نشست تخصصی کرسی نقد کتاب «نظریه اعتبار قانونی در گذر از شخصیت گرایی» با ارائه حجت الاسلام و المسلمین علی الهی خراسانی، استاد سطح عالی حوزه علمیه مشهد و با حضور آیت الله سید منذر حکیم، رئیس پژوهشکده الذریه النبویه پژوهشگاه مطالعات تقریبی، ۴ اردیبهشت ۹۷ در دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی برگزار شد.
حجت الاسلام علی الهی خراسانی در ابتدای این نشست که به همّت گروه فقه کاربردی پژوهشکده اسلام تمدّنی برگزار شده بود، گفت: این کتاب تلاش دارد تقریری دقیقتر از یکی از نظریات آیت الله سیستانی ارائه دهد، همچنین برای این که بتوان به این هدف نائل شویم از محضر آیت الله شیخ مهدی مروارید که یکی از شاگردان شناخته شده ایشان است به عنوان ناظر علمی پروژه، بهره بردیم.
دو نوآوری در کتاب
نویسنده کتاب در ادامه ضمن تأکید بر در نظر گرفتن دقت لازم در ارائه مباحث، به دو نوآوری این اثر اشاره کرد و بیان داشت: یک نوآوری آن، ارائه تحلیل نظریه و ارائه از دیدگاههای اصولی آیت الله سیستانی است که در تقریرهای مختلف چند سال اخیر درس ایشان و در درس آیت الله شیخ مهدی مروارید، از این نظریه با عنوان نظریه اعتبار قانونی یاد نشده است. به این معنا که عنوانی که مطرح شده(اعتبار قانونی) یکی از نوآوریهای کتاب است و سعی شده در این کتاب این نظریه به عنوان یک نظریه مهم در دانش اصول مطرح شود.
وی یادآوری کرد: قطعاً اصطلاح «اعتبار قانونی» را میتوانیم در کتابی که از قدیمیترین تقریرات آیت الله سیستانی است، ببینیم؛ در آن به میزانی به نظریه اعتبار قانونی پرداخته شده است که چاپ آن به حدود ۲۰ تا ۳۰ سال قبل باز میگردد. اما بسیاری از مباحثی که در کتاب مطرح شده حول بحث «اعتبار قانونی» نبوده، بلکه بحث های پراکندهای همچون بحث شخصیتگرایی مطرح شده است.
ترجیح اصطلاح «پارادایم» بر دو اصطلاح «فضا» و «گفتمان»
حجت الاسلام الهی خراسانی در ادامه به نوآوری دوم این کتاب اشاره و عنوان کرد: نوآوری دوم بحث پارادایم در دانش علم اصول است. وی اضافه کرد: آیت الله مددی از اصطلاح«فضا» بهره بردهاند؛ ایشان از فضاهای علم اصول تعبیر کردند و یکی از فضاها را فضای عبد و مولا و فضای قانونی نامیدهاند. یکی از پژوهشگران نیز از کلمه «گفتمان» بهره برده است که به تعبیر بنده هم اصطلاح فضا و هم گفتمان هر دو اشتباه است.
وی مفهوم پارادایم را رساتر و نزدیکتر به مفهوم مد نظر حضرت آیت الله سیستانی دانست و تصریح کرد: «فضا» تعبیری فنی نیست و گفتمان هم جور در نمی آید؛ چراکه در گفتمان میبایست به طور حتم، دادههایی وجود داشته باشد و تحلیلی صورت گیرد. بنابراین، نمیتوانیم بگوییم گفتمان قانونی در قِبال گفتمان عبد و مولا؛ به همین دلیل اصطلاح گفتمان را رسا نمیدانم.
حجت الاسلام الهی خراسانی بیان کرد: البته کسانی که از اصطلاح گفتمان بهره می برند چنانچه بتوانند جملات اصولیون را تحلیل کنند و یا با روش دیرینهشناسی فوکو جملات اصولیون را تحلیل کنند مثبت است، هرچند که ما تصور میکنیم که صرفاً از کلمه گفتمان استفاده شده است.
استاد سطح عالی حوزه علمیه مشهد خاطرنشان کرد: تعبیر بنده این بوده که پارادایمی داریم به عنوان پارادایم شخصیتگرایی در دانش علم اصول که در طول تاریخ و مخصوصاً در اصول فقه معاصر که بسیاری از مباحث و نظریههای اصولی را با این الگو و چارچوب و روش عمده پیش می بُرد که در واقع نظریه عبد و مولا را هویت مدار کند و این بحث را در تمام ساختارهای حکم شرعی بیاورد. البته آنچه که «نظریه اعتبار قانونی» میگوید شاید یک پارادایم جدید نباشد، چراکه شکلگیری یک پارادایم به این آسانی نیست، بلکه پارادایم موجود میبایست با یک بحران مواجه شود تا در نهایت پاردایم جدید به وجود آید.
