از سلسله نشست های علمی بین المللی ابعاد سیاسی فرهنگی، جریان مقاومت با تاکید بر مکتب شهید سلیمانی برگزار گردید؛

نشست علمی گفتمان مقاومت در اندیشه فقهی، سیاسی و فلسفی امام خمینی

 

حجت الاسلام زمانی: تمدن اسلامی یعنی این که فرهنگ اسلام به صورت جامعه بین المللی حاکم بر جامعه انسانی باشد. 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی، نشست علمی گفتمان مقاومت در اندیشه فقهی، سیاسی و فلسفی امام خمینی از سلسله نشست های علمی بین المللی ابعاد سیاسی فرهنگی، جریان مقاومت با تاکید بر مکتب شهید سلیمانی، به مناسبت سی و پنجمین سالگرد مقام شامخ علمی معرفتی و تمدنی حضرت امام خمینی رحمه الله علیه با ارائه حجت الاسلام علی اکبر نوایی، استاد سطح عالی حوزه علمیه مشهد، حجت الاسلام ذبیح الله نعیمیان، مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا در قم و تهران و حجت الاسلام مهدی زمانی، عضو شورای عالی حوزه علمیه خراسان و دبیری علمی علی ابوترابی برگزار گردید.

در ابتدای این نشست ابوترابی گفت: نگاه امام خمینی در هر کاری ریشه در نگاه دینی ایشان داشت. امام عظیم الشان ما در واقع معیار و ترازوی اعمال و رفتار را با مطاقبت آن فعل با دین اندازه گیری می کرد. بر این اساس مقاومت رکن رکین دستورات دینی است. امام ظلم و قبول ظلم را حرام و مقاومت در برابر ظلم را واجب می دانستند. محوری ترین وزنه اعمال در نگاه امام ما عمل به تکلیف است. در نگاه ایشان مقاومت وظیفه تک تک زن و مرد و جوان و نوجوان و همه افراد جامعه است.

وی افزود: امروز محبوبیت جمهوری اسلامی در میان برخی ملت ها و دولت های منطقه و حتی جهان رو به افزایش است و این مرهون مجاهدت ها و فداکاری های مردان نامی چون حاج قاسم سلیمانی و همه شهیدان و همرزمان و شهدای عزیزخدمت رییس جمهورخدوم و همه همراهان ایشان است.

در ادامه حجت الاسلام نوایی گفت: گفتمان یا دکترین مقاومت و طرح و نظریه مقاومت و یا به عبارتی گفتمان و رویکرد ذهنی و عملی مقاومت در اندیشه سیاسی و فقهی حضرت امام خمینی بالیده و پرورش یافته در فضای فکری و فضای تمدنی اسلامی است. این اندیشه، اندیشه مقاومت قطعا از جایی وام گرفته نشده است زیرا که دنیای ظلمت زده و دنیای که در آن تئوری شیطان، حکومت می کند برایش چیزی به نام مقاومت مطرح نیست حتی آن هایی که سر در تفکر دینی دارند، بحثی به نام مقاومت را ندارند حتی در بین مسلمین هم متاسفانه این مسئله مغفول است.

وی افزود: اندیشه مقاومت یک اندیشه تاثیر گذار بومی و نشات گرفته از تفکر اسلامی است که الهام گرفته از آیات فراوانی از قرآن مجید است. در آن آیات بحث مقاومت، استقامت، ثبات قدم و پایداری مطرح است. بنابراین مقاومت راهبردی بومی و در فضای گفتمانی اندیشه اسلامی  مقاومت در معنای تفکر اسلامی است. حضرت امام مسئله مقاومت را بر اساس یافته هایی که در تفکر اسلامی است مطرح نمود. لذا ما در بحث مقاومت یک رویکرد اکتشافی و تحلیلی و یک رویکرد فقهی و سیاسی داریم. اندیشه مقاومت مسئله ای است در فضای تفکر اسلامی که راهبردی است و کاملا ماهیت اکتشافی دارد. امام این اکتشاف را انجام داد.

استاد سطح عالی حوزه علمیه مشهد گفت: پس مقاومت یک مسئله بومی است. ازجایی وام گرفته نشده است. ماهیت اکتشافی دارد. مقاومت ایستا نیست و یک سطح ندارد سطوح مختلفی دارد. در سطح داخلی قبل از ۴۲ تا ۶۸ و بعد از آن توسط خلف صالح حضرت امام این مسئله مطرح و دنبال شد  که در فضای داخلی هم محصور نماند. در فضای کشورهای غربی وارد شده است و ما امروز در اروپا و آمریکا می بینیم که این مسئله بنیادی هرگز متوقف نشده و نمی شود. پس مقاومت موضعی که برآن ثبات دارد و می داند که این موضع حق است و باید پیگیری شود. امام عظیم الشان ما تئوری مقاومت را در دو میدان در دو سطح مثبت و منفی عنوان می کنند.  مثبت تشکیل حکومت و منفی ترک ارتباط با آن ها.

حجت الاسلام نوایی گفت: پس عناصر مقاومت در اندیشه سیاسی و فقه سیاسی امام، هویت اسلام و مسلمین که باید از آن دفاع شود، تشکیل حکومت اسلامی و دفاع از حکومت اسلامی، استکبار ستیزی و تقابل با آن و بستن همه زمینه ها برای بازگشت حاکمیت و شوکت و عزت های دشمنان بر بلاد اسلامی است.

