در دومین نشست علمی نقش عاشورا در حیات آدمیان مطرح شد؛
چرا عاشورا باقی میماند؟
سیدعلیرضا واسعی: عاشورا با نام قهرمانی پیوند خورد که برای همیشه ماندگار است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی، سیدعلیرضا واسعی عضو هیأت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی، در دومین نشست علمی نقش عاشورا در حیات آدمیان، با عنوان چرا عاشورا باقی میماند به ارائه نظریه خود پرداخت و بر پایه تئوری قهرمان در تاریخ، این مقوله را به بررسی گرفت. وی در آغاز با ذکر این که قبلا در مقاله ای با عنوان رازهای ماندگاری عاشورا، به حدود ده عامل در این خصوص پرداختم، به جنبه جدید این سخنرانی اشاره گفت: در آن مقاله، علل و عوامل سیاسی، اجتماعی، دینی، عاطفی و نیز اقتصادی واقعه عاشورا را بررسیدم، اما وجه مهمتری از آن وجود دارد که بیش از همه ماندگاری عاشورا را تضمین کرده است، آن قهرمان بودن امام است.
واسعی ابتدا جایگاه بحث را در فلسفه نظری تاریخ شناسایی کرد و توضیح داد: یکی از ارکان فلسفه نظری تاریخ، مقوله محرک است که در کنار چیستی، آغاز، مسیر و غایت تاریخ، این حوزه دانشی را تشکیل می دهد. وی ادامه داد در کنار نظریه های مختلفی که برای محرک تاریخ ذکر می شود، مثل نظریه نژاد، طبیعت، اقتصاد، مشیت و چیزهای دیگر، نقش قهرمان از اهمیت بالایی برخوردار است. مراد از قهرمان در فلسفه تاریخ، شخصیت موثری است که مسیر تاریخ را ریل گذاری یا آن را تغییر میدهد، به گونه ای که اگر نبود، تاریخ راه دیگری را میپیمود. البته ممکن است این محرک به لحاظ ارزشی مثبت یا منفی باشد. اما حسین بیگمان یک قهرمان بود، اما باید دانست همه قهرمان ها در یک سطح و رده نیستند. چه بسا قهرمان های زیادی در تاریخ آمده باشند، اما چرا امام جایگاهی استثنایی یافته است؟
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، برای تبیین مدعای خویش گفت: کارلایل در کتاب قهرمانان بحثی گسترده در باره کیستی قهرمان دارد، اما سیدنی هوگ در کتاب قهرمان در تاریخ، در یک طبقهبندی، آنان را به دو دسته تقسیم میکند؛ قهرمان با نفوذ و قهرمان حادثه آفرین. سپس می نیسد قهرمان بانفوذ کسی است که در مسیر تاریخ نقشآفرینی می کند و تأثیرگذار است، اما بر بر موج تاریخ سوار میشود و پیش می رود، بر خلاف حادثه آفرین، که در مقابل جریان حاکم میایستد و راه دیگری را طراحی می کند. این انسان، تعریف دیگری از حیات و سیاست و اخلاق و انسانیت ارائه کرده و همه را بازمعنا می کند، به همین دلیل حادثه آفرین است. بودنش دنیای نویی میسازد و همین امر او را متمایز از دیگران و شاخص میسازد. چنین افرادی در تاریخ اندکند، هر چند در این که آیا اینان فرزند زمان و زمانه خویشند یا نه، محل گفتگوهای زیاد است.
دانشیار پژوهشکده اسلام تمدنی سپس ادامه داد: گر چه از منظر تفکر شیعی، امامان، برآمده از زمان خود نیستند، اما کرد و کارهای آنان در زمان و زمانه خاص و تابع ضروت ها و نیازهای زمانه است و امام حسین(ع) در این عرصه فردی استثناست، چون توانست در مقابل سیر تاریخ و جامعه بایستد و مسیر دیگری را طراحی کند، به گونه ای که متمایز ارز همه دیگران شناسایی گردد. او یک انسان مافوق و برجسته بود که به رغم همه زمینه موجود برای برخورداری از یک زندگی خوب و آرام، راه پرهزینهای برگزید تا راهی متفاوتی را بسازد و همین روح و روحیه حادثهآفرینی وی، او را به مثابه شخصیتی کمنظیر و قهرمانی حادثهآفرین بر اریکه تاریخ نشاند و برای همیشه مانا کرد.
واسعی به تأکید افزود: پرداختن به مانایی عاشورا از منظر فلسفی، بستری برای معرفی فرامذهبی و جهانی امام حسین است.
بدون دیدگاه