ارائه پارادایم شخصیت گرایی، تازگی دارد
پژوهشگر گروه فقه کاربردی در ادامه بیان داشت: بنابراین شاید بتوان گفت در کنار اینکه آیت الله مددی تعبیری از فضا آوردند، تعبیر پاردایم و تعبیر پارادایم شخصیت گرایی با توجه به بحث های اصولی، نو باشد کما اینکه اساتیدی همچون «ملکیان» و «فنایی» تعبیر پاردایم عبد و مولا را داشته اند. اما شاید بتوان گفت پارادایم شخصیت گرایی و بعد از آن نشان دادن وجوه و آثار آن بر مباحث حکم شناسی، تازگی دارد.
این پژوهشگر علوم اسلامی با اشاره به اینکه در این کتاب سعی شده تمام نقدهای گفته و ناگفته ای که در نقد«اعتبار قانونی» بوده، بیاید، گفت: ویژگی دیگر این کتاب نقدهای آیت الله سیستانی به بحث حق الطاعه است. در یک مقاله عربی که در مجله «دراسات العلمیه» در نجف چاپ می شود یکی از شاگردان آیت الله باقر سیستانی بحث حق الطاعه را بیان کرده بود و به نظر بنده این کتاب(نظریه اعتبار قانونی در گذار از شخصیتگرایی) نیز یک مبداء و یک آغاز خوبی برای طرح دیدگاههای آیت الله سیستانی و خوانشها و تفسیرهایی است که ممکن است از دیدگاههای وی شود. همچنین این کتاب منجر به نشان دادن نظریههای رقیب به ساختار عبد و مولا نیز میگردد.
هدف از نقد، ارتقای حوزه های علمیه است
در ادامه این نشست استاد ناقد کرسی علمی، آیت الله سید منذر حکیم به ارائه تعاریفی از کلمه «نقد» و پس از آن به اهداف این نقدها پرداخت.
وی مهمترین هدف از نقد را ارتقای سطح علمی حوزههای علمیه خواند که در حقیقت این عامل حرکت ما به سوی اسلام راستین، مقبول و کامل که در سوره مائده به تصویر کشیده شده است را محقق می کند.
حجت الاسلام والمسلمین حکیم اظهار داشت: حوزه های علمیه باید پاسخگوی این امر باشند که فتح باب اجتهاد امامیه بتواند آن اسلام کامل را ارائه دهد.
رئیس پژوهشکده الذریه النبویه پژوهشگاه مطالعات تقریبی با تأکید بر این موضوع که وضعیت حوزههای علمیه با همه افت و خیزی که دارند نیازمند چنین تلاشهایی است، تصریح کرد: هدف دوم از نقد، تقدیر از نویسندگان کتاب است.
وی تلاش برای نشان دادن عمق و بُعد علمی آیت الله سیستانی را اقدامی با ارزش دانست و در بخش دیگری از سخنان خود به بحث روش نقد اشاره کرد و گفت: سوالی که در اینجا مطرح است اینکه به چه روشی میخواهیم کتاب را مورد نقد قرار دهیم؟
نحوه رسیدن صراط مستقیم هم باید صحیح باشد
آیت الله حکیم دقت، نگاه تاریخی و جامعنگری را از ویژگیهای آیت الله سیستانی برشمرد و اضافه کرد: قرآن دو رهنمود به ما ارائه کرده است؛ در سوره حمد ما را به داشتن روش صحیح در کارها راهنمایی میکند و در آیهای دیگر نیز می فرماید: علاوه بر اینکه باید صراط، مستقیم باشد، نحوه پیمودن صراط مستقیم هم بایستی صحیح باشد؛ به این معنا که در راه درست باید درست راه برویم.
رئیس پژوهشکده الذریه النبویه پژوهشگاه مطالعات تقریبی در ادامه به آسیبشناسی پایان نامه ها در حوزه های عملیه و دانشگاهها پرداخت و «غایب بودن روش» را یکی از مهمترین این نقصها خواند.
