دکتر سیدعلیرضا واسعی:
صلحطلبی روح حاکم بر دیانت اسلامی است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، روح حاکم بر دیانت اسلامی را صلحطلبی، آرامشخواهی، امنیتجویی و زندگی مسالمت آمیز با دیگران دانست.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی به نقل از ایکنا از خراسانرضوی، سیدعلیرضا واسعی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در نهمین نشست از سلسله نشستهای «خوانش تمدن قرآن» که به صورت مجازی برگزار شد، اظهار کرد: روح حاکم بر دیانت اسلامی؛ صلحطلبی، آرامش خواهی، امنیتجویی و زندگی مسالمتآمیز با دیگران و حتی آنانی که با دیانت اسلامی همگرا نیستند و به جرگه مسلمانی در نیامدهاند است، البته مشروط بر اینکه سر ستیز نداشته و راه تجاوز به حریم مسلمانان را نگشوده باشند.
وی بیان کرد: بر خلاف آنچه مستشرقان و دستهای از مسلمانان سطحینگر عنوان میکنند باید گفت که اساساً اسلام به دنبال جنگیدن و ستیز با مسلمانان نیست چنانکه زندگی پیامبر(ص) هرگز نشان نمیدهد که جنگی را آغاز کرده باشند و در قرآن نیز توصیه به آغاز کردن جنگ نیامده است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در ادامه تصریح کرد: البته نباید از این واقعیت بگریزیم که در تاریخ اسلام دستهای از خلفا و حکمروایان به نام دین جنگهایی را آغاز کردند و غارتگراییهایی را انجام دادند که قطعاً کار این افراد را باید به پای خودشان نوشت نه به پای اسلام و قرآن.
واسعی افزود: از اینرو باید گفت که آنچه از دادههای قرآنی بر میآید صلح و آرامش است نه جنگ و ستیز و خشونت که آیات متعددی نیز در این باره وجود دارد. جالب آن است که در قرآن کریم تأکید شده که اگر جنگی رخ داد به محض آنکه دشمن جنگ را پایان داد و طلب صلح بود شما آن را پذیرا باشید و هرگز در صدد ادامه جنگ و توسعه آن نباشید، زیرا این امر خلاف زندگی انسانی است.
وی تأکید کرد: در حقیقت زندگی انسانی به آرامش و امنیت نیاز دارد و اگر آدمیان به دنبال جنگ و ستیز باشند هرگز نمیتوانند لذت زندگی کردن را تجربه کنند. در این میان آیه ۷۲ سوره مبارکه انفال آشکارا نشان میدهد که نباید به بهانه توسعه دین و یا به بهانه یاری کردن دین حرکتی را انجام دهیم که موجب تنش در سرزمینتان شود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اضافه کرد: در این آیه شریفه مومنان به دو دسته تقسیم شدهاند، دستهای از آنان افرادی هستند که پس از ایمان آوردن با جان و مال خود جهاد و هجرت کردند که در قرآن آمده است این افراد با شما دوست هستند و رابطه بین شما رابطهای ولایتی است و به نوعی شما اولیای یکدیگر هستید.
واسعی ادامه داد: اما دسته دوم کسانی هستند که ایمان آوردهاند اما هجرت نکردند. در قرآن تأکید شده که این افراد جزء اولیای شما نیستند، زیرا کسی که اولیای شما باشد در مسیر شکلدهی و انسجامبخشی به یک جامعه متمایز و هویتدار اقدام خواهد کرد که در حقیقت یکی از تلاشهای نبی مکرم اسلام نیز همین بود که جامعهای را شکل دهد که جامعه دینی باشد و آدمیان بتوانند در آن زندگی درست مسلمانی را دنبال کنند.
وی تصریح کرد: در حقیقت انسجامبخشی به جامعه و تلاش برای همگراسازی آدمیان یکی از مأموریتهایی است که رهبران دینی دنبال میکردند و حاکمان ما نیز باید آن را مورد توجه قرار دهند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: در این میان نکتهای که مورد توجه واقع شده این است که در قرآن آمده این دسته از مؤمنان که حاضر به هجرت نشدند، در حقیقت اینها با این کار خود ولایت خود را به شما ثابت نکردند و لذا شما این افراد را به عنوان اولیای خویش انتخاب نکنید اما در اینجا استثنایی وجود دارد و آن این است که اگر این دسته از مومنان از شما مسلمانان برای امور دینی همانند توسعه و تعمیق دین طلب یاری کردند باید به آنها یاری برسانید اما مشروط بر آنکه این یاری کردن شما موجب تنش در سرزمین شما نشود.
واسعی افزود: در ادامه نیز قرآن میگوید که اگر اقدام شما نقض پیمانی باشد که منعقد کردهاید، در این صورت مجاز به انجام آن نخواهید بود و این یکی از درسهای بزرگ برای جامعه انسانی است که اقدامی نکنند که موجب تنش و اعتراض جامعه علیه خودشان باشد که در حقیقت این نکته بسیار جالبی که است باید مورد توجه قرار گیرد.
بدون دیدگاه