رئیس پژوهشکده اسلام تمدنی در چهارمین یادداشت انتخاباتی خود مطرح نمود:
نقش احزاب در تحکیم همبستگی و یـکپارچگی مـلی
سیدمجید ظهیری: احزاب در دو بعد مدیریت منازعه در سطح درون حـزبی و نقش آن در مدیریت منازعههای برون حزبی میتوانند در مدیریت منازعههای سیاسی دخالت کـرده و اخـتلافات منافع میان افراد و گروههای قدرتی مـختلف را به مسیر مسالمتآمیزی هـدایت کـنند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی، سیدمجید ظهیری رئیس پژوهشکده اسلام تمدنی و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در چهارمین یادداشت خود به مناسبت انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ آورده است: هـمبستگی در جامعه شناسی سیاسی عـبارت است از همکاری و اشتراک مساعی افراد جامعه، اعم از ملی یا بینالمللی، برای مترقیتر سـاختن زنـدگی و مـقاومت در برابر ستم، تعدی و تجاوز.
در حوزهی ملی، میزان وحدت و انسجام در درون یک جامعه، که هنگام روبـرو شـدن با مشکلات خارجی و داخلی مشخص میشود، همبستگی اجتماعی نامیده میشود. یکپارچگی ملی عـبارت اسـت از مـجتمع ساختن اجزای جامعه در یک کل همبستهتر.
دو نوع برداشت و معنا از یکپارچگی ملی را میتوان تـصویر نـمود:
۱ ) همگرایی ملی؛
۲) همگرایی جریانی.
یکپارچگی ملی عبارت است از ترکیب عناصر مختلف اقتصادی، اجـتماعی، مـذهبی، قـومی و جغرافیایی در درون یک کشور. یکپارچگی ملی دلالت دارد بر توانایی دولت برای کنترل سرزمین تحت حاکمیت خـود و هـمچنین مجموعهای از گرایشهای مردم نسبت به کشور یا ملت که معمولاً با عـنوان وفـاداری، اتـحاد و تمایل به ارجحیت دادن ملاحظات ملی نسبت به ملاحظات محلی یا فرقهای آشکار میگردد و در معنایی دیـگر، عـبارت اسـت از تنظیم ساختارها و جریاناتی که به وسیلهی آنها، عناصر مجزا و متفرق در یک سـرزمین مـلی معین، وارد مشارکت عمده در سیستم سیاسی شوند. هر قدر این جریانات از نظر مشارکت کنندگان در آنها مشروع تـلقی شـود، میتواند به عنوان جریانی در مقایسه با همگرایی ملی تعریف شود.
در خـصوص نـقش احزاب جهت ایجاد یکپارچگی و همبستگی ملی مـوارد مـتعددی را مـیتوان متذکر شد که عبارتند از:
۱ ) توجه به دشـمنیهای خـارجی و مشکلات ناشی از آن، که در این خصوص باید احزاب و تشکلهای سیاسی اهتمام جدی داشته بـاشند و فـقط به مسائل و مشکلات داخلی بـسنده نـنمایند.
۲ ) مساعدت در کـنار گـذاشتن اخـتلافات داخلی و مدیریت صحیح منازعات داخلی و تـلاش جـهت نزدیکی و معاضدت رهبران سیاسی؛
احزاب در دو بعد میتوانند در مدیریت منازعههای سیاسی دخالت کـرده و اخـتلافات منافع میان افراد و گروههای قدرتی مـختلف را به مسیر مسالمتآمیزی هـدایت کـنند.
بعد اول، مدیریت منازعه در سطح درون حـزبی اسـت و بعد دوم، نقش آن در مدیریت منازعههای برون حزبی است.
۳ ) شکل دهی و تثبیت ایدئولوژی مـلی کـه هم بتواند هدفها را تعیین کـند و
هـم روش رسـیدن به آنها را نـشان دهـد.
۴ ) تلاش در جهت توسعهی عـدالت و تـوزیع منصفانهی فرصتها و امکانات در میان آحاد ملت.
اما با توجه به دو برداشتی که از یکپارچگی بـیان شـد، احزاب نیز طبیعتاً باید بتوانند در هر دو حـوزه ایـفای نقش نـمایند.
بدون دیدگاه