کرونا با باورهای دینی مردم چه کرد؟
برخی معتقدند کرونا به باورهای دینی مردم لطمه زده و به فرصتطلبان اجازه داده تا بنیانهای دینداری مردم را زیرسوال ببرند اما پژوهشگران دینی معتقدند این بیماری، برخی حواشی که دینداری ما را از ناب بودن انداخته بود صیقل داد.
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده اسلام تمدنی به نقل از ایرناپلاس، یکی از چالشهای دینداران جهان در یک سال اخیر، تعطیلی برخی از مراسم و مناسک دینی و مذهبی به دلیل حفظ جان انسانها در برابر شیوع ویروس کرونا بوده است.
در ایران و کشورهای مسلمان مراسم جمعی دینی و مذهبی تعطیل و حتی حضور مسلمانان در مراسم حج نیز ممنوع شد. هیئتها به صورت مجازی مجلس عزاداری برگزار کردند و حتی مردم شبهای قدر در ماه رمضان را پای شبکههای اجتماعی و تلویزیون نشستند و قرآن بر سر گرفتند. این اتفاق حتی در ادیان مسیحیت و یهودیت نیز رخ داد و کرونا استثنایی قائل نبود.
اکنون در استانه ایام اعتکاف در ماه رجب که از ماههای مهم عبودی مسلمانان است، قرار داریم.
رهبر معظم انقلاب در آغاز ماه رجب در بیاناتی با تاکید بر تعطیلی موقت اجتماعات دینی، فرمودند: امیدوارم که همه از برکات معنوی این ماه، همه بهره ببرند. خب در این ماه اجتماعات وجود ندارد و آنچه که هر سال برای مردم میسر بود در اجتماعات عبادی و اهل حال و ذکر و توجه، امسال نیست لکن در خانهها از دعاهای رجب غفلت نشود و این تعطیلی موقت اجتماعات، نبایستی موجب بشود که ما از برکات این ماه و از عبادت و دعا و توسل به درگاه الهی غافل بشویم.
به همین بهانه و برای نگاهی عمیقتر به موضوع کرونا و دینداری با حجتالاسلام دکتر علی شفیعی عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفتوگو کردیم.
با توجه به وضعیتی که کرونا ایجاد کرده، سبک دینداری مردم دچار تغییراتی شده است. براین اساس، مناسک دینی و مذهبی جمعی مانند نمازهای جماعت و جمعه و برگزاری هیئتها و اعتکاف و زیارت مشاهد مشرفه چه جایگاهی در شریعت اسلام دارند و در چه شرایطی میتوان آنها را تعطیل کرد؟
_ بنابر آنچه در فقه آمده است همه این مناسک جمعی را در شرایط بسیار ویژه میتوان تعطیل کرد اما در شرایط متناسب میتوان با اولویتگذاری، بخشی از اینها را برپا و پاره دیگری را تعطیل کرد. بخشی از این مناسک به شریعت اسلام برمیگردد مانند نماز جمعه و جماعت و بخشی به مذهب تشیع مانند زیارت حرمها و مراسم هیئتها. تصمصمگیری درباره اینها گاهی متفاوت خواهد بود. مثلاً مراسم هیئتها و زیارت مشاهد مشرفه مانند مناسکی چون نماز جمعه و جماعت نیست و تفاوتهایی با هم دارند.
در عبادات اصل بر فردی بودن است
به عنوان کارشناس دین که سالهاست در این حوزه تحقیق کردهاید، اصل عبادات جمعی است یا فردی؟ و چرا درسالهای اخیر اینقدر مراسم و مناسک جمعی پررنگ شدهاند؟
_ اصل عبادت فردی است چون عبادت نوعی گفتوگو بین انسان و خالق است. به همین دلیل نگاه جمعی به عبادات استثنا هستند. ماهیت و ساحت اول عبادت به گونه فردی است و اتفاقاً عبادات فردی تاثیرگذارترند. البته باید اینها را از هم تفکیک کرد؛ بین اصل عبادات و مناسک اصلی اسلام با مناسکی که مظاهر شکلگیری مذاهب هستند. در سالهای اخیر مناسک و بخش دوم بیشتر ترویج میشوند که اینها با هم متفاوتند. مناسک عبادی جمعی با مناسک و مراسمی که مظاهر مذهبی هستند مانند زیارت مشاهد مشرفه و هیئتها، تفاوت دارند. به همین دلیل نمیتوان این دو را با هم مقایسه و حکم کلی صادر کرد. در مناسک مذهبی عموماً اصل بر جمعی بودن است اما در عبادات به معنای خاص، اصل بر فردی بودن است.
لطمه کرونا به باورهای دینی مردم
یک سال است که مردم جهان درگیر بیماری کرونا هستند. شما کرونا و پیامدهای آن را به نفع دین و دینداری میدانید یا به ضرر آن؟ زیرا بسیاری معتقدند کرونا به باورهای دینی مردم لطمه زد.
_ نمیشود به صورت مطلق گفت که کرونا به نفع دین و دینداری بوده یا به ضررآن. پارهای از پیامدهای کرونا به نفع و در برخی موارد به ضرر دینداری بوده است. البته اگر اصل عبادات را فردی بدانیم کرونا ضرری به دینداری نزده است. در بخشی از عبادتها که حوزه عبادات جمعی است مانند نماز جمعه و جماعات، به نوعی آن فیض جمعی را گرفته اما به ضرر نبوده و کرونا باعث تعطیلی کامل یک امر دینی نشده است و هیچ چیزی نمیتواند یک امر دینی و اصلی را تعطیل کند. البته برخی مظاهر عبادی تحتالشعاع قرار گرفته است.