در ادامه حجت الاسلام نعیمیان گفت: امام خمینی در برابر هر ظلمی ایستاد و نهضت مقاومت را سامان داد و آن را به حرکت درآورد. او هر چه داشت برآمده از نگاه توحیدی و آموزه های دینی بود. ظلم و اجحاف را از اولین منطقه ای که زندگی می کرد دید. همزمان نگاهش به صهیونیزم و استعمارگران غربی بود و ظلم ها را دید و در مقابل همه آن ها ایستاد. مقاومت در برابر همه استبداد ها را به صورت فرا ملی پیش گرفت. او فقط در مقابل با ظلم و ستم محمد رضا شاه نبود، در برابر همه ظالمان و دفاع از همه مستضعفان عالم ایستاد و نهضت خود را جهانی کرد. او راهبر انسان هایی بود که تحت ظلم بودند و نهضتش الهی بود.

وی افزود: امام خمینی رحمه الله علیه را فقط در حد محدود هرگز ندیدیم فراتر از احساسات عادی بود، احساسات او سبقه توحیدی داشت. او نگاهش صعودی بود. که همه از عمق وجود توحیدی او بود. مقاومت از منظر امام خمینی مقاومت تمدنی بود. تمدنی سازی او بعد الهی داشت و روح معنویت روح توحید در آن دمیده شده بود. نهضت مقاومت امام تبدیل به مقاومت تمدنی و تبدیل به انقلاب شد. 

مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا در قم و تهران گفت: مقاومتی تبدیل به عقلانیت توحیدی شده بود جنبه معرفتی و فلسفی پیدا کرد. امام خمینی  فراتر از یک امام سیاسی شد. به فرمایش مقام معظم رهبری حضرت امام، امام تمدن ساز بود.

 در ادامه حجت الاسلام زمانی گفت: قبل از تاثیر فلسفی امام، ما باید ابتداء جایگاه تمدنی را توضیح دهیم و بعد تاثیر فلسفه را در نگاه تمدنی بحث کنیم. ما سه مرحله از تحول را بعد از انقلاب پشت سر گذاشته ایم. تشکیل دولت اسلامی، تشکیل کشور و جامعه اسلامی و تشکیل تمدن اسلامی.

وی افزود: تمدن اسلامی یعنی این که فرهنگ اسلام به صورت جامعه بین المللی حاکم بر جامعه انسانی باشد. تمدن یک سازه است که احتیاج به ارکان و پایه هایی دارد. ارکان یک تمدن چهار رکن است. تمدن یک سازه است که احتیاج به پایه دارد.رکن  فرهنگ، رکن اقتصاد، رکن سیاست و رکن مسائل حقوقی.

عضو شورای عالی حوزه علمیه خراسان گفت: هر تمدن باید در این چهار حوزه نظام های بسیار متقن و قوی داشته باشد تا بتواند با تمدن های رقیب در یک حرکت، برتری خودش را اثبات کند. پشتوانه آن اقتدار و قدرت است. اگر قدرت نباشد نمی تواند دیدگاه های خود را در سطح بین المللی به اجرا بگذارد.

حجت الاسلام زمانی افزود: نکته مهم این جاست این سازه تمدنی و با پشتوانه ای که عرض کردیم احتیاج به زیر ساخت های اساسی دارد. ساخت های آن دو چیز است.  جهان بینی و  انسان شناسی. اگر جهان بینی، جهان بینی تامی نباشد این تمدن سر از تمدن غربی در می آورد که موجب هلاکت نسل می شود. تمام منابع اقتصادی و منابع روی زمین به تباهی کشیده می شود. نسل ها از بین می رود. اگر جهان بینی کامل باشد این جاست که این تمدن به سوی احیای انسان ها و احیای زمین پیش خواهد رفت.

وی گفت: زیر ساخت دومی که در تمدن بسیار مهم است نگاه به انسان است. ما انسان را چه می دانیم؟ حقیقت انسان چیست؟ آیا انسان یک حیوان متمدن است یا انسان خلیفه خدا در روی زمین است و باید در روی زمین کار الهی و خدایی انجام بدهد. جهان بینی و هستی شناسی و بعد مسئله انسان شناسی، در فلسفه تامین می شود. یعنی فلسفه اسلامی نگاه و رویکرد صحیحی به ما می دهد که جهان را آن گونه که هست درست بتوانیم بشناسیم و همچنین این فلسفه اسلامی است که با مباحث هستی شناسی و انسان شناسی ماهیت صحیح انسان را در اختیار ما قرار می دهد.

عضو شورای عالی حوزه علمیه خراسان در پایان افزود: شخصیت بزرگی که ما در آستانه سی و پنجمین سالگرد ارتحال جانسوز او هستیم، بهرمندی وافری از این بحث فلسفی و زیر ساخت ها داشتند و همان سبب شد که نگاه ایشان یک نگاه تمدنی پایدار و تاثیر گذار در سطح بین المللی باشد و اقبال فراوانی به این اندیشه های مبارک برخواسته از عقلانیت و بر خواسته از وحی پاک و شایسته الهی باشد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *