در کارگاه آموزشی «مناسبات اجتماعی با رویکرد تمدنی» مطرح گردید:
تناسب بین نوع روابط اجتماعی و تعاملات جامعه
اساس شکل گیری و گسترش و تداوم تمدن در جامعه بزرگ، وجود تعاملات گرم و گرم نابرابر همراه با مدارا و دیگرخواهی، رقابت و پرهیز قطعی از ستیزه است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی، سلسله کارگاه آموزشی پژوهش محور «حکمرانی و تمدن» با عنوان ««مناسبات اجتماعی با رویکرد تمدنی» با حضور حجت الاسلام و المسلمین دکتر غلامرضا صدیقی اورعی عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد به عنوان ارائه دهنده و عباسعلی نصرآبادی رئیس اداره امور پژوهشی اداره کل پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی به عنوان دبیر علمی به همت اداره کل پژوهش پژوهشکده اسلام تمدنی برگزار گردید.
عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد درخصوص تناسب بین نوع روابط اجتماعی و تعاملات یک جامعه گفت: این نوع تناسب با شکل گیری و تداوم و تقویت تمدن در آن جامعه وجود دارد. تعاملات میتوانند خنثی باشند مانند افرادی که معاملاتی میکنند و حتی حرف هم به هم نزنند. اما تعاملات دارای بار عاطفی مثبت مثل روابط خانوادگی و دوستی، چون محبت در آن هست، تعاملات عاطفی مثبت است که به آن تعاملات گرم میگویند. وقتی همراه با غضب و خشم باشد، به آن تعاملات سرد می گویند. این سنگ بنای زندگی اجتماعی، ولو به تمدن نرسد و یک اجتماع کوچک هم بماند، تعامل اجتماعی است. آدمها اگر با هم زندگی نکنند، زندگی اجتماعی به وجود نمیآید. ولی برای اینکه دوام بیاورد باید تعامل اجتماعی گرم باشد.
وی افزود: حدود یک سوم تعاملات را عمدتاً در معاملات و جاهایی که خیلی آدمها با هم محشور نیستند، تعاملات خنثی است و بخش اصلی با تعاملات گرم و تعاملات گرم نابرابر باید رخ دهد. در غیر این صورت اصولا جوامع مختلف به جای تداوم و استمرار و تقویت و سازماندهیهای چند قرنه و ایجاد تمدنهای بزرگ، به سمت ضعف و انشعاب و فروپاشی خواهند رفت.
اورعی در ادامه گفت: واقعیت مطالعات جامعه شناسی تاریخی نشان میدهد که جوامع وقتی از تعاملات گرم و گرم نابرابر فاصله قابل مشاهده میگیرند، دیگر تحملها و خلاقیتها و پاسداشتِ خلاقیتها در آن ها وجود ندارند. به زبان دیگر وقتی رذایل اخلاقی بین الاثنینی و بین الجمعی مثل حسد و بخل در جوامع رشد میکند و از حدی عبور میکند و تعاملات گرم و گرم نابرابر تضعیف میشود، کم کم روابط دوستی، سرد میشود و تبدیل به دشمنی میشود. به جای رقابت، ستیزه و از میدان به در کردن دیگری مینشیند، بدبینیها گسترش مییابد، خودخواهیها اوج میگیرد، تکرویها گسترش مییابد. ساختمانها و نظریات کشف شده و صنایع ساخته شده و آثار عینی آن تمدن میمانند ولی آن روابط اجتماعی خراب و خراب و خرابتر میشود و در آینده به جای اینکه دنبال استحکام زندگی و حیثیت دفاعی و امثالهم باشند، آنقدر درگیر روابط نامناسب و پرهیز از روابط و ناامیدی و بی قدرتی و بی اعتمادی میشوند که دیگر هیچ زایشی و هیچ قدرت حتی حفظ آنچه هست را هم ندارند.
عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد درخصوص اساس شکل گیری تمدن گفت: اساس شکل گیری و گسترش و تداوم و زنده ماندن تمدن در یک جامعه بزرگ، وجود تعاملات گرم و گرم نابرابر همراه با مدارا، همراه با دیگرخواهی، رقابت و پرهیز قطعی از ستیزه است. این عوامل مناسبات اجتماعی هستند که در خدمت شکل گیری و تداوم تمدنها قرار می گیرند.
اورعی در پایان گفت: امیدواریم که حسد و طمع و حرص و ستیزه به جای رقابت و این عدم اعتماد متقابل که ناشی از ندیدن تعهد از طرف مقابل است به دوستی و هنجارگرایی و تعهد و وفای به عهد تبدیل شود.
بدون دیدگاه