عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به تشریح فعالیتها و افکار معنویتگرایان در موضوع کرونا اشاره و تأکید کرد: معنویتگرایان جدید اعتقادی به نثار جان برای خدمت به دیگران ندارند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ایسکا به نقل از خبرگزاری ایکنا از قم، سی و یکمین نشست از سلسله نشستهای کرونا و زندگی مؤمنانه شامگاه پنجشنبه، ۲۲ خردادماه بههمت دانشکده الهیات پردیس فارابی دانشگاه تهران و جهاد دانشگاهی واحد قم، برگزار شد که با ارائه بحث از سوی احمد شاکرنژاد، عضو هیئت علمی پژوهشکده اخلاق و معنویت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با موضوع کرونا و معنویتگرایی جدید همراه بود.
شاکرنژاد در ابتدای این نشست گفت: چالشهای مدعیان معنویت در دوران کرونا بسیار آموزنده است که میتوان از مدعیات آنها زمینههای شناخت بهتری از آنها پیدا کرد.
وی افزود: در یک نگاه عام میتوانیم انواع معنویتگرایی را به چهار دسته کلی تقسیم کنیم که شامل معنویت زاهدانه، معنویت عارفانه، معنویت اجتماعی و معنویت قهرمانانه است.
شاکرنژاد بیان کرد: معنویت زاهدانه بهدنبال کنترل امیال خود است. معنویت عارفانه با جهلهای خود مبارزه میکند و به دنبال شناخت است. معنویت اجتماعی نیز با حب ذات خود مبارزه میکند و میخواهد آن را به دیگردوستی تبدیل کند. معنویت قهرمانانه یا حماسی نیز بهدنبال مبارزه با ترسهای خود است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه معنویت اول و دوم سابقه فردگرایی بیشتر و جمعگرایی کمتری دارند و دو مورد دیگر دارای سابقه اجتماعی بیشتری هستند، تصریح کرد: در بحث کرونا با یک واقعیت اجتماعی مواجه شدیم و جریانهای اجتماعی در این خصوص موضعگیری کردند. توقع آن بود که معنویت اجتماعی و قهرمانانه و حماسی در این جریان نقشآفرین باشد که همینگونه هم بود؛ ولی در این میان سؤال مهم آن است که جریانهای معنویتگرای جدید (اس بی ان آر) چه موضعی داشتند؟!
وی گفت: این گروه نقد جدی به دینداران مطرح میکنند که دینداران حساسیت چندانی نسبت به رنجها و آلام مردم ندارند و به عبارتی دین نهادینه را در تقابل با انسانیت قرار میدهند و از قدیم این شعار را میدادند که «عبادت به جز خدمت خلق نیست» و اینکه به جای اینکه اینهمه هزینه صرف مناسک کنید چرا این هزینهها را صرف کاهش آلام مردم از جمله فقر و اعتیاد نمیکنید؟ این گروه در ماجراهایی چون سیل، فقر و … نقشآفرین بودند و در ماجرای کرونا نیز نقش خود را ایفا کردند و به همین دلیل گزینه بسیار خوبی برای پژوهشگران هستند تا به تحلیل فعالیت آنها در این مدت بپردازند.
وی با اشاره به اینکه اس بی ان آر پدیده سیال و جاری است که میتوانیم بروز و ظهور آن را به اشکال مختلف در اطراف خودمان ببینیم، افزود: معنویتگرایی جدید پدیدهای مربوط به ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ و جریانهایی بودند که از ادیان مختلف گرتهبرداری میکردند و هر کسی باید معنویت خودش را داشته باشد و عصر جدید دین و معنویت خاص خودش را میخواهد و دین و معنویت با ادیان سنتی متفاوت است.
