپدید به وجود میآید و علاوه بر این نگاه یک نوع نگاه دیگری هم به لحاظ لغوی وجود دارد و این است که ما مباحث نوپدید را به رسمیت میشناسیم و پایه فقهی خود را متناسب با این رهآوردهای نوین تطبیق دهیم.
وی اضافه کرد: در نهایت اگر به این نتیجه رسیدیم که رویکرد سنتی موجود و فقه سنتی ما جوابگوی پارهای این مسائل نوپدید نیست و یا ظرفیت هضم این را ندارد، در اینجا ما باید دستگاه فهم خود را به کار گیریم و آن را اصلاح کنیم و نباید آن چیزی را که به عنوان رهآورد جدید و اصلی است را از قالب سنتی موجود حذف کنیم، از اینرو از این دو رویکرد تحت عنوان سنتی و نواندیشانه نام برده میشود.
مدیر گروه و عضو هیئت علمی گروه فقه کاربردی پژوهشکده اسلام تمدنی بیان کرد: اگر در هریک از این موارد ورود پیدا کنیم و تقریرها و رویکردها را قرار دهیم، همواره ما باید متناسب با آن رویکرد به اصلاح بسیاری از موارد بپردازیم، در واقع در دوران معاصر اگر از شهر یاد میشود، مراد از این شهر همان چیزی است که در منابع دینی ما با تعابیر دیگری آمده و با این منابع نیز سازگار هستند.
تعریف «حق به شهر» از نگاه برخی از افراد
شفیعی در بخش دیگری از سخنان خود به تعریف «شهر» در اصطلاح «حق به شهر» اشاره کرد و گفت: در واقع این دو رویکرد از تعریف شهر شکل میگیرد و در مراحل بعدی در روش، منابع و مبانی دچار تفاوتهای جدی میشود. برخی از عالمان ما از شهر تعریفی کردهاند که در این تعریف آنها سه عنصر مهم از جمله مسجد، بازار و حمام را در بردارد و شهر را به گونهای تعریف کردهاند که این عناصر را داراست و گفتهاند که شهر یعنی فضا و مکانی که تأمینکننده این سه عنصر مهم و این در حالی است که اگر ما با این نگاه شهر را تعریف کنیم قطعا بسیاری از فضاهای دیگر شهر پوشش داده نمیشود.
وی اظهار کرد: به عنوان مثال در شهرهای جدید یکی از عناصر مهم شهر ایجاد اماکن تفریحی و رفاهی است و امروزه شهر بدون وجود این اماکن معنایی ندارد.
مدیر گروه و عضو هیئت علمی گروه فقه کاربردی پژوهشکده اسلام تمدنی خاطرنشان کرد: از اینرو بحث اصلی ما«حق به شهر» است که این مقوله به عنوان یکی از زیرمجموعههای فقه شهر و در نگاه کلان الهیات شهر قابل تصور است و دو رویکرد سنتی و نواندیشانه دارد. از اینرو با توجه به اینکه به مفهوم شهر اشاره شد، باید به مفهوم حق نیز اشارهای داشت.
تعریف «حق»
شفیعی با اشاره به تعریف «حق» در اصطلاح حق به شهر نیز تصریح کرد: وقتی میخواهیم «حق به شهر» را تعریف کنیم، دو تعریف از حق به میان میآید؛ یک تعریف، تعریف سنتی است و یک تعریف هم تعریف نواندیشانه است. در نگاه سنتی به حق، گاهی حق مترادف با ملکیت است، گاهی نیز حق مرتبه ضعیفی از ملکیت است و معنای سوم از حق، حق به اعتبار ویژه دانسته شده که در دوران معاصر مورد اشاره قرار گرفته است.
وی عنوان کرد: در واقع وقتی نگاه میکنیم متوجه میشویم که ماهیت «حق» در نگاه سنتی اگرچه که پارهای از حقوق بشر را پوشش میدهد، اما تمام حقوق بشر را مورد پوشش قرار نمیدهد، از اینرو در پارهای از نظریات در نقد بهعنوان رویکرد سنتی به حق مطرح شده که حق جنبه اخلاقی دارد.
مدیر گروه و عضو هیئت علمی گروه فقه کاربردی پژوهشکده اسلام تمدنی عنوان کرد: در نگاه سنتی به حق اگرچه ظرفیت بسیاری از حقوقی که ما امروزه از آنها به عنوان حقوق انسانی و حقوق بشر مینامیم، انصافا ظرفیت بسیاری از این حقوق را داراست، اما این تعبیر به این معنا نیست که اولا نگاه سنتی همه حقوقی که امروزه از آن به عنوان حقوق بشر مینامیم را پوشش میدهد و ثانیا به نظر من آن دسته از اموری که ظرفیت پوشش دارد را همانها هم میتواند در نگاه سنتی، توسعهپذیری پیدا کند.
مبانی دو نگاه سنتی و نو اندیشانه در راستای موضوع «حق به شهر»
شفیعی در بخش دیگری از سخنان خود به مبانی دو رویکرد سنتی و نواندیشانه اشاره و خاطرنشان کرد: همانگونه که در ابتدای سخنانم اشاره کردم و گفتم، اگرچه حق به شهر رهآورد دنیای مدرن است و لوتر نیز این اصطلاح را وارد کرده است، اما به نظر میرسد که با توجه به تعریفی که از حق به شهر ارائه شده وقتی مراجعه میکنیم، میبینیم که این مقوله در منابع دینی و نگاه سنتی ما ظرفیت اجمالی برای پذیرش این اصطلاح وجود دارد.