وی با بیان این نکته که متأسفانه ما در دانشگاه و حوزه بحث میکنیم؛ اما روش بحث را تشخیص نمیدهیم، اضافه کرد: به طور مثال بسیاری تفسیر قرآن مینویسند؛ اما با چه روشی، سوالی است که جواب آن را نویسندگان آن نمیدانند، بلکه بایستی خود، روش آن را استنباط کنیم. زمانی که میخواهیم قرآن را تفسیر کنیم آیا روش آن را ابداع میکنیم یا از قرآن میگیریم و یا از غیر از قرآن؟ آیا این روش یک روش عمومی و تک است یا اینکه جایگزین دارد؟ اینکه روش را ابداع میکنیم یا اکتشاف بسیار مهم است و اینکه چنانچه ما قرآن را به روش خودمان تفسیر میکنیم در حقیقت باید بگوییم این فهم ما از قرآن است نه آنچه که قرآن میخواهد بگوید.
وی در بخش دیگری از سخنان خود بار دیگر بر روش نقد، قانونمندی و قانونشناسی تأکید کرد و گفت: هرگونه نقدی قبل از تعیین روش خودزنی است، بنابراین قبل از تشخیص روش نباید به خود اجازه ارائه نقد دهیم.
نبود روش برای بررسی مشکل، یکی از نقایص کتاب است
آیت الله حکیم ابراز کرد: اینکه رابطه عبد و مولا را با چه روشی باید بررسی و جست وجو کنیم مهم است. به عبارتی باید مشکل و نوع آن را مشخص و در نهایت بگوییم که این مشکل با چه روشی قابل حل شدن است که متاسفانه این امر در این کتاب تحقق نیافته و خودمان باید آن را استنباط کنیم.
وی افزود: مشکل دیگری که به عنوان نوآوری در کتاب مطرح شد این است که نویسنده کتاب دو مجهول را در کنار هم قرار داده و در نهایت درصدد نتیجه گیری برآمده است. مجهول اول اصطلاح پاردایم است که این اصطلاح هم در لفظ و هم در محتوا کاربردهای متنوعی دارد که همیشه در فهم مطالب ایجاد اشکال میکند به همین دلیل نویسنده میبایست بر روی پارادایم و شفاف سازی این مفهوم فعالیت بیشتری میکرد.
وی در ادامه سخنان خود اصل کار را به لحاظ مطرح کردن مسائل متفرقه در کنار هم، مثبت ارزیابی و عنوان کرد: اما منابعی که برای این کتاب مطرح شده بسیار متفرقه است که البته انتساب مطالب به حضرت آیت الله سیستانی نیز یک بحث است. همچنین اینکه شاگردان مختلف حضرت آیت الله سیستانی در خصوص یک مسأله یکسان سخن گفتند نشان میدهد مطلب روشن و شفاف بوده؛ بنابراین چنانچه از بیان دیدگاههای افراد مختلف با برداشت های مختلف استفاده می شد، بهتر میبود.
مدیر گروه تخصصی فقه خانواده جامعه المصطفی العالمیه در ادامه به بیان اشکال دیگر در کتاب پرداخت و گفت: در جایی که شهید صدر نظریه حق الطاعه را مطرح کردند به نظر نویسنده کتاب این گونه آمده که ایشان نظریه حق الطاعه را به نظریه عبد و مولا ربط داده است و اینگونه برداشت کرده کسی که قائل به حق الطاعه میشود باید در نظام عبد و مولا حرکت کند. در حالی که شهید صدر در بیش از یک کتاب به این بحث پرداخته است، بنابراین چنانچه به مسأله حق الطاعه شهید صدر پرداخته میشود باید به آنچه که ایشان در کتابهای مختلف به آن پرداخته است توجه کنیم، زیرا چنانچه به یک کتاب و یک جمله بسنده کنیم، دیدگاههای مکمل آن را نخواهیم یافت. باید تمام آثار ایشان را دید و بعد در خصوص ماحصل آن سخن گفت.
وی در بخش دیگری از این نشست طرح مسأله «اعتبار قانونی در گذار از شخصیت گرایی»، تلاش برای ربط بحثهای گوناگون به یکدیگر، احیاء روحیه نقد، تلاش برای استمرار روحیه جستوجوگری برای پژوهشگران، و تعمیق و گسترش آرای علمی حضرت آیت الله سیستانی را از فواید و برکات نگاشتن این کتاب برشمرد.
وی در بخش پایانی سخنان خود با تاکید بر اینکه در اینجا میبایست مبانی و مسلمات را مشخص کنیم، گفت: باید به این نکته پرداخته شود که آیا رویکرد حق الطاعه با خطابات اجتماعی قابل جمع هست یا خیر؟ که برای رسیدن به این امر ابتدا باید این مسأله تقریر شود و بعد دید که شهید صدر در این خصوص چه گفته است.
برگرفته از پایگاه تخصصی وسائل با اندکی تصرّف و اصلاحات. برای دیدن متن اصلی خبر در صفحه وب یادشده روی لینک زیر کلیک کنید:
بدون دیدگاه