باغستانی بیان کرد:
شیخ مفید با مدیریت علم شیعه را وارد رقابت جهانی کرد
عضو هیئت علمی پژوهشگاه با اشاره به تلاش شیخ مفید در زمینه مدیریت علوم عصر خود با محوریت علم کلام بیان کرد: شیخ با این رویکرد توانست اقلیت شیعه را در یک رقابت بزرگ با اکثریتی قرار دهد که سالها حکومت را در اختیار داشتند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی به نقل از ایکنا، کرسی ترویجی«کلام و مدیریت علوم شیعی؛ نمونهپژوهی تاریخی، کوششهای متکلمانه شیخ مفید در مدیریت علوم شیعی و آثار آن» با سخنرانی محمد باغستانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانیم؛
آنچه تاکنون در کتابهایی که در باب تاریخ علم در تمدن اسلامی نوشت شده، آمده است صرفا گزارشی است از چگونگی برآمدن علوم مختلف و سازههای مختلف علمی و همچنین شخصیتهای عالم و گاهی نظریههای آنها. همچنین به صورت پراکنده گزارشهایی از حمایتهایی که از فضای بیرون علم یعنی نظامهای سیاسی یا ثروتمندان انجام میشده در منابع تاریخی آمده است. در عین حال در تحلیلها و پژوهشهای جدید واژه مدیریت به کار نرفته یعنی به علل و عوامل مختلفی در باب رشد علم اشاره شده است ولی به مدیریت علوم پرداخته نشده است.
من احساس کردم یک خلأ در این باب وجود دارد و از سال ۹۰ روی گزارشهای تاریخی کار میکنم که بخش عمدهاش مربوط به فضای درون علم است که توسط خود دانشوران هر رشته ایجاد شده و فضاهای فکری که برای گسترش علم به وجود میآمده. این یک بخش از گزارشهای ماست. یک بخش دیگر از گزارشها حمایتهایی بیرونی است که از رشد علم توسط سلاطین و ثروتمندان اتفاق افتاده است. من دیدم این مسئله به صورت تاریخی جریان داشته و در دورههایی به شکوفایی علم منجر شده است. به عنوان مثال تولد شهرهای علمی، نمونهای از مدیریت کلان علم است که برای صاحبان اندیشه فضاهای جدیدی فراهم میکند.
در جامعهشناسی علم، علم را به عنوان پدیده اجتماعی در نظر میگیرند. علم از نظر حمایتی که صورت میگیرد و مدیریتی که اعمال میشود دو وجه دارد: مدیریت بیرونی و مدیریت درونی. مدیریت بیرونی توسط حکومت و ثروتمندان است. مدیریت درونی توسط خود دانشوران. من خواستم بر این اساس بحث مدیریت علم را در تمدن اسلامی مطرح کنم. به نظرم این ایده میتواند یک نوآوری در حد خودش تلقی شود.
جریان درونی و بیرونی علم چگونه به رشد علم کمک میکنند؟
در مدیریت علم دو جریان مدیریتی بیرونی و درونی حاکم بر علم با هم حرکت میکنند. جریان بیرونی حوزه فعالیت خودش را حمایت از سازهها قرار داده است مثلا مدرسه بسازد و دخالتی در حوزه داخلی علم ندارد و این خود دانشوران هستند که ضوابط علمجویی را تعیین میکنند. بنابراین یکی حامی است، یکی سیاستگذار داخلی که از هم منتفع میشوند. وقتی این دو جریان در تمدن اسلامی همین تعریف را برای خودشان نگه داشتند به لحاظ گواهی تاریخی به رشد فوق العاده رسیدند که قرن چهار و و پنج حکایت از آن دارد. وقتی حوزه بیرونی تصمیم میگیرد علاوه بر حمایت اقدام به ضوابطگذاری هم بکند جریان علم رو به انحطاط میرود.
من در مقالهای خواستم نشان دهم در دولت آل بویه که از مذهب تشیع اعلام حمایت کرد، سیاستگذاری داخلی علم و چگونگی مدیریت آن را شیخ مفید انجام داده و به تناسب موقعیتی که شیعه در آن قرار داشت متوجه بود اگر میخواهد سرآمدی برای شیعه به وجود بیاورد باید بر مبنای علم کلام انجام دهد. بر این اساس علوم شیعی را مدیریت کرد که در خدمت علم کلام باشند و علم کلام در خدمت تقویت هویت شیعی در برابر اکثریت آن دوره بود. الآن هویتیابی یکی از نظریهها است. حتی وقتی اروپا به عصر صنعتی رسید متوجه شد هویت تازهای نسبت به جهان معاصر خودش دارد لذا احساس رسالت کرد و عصر استعمار فرارسید.
در فضای قرن چهارم که گروههای متعدد فکری و علمی حضور دارند شیخ مفید به درستی متوجه اهمیت علم کلام شد و علوم دیگر شیعی را هم ساماندهی کرد، از جمله فقه را از طریق اصول فقه مدیریت کرد، حدیث را از طریق رجال حدیث مدیریت کرد و حتی تاریخ ائمه را نوشت تا به هویت شیعی در این زمینه کمک کند. با این رویکرد توانست اقلیت شیعه را در یک رقابت بزرگ با اکثریتی قرار دهد که سالها حکومت در اختیار داشتند. او با این مدیریت توانست تشیع را وارد یک رقابت جهانی کند. این مقاله دارد یک مصداق از مصادیق مدیریت درونی علم را نشان میدهد که در یک مقطع تاریخی چقدر به مذهب شیعه کمک کرده است.
ضرورت توجه به سادهنویسی در مقالات علمی
در ادامه این نشست مهدی مجتهدی، عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد به عنوان ناقد سخن گفت که گزیده سخنان وی را در ادامه میخوانید؛
من از عنوان مطلب متوجه میشوم این متن میخواهد کار تاریخی انجام دهد و با عینک تاریخی به مسئله نگاه کند. این نگاه مسئله ما را محدود میکند چون فقط از یک چشمانداز میخواهیم به مسئله نگاه کنیم و آن نگاه تاریخی است و باید از این جهت ارزیابی شود.
جایگاه شیخ مفید جایگاه خاصی است کما اینکه شرایط اجتماعی او خاص بود. این باعث میشود شرایط سیاسی و اجتماعی فضایی را فراهم کند که این دوره دوره خاصی باشد و چه بسا شاید کسی بگوید این دستاوردها طبیعت آن دوره بود و اگر کس دیگری هم جای شیخ بود این کارها را میکرد. بر این اساس به نظرم اصل ایده، ایده درستی است و اجمالا آن را میپذیریم. یکی از شواهدش هم حجم بالای آثار شیخ است. به همین خاطر من نسبت به کلیت بحث نکتهای ندارم.
با هدف اینکه این اثر مخاطبپذیری بیشتری پیدا کند نکاتی در مورد چارچوب شکلی اثر بیان میکنم؛ مورد اول ساده شدن نوشتار برای مخاطب است. مباحث سنگین علمی را طوری ارائه دهیم کسانی که در این فضا نیستند بتوانند استفاده کنند. ما در متن، جملات چهار پنج خطه میبینیم. زبان فارسی کشش این جملات طولانی را ندارد و خواننده را دچار مشکل میکند. یکی از امتیازات اثر، مخاطب بیشتر است و این نگارش افراد زیادی را از بهرهمندی از متن محروم میکند. برخی واژگان هم ساختار جدیدی دارد که تعریف نیاز دارد و این واژهها کمتر به کار میرود. در این موارد باید ارجاع داده شود که این واژه در فلان علم این معانی را دارد و از این جهت خواننده با چالش کمتری مواجه شود.
بدون دیدگاه