شاکرنژاد بیان کرد: در ادیان سنتی مردم خدایی بیرون از خودشان را میپرستیدند اما در معنویتگرایی جدید خدا چیزی نیست جز درون ما و الوهیتی که در درون ما نهفته است؛ این الوهیت ساری و جاری در همه جا است در سنگ، تکنولوژی، ارتباطات شبکهای، گیاهان، حیوانات و میتوان آنها را در قالبهای مختلف دید یعنی همه خدایی شعار اصلی این جریان است و مهمترین بخش الوهیت در درون خود ماست.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: موضوع دیگر انرژی مثبت است که ما در جهان قانون جذب داریم و الوهیت ساری و جاری را در کل هستی داریم و بدن ما آن را میتواند جذب کند.
وی با اشاره به اینکه توجه به خدای درون و نیروهای درونی و اینکه هر کسی باید دینداری خودش را داشته باشد محور اصلی این تعالیم جدید است، گفت: بر مبنای مشاهدات خودم در سه ماه اخیر مواجهه با پدیده کرونا بیان میکنم که در حوادث پیشین مانند زلزله بم، زلزله کرمانشاه، سیل لرستان و سیستان شاهد حضور جریانهای معنویتگرای جدید بودیم.
وی افزود: بنیاد هنر زندگی که در هندوستان قرار دارد در زلزله بم مشارکت کرد، یا عرفان حلقه در کرمانشاه تلاش کرد بروز و ظهور داشته باشد، گروههای طبیعتگردی، یوگا، مراکز مربوط به مدیتیشن در سیل لرستان و سیستان همیاری داشتند.
شاکرنژاد بیان کرد: به شکل اعجابآوری در کرونا، مشارکت مستقیم چندان زیادی از این جریانها ندیدیم و اظهار نظراتشان مربوط به مباحث تئوریک بود که پشتوانههای روانشناختی یا فرا روانشناختی از اینکه چرا این پدیده اتفاق افتاده و یا راهکارهای مواجه با پدیده کرونا را ارائه میکرد.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: به عنوان مثال معنویتگرایی جدید وارد امداد بالینی و محیطهای کلینیکال نشدند که خدماتی ارائه کنند؛ شاید عدهای بگویند از ورود افراد غیرمتخصص جلوگیری میشد که اینگونه نیست و گروههای جهادی واردشده و خدمت میکردند.
وی گفت: در ضدعفونی کردن معابر و عابر بانکها، کفن و دفن اجساد، سرکشی به خانوادههای مبتلا بروز و ظهور نداشتند؛ چرا در کرونا شاهد حضور معنویتگراهای جدید نبودیم و حتی مشارکتهای قبلشان را انجام ندادند؟ که این سؤال پژوهشی مهمی است و مدعای آنان را که معنویت دینی و دینداری نهادینه به فکر انسانیت نیست، به چالش میکشد.
طرز تفکر معنویتگرایان جدید
وی با اشاره به اینکه معنویتگرایی جدید مشاهده کردند که دینداران بیشتر به فکر انسانها و جان آنان بودند، ادامه داد: معنویتگراهای جدید کل جهان را یک انرژی میدانند و به عبارتی امری ساری و جاری را در کل جهان مشاهده میکنند و بیشتر با تعبیر انرژی از آن یاد میکنند و شر و ناملایمات را حمل بر خطاهای انسانی یا طبیعت خود جهان میکنند که گریزی از آن نیست.
شاکرنژاد بیان کرد: معنویتگرایی جدید از این چالشها برای خود استعلایی و تعالی شخصی بهره میبرد و این تحلیل معقولی است، اما نشان میدهد در چالشهایی که پای مرگ و زندگی در میان است این تحلیل نمیتواند چندان موجد رفتارهایی مثل ایثار و شهادت و جانفشانی و کمک به همنوع تا سر حد جان واقع شود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: فردی با نگاه توحیدی خدا را خالق همهچیز و ناظر بر همهچیز میداند ولی قائل به این نیست که خدا عین همهچیز است و یا خدا در همهچیز حلول کرده است؛ معنویتگرایی جدید خدا را حلول کرده در همهچیز میدانند و از تعبیر انرژی استفاده میکنند تا این سیالیت را بهتر برسانند.
