عضو هیأت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی مطرح نمود:
خانواده و تمدن با تأکید بر نقش زنان
تدبیرامور منزل از نظر بسیاری از فلاسفه بر دوش زن نهاده شده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی، سیدعلیرضا واسعی عضو هیأت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی، در وبینار علمی دوشنبه ششم دی ماه که از طرف دفتر امور زنان و خانواده دانشگاه آزاد اسلامی استان خراسان رضوی برگزار شد، با ذکر دو مقدمه، به پنج وظیفه اساسی خانواده با محوریت زن پرداخت. وی به عنوان مقدمه اول گفت: فیلسوفان یونان و به تبع آنان اندیشمندان اسلامی، حکمت را بر دو دسته نظری و عملی، و حکمت عملی را با اخلاق، سیاست مدن و تدبیرمنزل شناسایی کردند و از منظر آنان تدبیر امور خانه و خانواده که بر عهده زن است، یکی از شاخههای مهم حکمت عملی است. مقدمه دیگر آن که وقتی سخن از تمدن به میان میآید،گر چه عموما اذهان مخاطبان به سوی مظاهر و نمودهای پیشرفت و ترقی، اعم از صنعت،فناوری، عمران و معماری و هنر و دیگر دستاوردها انصراف پیدا میکند، اما باید دانست که همه اینها نتایج و محصولات تمدناند و اصل تمدن که پذیرش زندگی شهری یا شهرآیینی باشد، عبارت از نوعی از زندگی است که امکان همزیستی حداکثری، برابرانه و آزادانه مبتنی بر عدالت و قانون را برای آدمیان فراهم میسازد و طبعا وقتی جامعهای از چنین ویژگیای برخوردار شد، خلاقیت و تولید و پیشرفت هم در آن تحقق مییابد، پس تمدن امری بنیادیتر و ریشهای تر از مظاهر و آثاری است که دیده میشود.
واسعی بر پایه این دو مقدمه، به ذکر وظایف خانواده، به عنوان یکی از نهادهای مهمی که در پیدایی،پویایی، مانایی و گسترش تمدن نقش آفرین است پرداخت و گفت: این زن خانواده است که انجام چنین مأموریتهایی را بر عهده دارد، چون مرد عملا در بیرون خانه و به کارهای سخت اشتغال دارد و میدانیم اگر فردی در خانه با آموزههای معطوف به تمدن پرورده نشود، در جای دیگری برای آموختن آنها فرصتی نخواهد یافت.
وی البته بر این نکته تأکید کرد که در جهان امروز که فناوری اطلاعات و شبکههای اجتماعی هر روز توسعهای بیشتری مییابد، آشکارا نقش خانواده را با چالشهایی روبرو میکند و همین امر تدبیر امور منزل را برای خانواده با مشکلهایی مواجه میسازد.
عضو هیأت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی در ادامه به اولین وظیفه زن در خانواده که توجه به ارزش و اصالت زندگی دنیایی باشد اشاره کرد و گفت: اعضای خانواده باید نسبت به چگونگی تأمین معاش و کسب درآمد و روزی آمادگی پیدا کرده و همچون مهمانی در خانه نباشند. وی تأکید کرد سوگمندانه بسیاری از افراد از این امر بدیهی غافلند و به گونهای پرورش مییابند که گویی والدین برای خدمتگزاری او آفریده شده و خود هیچ وظیفهای بر دوش ندارد. بدیهی است چنین فردی در زندگی، جز مدعی و ناکارآمد نخواهد شد.
او دومین وظیفه را متعهدسازی و مسئولیتپذیری برشمرد و گفت افراد هر خانه باید بیاموزند به عنوان عضوی از جامعهای که در آن زندگی میکنند در فراز و فرود و پیشرفت و انحطاط آن دخیلاند و نمیهوانند به عنوان مصرفکننده پیش بروند. جامعه متشکل از یکایک افرادی است که هر یک باری از آن را باید بر دوش بگیرد و طبعا اگر آدمیان در خانواده به درستی تربیت نشوند، سربار جامعه و مخل آن خواهند بود.
ایثارگری و از خودگذشتگی دیگر مأموریت خانواده است. واسعی با تأکید بر این نکته، بیان کرد: اگر زن خانه به دیگری نیاموزد که چگونه دیگری را مثل خود دوست داشته و برای تأمین آسایش، آرامش و امنیت او خودگذشتگی کند، فردی خودخواه و انحصارطلب خواهد شد، بنا بر این وظیفه سنگین آموزش اخلاق نیز بر دوش او قرار دارد.
وظیفه چهارمی که از نظر دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنک اسلامی، بر دوش خانواده است، تمرین ارائه نظر است که با بازخوانی مفاهیم بنیادنی چون ادب و احترام پیوند دارد. وی گفت: با تعاریف سنتی از این دو واژه، آنچه پدید میآید تا حدی ضد تمدنی است، زیرا افراد را پذیرنده، تابع و تسلیم به بار میآورد. او یادآور شد: مراد از ادب و احترام، پذیرش بیچون و چرای سخنان بزرگان یا پدر و مادر و دیگران نیست، بلکه بیان اشتباهات و خطاها و ارائه رأی و دیدگاه، به صورت اصولی و حساب شده، عین احترام و ادب است. از این رو باید خوانش نوینی از آنها ارائه گردد. وقتی عضوی از خانواده فرمانبری بی چون و چرا و پیروی چشم بسته را نشانی از احترام دانست، هیچگاه در مقابل ستم و کژی و بیراهه روی بزرگان و مدیران جامعه زبان به اعتراض نمیگشاید و بدیهی است در جامعهای که اعضای آن با چنین نگرهای پیش بروند، هرگز زندگی درست و انسانی یا متمدنانه در آن شکل نمیگیرد و عدالت و برابری در آن راه نمییابد.
واسعی پنجمین وظیفه را در آموزش چگونگی روبرو شدن با دیگران و آموزش مهارت گفت و گو دانست و گفت: گفت و گو غیر از گفت و شنود است. در گفت و گو، احترام طرف مقابل، شنیدن سخن او به عنوان این که شاید حاوی حقیقتی باشد، احتمال وجود خطا در سخنان خویش و نیز در جستجوی حقیقت بودن نهفته است و اگر کسی با چنین نگاهی وارد تعامل با دیگری شود، به طور طبیعی از تصلب و تعصب پرهیز میکند و با تسامح اخلاقی به دیگری هم فرصت سخن می دهد و حرف او را گوش میکند. این مهارتی جدی است که باید در خانواده و با مدیریت زن، نهادینه شود.
واسعی در نهایت به جمع بندی سخنان خود پرداخت و گفت اگر زن در تدبیر منزل به درستی عمل کند، جامعه متمدنی پدید خواهد آمد، از این رو نقش کلیدی و کانونی وی باید بیش از هر چیز مورد توجه قرار گیرد. البته روشن است که این سخنان به معنای نفی مسئولیت مردان یا رهبران جامعه نیست، بلکه تأکید بر اهمیت کارکرد او در حیات تمدنی است.
بدون دیدگاه