کتاب حاضر بر این اساس فراهم گردیده است تا مروری مختصر بر مهمترین مختصات هرمنوتیک فلسفی گادامر داشته و از این رهگذر به پارهای مشابهتها میان دستگاه فکری او و مختصات معرفتشناسی پارهای از نواندیشان دینی در جامعه اسلامی ایران اشاره داشته باشد. این نوشتار بر محور چرایی توجه نواندیشان مسلمان معاصر به مباحث هرمنوتیک و دلیل تشابه گفتمان آنها با گفتمان گادامر و همکیشان وی و چگونگی تأثیر ایدههای هرمنوتیکی بر اندیشه نواندیشان معاصر مسلمان شگل گرفته است. این مسائل سرچشمههای آغازین پژوهش را شکل دادهاند. فصل دوم و سوم به بررسی مهمترین مختصات هرمنوتیک فلسفی گادامر و نقد مختصر آنها، و فصل چهارم، به بحث رویارویی تمدن اسلامی و غرب و تاریخ نواندیشی دینی ایران معاصر اختصاص یافته است. فصل پنجم و ششم نیز به بررسی وجوه تشابه گادامر و نواندیشان تجددگرا و واکاوی مسائل و فرضیات میپردازد. مهمترین چالش و دغدغه نواندیشان مسلمان، بحث «سنت دینی و تجدد» است که این خود ریشهای معرفتشناسانه دارد و مبتنی بر «فهم» میباشد. هرمنوتیک نیز دانشی است که تئوریهای مربوط به فهم را بیان میدارد. از سویی عالمان و متفکران در تولید و اقتباس اندیشهها فارغ از مواضع پیشین نیستند و در بسیاری از مواقع میکوشند به نظریاتی چنگ زنند که آنان را در تثبیت مواضع اولیه یاری نماید. ایدههای هرمنوتیکی، برای نواندیش مسلمان که به دنبال وفاق میان «سنت» و «تجدد» است تکیهگاه بسیار مناسبی به شمار میآید و راههای برونرفت از مشکل فوق را به او میآموزند.
امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!