وی گفت: با توجه به اینکه در روایات ما به بسیاری از موارد اشاره شده و نوعی نگاه اخلاقی به موضوعات مختلف دارد، مانند اینکه نباید به گل و گیاه آسیب وارد آورد و بسیاری دیگر از اینگونه موارد را در برمیگیرد که در حقیقت این نوع نگاه اخلاقی در نگاه نواندیشانه در حال تبدیل به یک قانون و از حالت اخلاقی خارج میشود.
مدیر گروه و عضو هیئت علمی گروه فقه کاربردی پژوهشکده اسلام تمدنی با بیان اینکه یکی از رهآوردهای رویکرد نواندیشانه به منابع دینی این است که ظرفیتهای موجود در منابع دینی را توسعه میدهد و از این منابع اخلاقی به عنوان استنباط حقوقی استفاده میشود، تأکید کرد: در رویکرد نواندیشانه یکی از اتفاقاتی که رخ داده این مبنا اصلاح شده است. اگر انسان، جهان را در تسخیر خود دارد، در حقیقت مسخر بودن انسان بر جهان به این معنا نیست که انسان جهان را به تسخیر خود در آورد و محیط زیست را با اقداماتی که انجام میدهد نابود کند، بلکه بدین معناست که باید دغدغه طبیعت، حیوانات، ذخایر زیرزمینی و منابع آبی را داشته باشد.
شفیعی عنوان کرد: در نگاه نواندیشانه اولا فقه به جای فرد محورانه که در نگاه سنتی وجود دارد؛ جامعه محوریت قرار میگیرد، یعنی فقه اگر فرد را مدیریت کند، در نگاه نواندیشانه این فرد در ساحت جامعه دیده و حقوق انسان نیز در تعامل با جامعه تعیین میشود و به عبارتی انسان اگر هم از حقوقی برخوردار است، این حقوق به حقوق انسانهای دیگر در جامعه گره میخورد. لذا این انسان تا آنجایی میتواند در محیط زیست، منابع طبیعی و… تصرف کند که حق دیگران ملاحظه قرار گیرد و به آنها آسیبی وارد نشود.
وی بیان کرد: در این نگاه نواندیشانه نکته مهمی که وجود دارد این است که ذخایری که در جهان وجود دارد متعلق به یک نسل، یک جامعه و یک عصر نیست، بلکه متعلق به تمامی عصرها و جوامع است و از اینرو است که باید این منابع و ذخایر طبیعی را مورد توجه قرار داد. البته نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که آیا ما اصالت را به شهر و یا اینکه اصالت را به انسان شهرنشین میدهیم؟
اصالت در جامعه شهری باید به انسان شهرنشین داده شود.
مدیر گروه و عضو هیئت علمی گروه فقه کاربردی پژوهشکده اسلام تمدنی در ادامه با اشاره به اصالت دادن به انسان شهرنشین اضافه کرد: این مفهومی است که باید به آن توجه کرد و به نظر من باید در جامعه شهری اصالت را به انسان دهیم و هرگونه تغییر و تحول و نوآوری و تصرف در شهر حتما باید در حیطه انسان باشد، مانند حق حمل و نقل، حق امینت، حق رفاه و… که این حقوق را نیز ما باید به رسمیت بشناسیم و به این امور اصالت دهیم و سپس ساختوساز شهری را متناسب با این مقولهها تعریف کنیم.
شفیعی بیان کرد: این در حالی است که اگر اصالت را به انسان بدهیم حقوق زنان، کودکان، معلولان و کهنسالان نیز در شهر، ساری و جاری خواهد شد.
وی عنوان کرد: در رویکرد سنتی بهدلیل اینکه نگاه به عقل بهعنوان یک مبدأ مورد توجه نیست، در جهان جدید با یک چالشهای جدی مواجه میشود. بدین جهت که فقیهان و مجتهدان جوان تلاش کردهاند، نه تنها به مباحث نوآورانهای دست بزنند، بلکه حتی پیشنهاد اصلاح دانش اصول فقه را نیز دادهاند.
مدیر گروه و عضو هیئت علمی گروه فقه کاربردی پژوهشکده اسلام تمدنی خاطرنشان کرد: اینها نشان میدهد که رویکرد سنتی از یک جهت در حوزه منابع و از جهت دیگر نیز در حوزه روش با چالشهایی مواجه است که این منابع به گمان من نمیتوانند، پاسخگوی مقولهای به نام «حق به شهر» در جهان مدرن باشند، زیرا «حق به شهر» اصطلاح جدیدی است که مبتنی بر مبانی جدید و نیازمند یک منابع جدیدی است که اینها در رویکرد سنتی آنگونه که باید و شاید حضور ندارند و بر همین اساس به این موضوع اشاره کردم که در رویکرد نواندیشانه ظرفیت ایجاد یک مقولهای به نام «حق به شهر» را باید ایجاد کنیم.
شفیعی در ادامه با اشاره به حفظ کرامت انسانی نیز تأکید کرد: در این میان کرامت انسانی یکی از موضوعات مهمی است که در مقوله حق به شهر میتواند در بسیاری از مسائلی که در خصوص حق به شهر اشاره شد خود را نشان دهد که در این میان میتوان به نمونههایی از این حقها مانند حق به محیط زیست، اماکن تفریحی، ترافیک، امنیت و… اشاره کرد.
بدون دیدگاه