وی گفت: معنویتگراهای جدید مرکز این الوهیت را در درون انسان میدانند و دریچه آن وجود خودتان و استعلا و تکامل خودتان است و معتقدند خودت را دوست داشته باش قبل از اینکه دیگران را دوست داشته باشی.
وی افزود: تحلیل مایکل یورک از دیدگاه معنویتگرایی جدید و خودمختاری و اقتدار شخصی این است که عیب بزرگ این دیدگاه این است که معیاری برای قضاوت اخلاقی و چارچوب مشخصی برای فعالیت اجتماعی محیا نمیکند و درکهای شخصی را معیار قرار میدهد؛ ممکن است این درکها بر اساس امیال فردی او جهتدهی شوند و درکهای او درکهایی نباشند که معیار و دستورالعمل مشخصی برای او محیا کند.
شاکرنژاد تصریح کرد: افراد دچار ضعف اخلاقی میشوند یعنی چون ساختار منسجمی از ارزشهای خودشان ندارند دو دل میشوند بین اینکه چه کاری خوب و چه کاری بد است؛ عوامل غیرمعرفتی در برخی امیال و شرایط اجتماعی آنها اثر گذاشته و رفتار آنان را جهتدهی کرده و تصمیم او را فردی و مبتنی بر احساس میکند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: پاول هیلاس و لیندا وودهد در مقالهای میگویند تمایزی بین زندگی کردن اصیل و زندگی بهعنوانِ و بهتبع میگذارند؛ همه ما میگوییم زندگی اصیل بهتر از زندگی تبعی است.
وی با اشاره به اینکه افراد مدعی زندگی اصیل رفتار اجتماعی از خودشان نشان میدهند که خودمحورانه است و برای دیگران قابلاطمینان نیست، گفت: این دو پژوهشگر در این مقاله میگویند دیگردوستی در معنویتگرایی جدید امواجی از دایره خوددوستی است.
وی افزود: دینداری جدید ممکن است به دیگران کمک کنند، به حقوق زنان توجه کنند، محیطزیست را قدر بدانند، به حقوق حیوانات توجه کنند ولی اینها دایر مدار بر زندگی فردی آنان است تا جایی که زندگی فردی، درونی و اصیل خودشان با چالش مواج نشود به این موارد عمل و توجه میکنند.
شاکرنژاد بیان کرد: فردی با معنویتگراهای جدید در زندگی ارتباطی خودش به نحوی عمل میکند که مطمئن باشد زندگی اصیل و فردی خودش با چالش مواج نمیشود؛ وقتی به انساندوستی میپردازد که زندگی فردیاش دچار چالش نشود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ابراز کرد: دینداری جدید به تعبیر بنده نوعدوستی مجازی و نوعدوستی نمادین را تا جایی انجام میدهند که خودشان آسیب نبینند، در زلزله کرمانشاه که جریانها وارد صحنه شدند توصیه میکردند کسی دیگر نیاید اینجا قدرمان را نمیدانند یعنی هنگامی که خودمختاریشان و جانشان زیر سؤال میرفت و در خطر میافتاد برمیگشتند؛ چرا که حب ذات بر آنان غلبه میکرد.
وی گفت: این گروه زمانی که مختار بودن خود را زیرسؤال میدیدند دیگر حاضر نبودند در این مکان بمانند. این گروه در زلزله بم نیز چنین رفتاری داشتند. برخی از افراد که برای خدمترسانی به منطقه آمده بودند پس از گذشت یک روز وقتی که آزادی خود را محصور میدیدند و اینکه جان خود را در خطر میدیدند نوعدوستی را کنار میگذاشتند و از منطقه میرفتند.
وی اظهار کرد: با در کنار هم گذاشتن این تحلیلها دو نقد و زاویه به دست میآید که متوجه شویم معنویتگرایی عصر جدید دو پاشنه آشیل و ضعف عمده را در مصاف معنویتگرایی دینی دارد.