به همین دلیل فکر نمیکنم که کرونا به باورهای دینی مردم لطمه زده باشد. اتفاقاً به یک معنا کرونا دینداری ما را خالصتر کرد و برخی حواشی که دینداری ما را از ناب بودن انداخته بود صیقل داد و کمرنگ کرد. مثلاً اگر عبادات را رابطه فرد و خدا بدانیم، کرونا این رابطه فردی را استحکام بخشید. اگر قبلاً نمیتوانستیم یا نمیخواستیم برخی عبادات را به صورت فردی انجام دهیم الان مجبور شدیم آنها را فردی انجام دهیم و به اصل عبادات که فردی و بین انسان و خداست برگشتهایم. پس میشود گفت که کرونا به باورهای دینی مردم لطمه نزده بلکه برخی مظاهر بهرهگیری از دینداری را محدود کرده است.
اسلام و اولویت حفظ جان
یکی از بحثهایی که در یک سال اخیر مطرح شده، حفظ جان انسان در شرایط خطر است. در فقه اسلامی حفظ جان چه جایگاه و اهمیتی دارد و آیا نمونههایی داریم که مسائل عبادی بر حفظ جان ارجح باشند؟
_ این مساله در فقه اسلامی بسیار مهم است و حتی در بخشی از مسائل عبادی، فقه اولویت را به جان انسان میدهد تا عمل عبادی. مثلاً در امر به معروف و نهی از منکر که واجب شرعی است اما اگر احساس کنیم که این کار به جان ما لطمه میزند، برای حفظ جانمان این عمل را انجام نمیدهیم یا حتی در حکم خوردن گوشت مرده، این کار حرامی است اما وقتی جان انسان در خطر است اشکالی ندارد و بلکه به یک معنا واجب است که برای حفظ جان، گوشت مرده بخورید. از این موارد فراوان داریم.
حتی در حوزه عبادتهایی همچون نماز در شرایطی که جان انسان در خطر باشد، کیفیت و کمیت نماز را میتوان تغییر داد و همه فقها این اجازه را دادهاند تا نماز را بهگونهای انجام دهید که ضرر جانی نداشته باشد و همین مساله در روزه هم هست. یعنی اگر احساس کنید برای جان شما ضرر دارد و یا سلامت خود را به طور مقطعی ممکن است از دست بدهید فقها اجازه دادهاند که روزه نگیرید. همین موارد درباره حج که از واجبات است هم صدق میکند. اتفاقاً آموزههای دینی در راستای حفظ جان و آبرو و مال و عقل انسانها آمدهاند.
آموزههای دینی و احکام برای حفظ مقاصد پنجگانه یا بیشتر آمدهاند. اگر گاهی احساس میکنیم که این مساله رعایت نشده باید آن را بازخوانی کنیم و هر حکم شرعی که جان انسان را به مخاطره بیندازد باید در فهم درست آن تردید کرد و احتمال داد که در مبانی دچار اشکال شدهایم. چون فقه اسلامی برای به مخاطره انداختن جان انسانها شکل نگرفته بلکه برای حفظ انسان و امنیت است. اتفاقاً یکی از منتهایی که قرآن بر عرب معاصر پیامبر(ص) گذاشته این است که در سوره قریش میفرماید: و آمنهم من خوف؛ یعنی اسلام امنیت جانی و اجتماعی برای شما آورد. پس حفظ این مسائل در اسلام جایگاه رفیعی دارد و اصلاً فقه و آموزههای اسلامی همه در خدمت حفظ جان و کرامت انسانها هستند.
لزوم اصلاح نگاه به دعا و توسل
نقش دعا و توسل در مقابله با بیماریهایی مانند کرونا چیست؟ آیا این اعمال فقط نقش تقویت روحی دارند؟
_ توجه کنید که ما باید خطاهای معرفتیمان را اصلاح کرده و نباید به جامعه القاء کنیم که هر چه دعا و نذر کنیم همان مستجاب میشود. دعا به معنای تضمین قطعی خداوند نیست. در آموزههای دینی هست که چه بسا شما چیزی را دوست دارید در حالی که شر شما در آن است و چه بسا از چیزی بدتان میآید اما خیر شما در آن است.
پس لازم است نگاه جامعه را به دعا و نذر اصلاح کنیم. دعا یعنی ما موظفیم در کنار ابتلائات، حضور خدا را در زندگی ببینیم و توجه داشته باشیم که این دعا میتواند گاهی ما را به آنچه به نفعمان هست برساند و گاهی هم نرساند و نفع ما بر خلاف آن باشد. من از آموزههای دینی اینچنین می فهمم که با دعا در ناملایمات و حتی ملایمات، باید نقش و حضور خدا را در زندگی حس کنیم.
اگر نگاه ما به دعا و توسل همین نگاه رایج باشد، وقتی نتیجه نمیگیریم، دچار تردید میشویم. اگر به معنای اینکه در گرفتاریها همیشه حضور خدا را ببینیم و در گرفتاریها حضور خدا را حس کنیم، وقتی اینطور باشد اگر مصیبتی به کسی وارد شود، مانند کرونا، نسبت به باورهایش دچار تردید نمیشود. دعا اگر به این معنا باشد تقویت روحی است اما اگر به معانی دیگر باشد گاه اسباب تضعیف روحیه میشود چون نتیجهای که میخواهید را نگرفتهاید و با چالش مواجه میشوید و روحیهتان را از دست میدهید.
بدون دیدگاه