نسبیتگرایی اخلاقی
این مدرس حوزه بیان کرد: از دریچه اخلاق تحلیلی به این نتیجه میرسیم که معنویتگرایی جدید دچار نسبیتگرایی اخلاقی است و منشأ آن برخاسته از این گزاره است که هر چیزی را باید خودتان درک کنید و بسازید و بر آن اساس بپذیرید که در اصطلاح به آن انفسیگرایی اخلاقی و معنوی میگوییم.
وی افزود: این انفسیگرایی لزوماً به نسبیتگرایی منجر نمیشود. اکثر معنویتگرایان جدید به دلایل مختلف از دینداری نهادینه فاصله گرفتند و معنویت سبکتری برای خود انتخاب کردند. این گروه به دلیل استخراج ارزشهای بنیادین و فلسفی نیستند بلکه در لحظه به واسطه عاطفهای که به یک گزاره یا یک سوژه دارند معنویتشان بروز و ظهور میکند. در این جا تصمیمگیریهای اخلاقی هرچه بزرگ هم باشد گرفتاری آن در ضعف اخلاقی، آنها را بسیار شکننده میکند.
شاکرنژاد بیان کرد: نکته دیگر آنکه با این رفتار این گونه افراد خود را معصوم میانگارند و تصور میکنند که این گروه با فهم اندک خود همه چیز را بهتر از همه درک میکنند که این عنصر راه را برای تخیل اخلاقی باز میکند یا به بهانه آزادی عقیده گزینه التقاطی را برگزینند.
وی گفت: نقد دیگری که از زاویه فلسفه اخلاق به این پدیده وارد میشود در حوزه اخلاق تحلیلی است. در حوزه اخلاق هنجاری مکاتبی چون خودگروی اخلاقی، دیگر گروی، سودگروی، وظیفهگروی و … وجود دارد. در این دیدگاه انسان خود را جای دیگران قرار داده و میگوید آنچه برای من خوب است حتماً برای دیگران هم خوب است.
وی اظهار کرد: معنویتگرایی جدید خود را مهمترین بخش از الوهیت میدانند و مهمترین وظیفه خود را احیای الوهیت خود میدانند. پس در اینجا حب ذات از روانشناسی به حالت روانشناختی و ارزششناسی و معرفتشناسی میرسد و در اینجا حفظ ذات بهعنوان یکی از مهمترین عناصر معنویتگرایی محسوب میشود تا به رشد معنوی خود ادامه ببخشد.
وی با ذکر این مطلب که دو چالش مهم پیش روی خود گروی اخلاقی است، اظهار کرد: این خودگروی نمیتواند در تزاحم نفع شخصی و نفع جمعی، راهکاری را ارائه کند و قاعدتاً اگر کسی دچار این خودگروی است و نظریه را میپذیرد در زمان بروز تزاحم منافع، منافع خود را اولی قرار میدهد. نکته دیگر اگر این فرد بخواهد زیست اخلاقی داشته باشد، این زیست در مقایسه دیگران کوتهفکرانهتر جلوه میکند زیرا اهداف وی درباره حفظ ذات خود است.
شاکرنژاد بیان کرد: نکته دیگر آنکه ملاک بیرونی و علمی وجود ندارد که بتوانیم در خصوص رفتار یک فرد قضاوت کنیم یعنی یک رفتار برای خود فرد موجه است و شاید دیگران آن را موجه ندانند و این مسئله کار را سخت کند.
وی گفت: معنویتگرایان جدید در بحرانهای اجتماعی سابق از جمله زلزله بم و کرمانشاه و سیلهای اخیر حضور داشتند و همیاری و کمک کردند. ولی نوعدوستی آنها تا حدی بود که جان آنها به خطر نمیافتاد. با توجه به موارد مذکور و مشاهدات میدانی نمیتوان انتظار داشت که در میان معنویتگرایان جدید چیزی به نام ایثار جان و فداکردن خود برای دیگران را شاهد باشیم.
بدون دیدگاه