به همت اداره امور پژوهشی اداره کل پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی و پژوهشکده اسلام تمدنی؛
نشست تخصصی ناآرامیهای اخیر در ترازوی حکمت (پرسش، انتقاد، اعتراض) برگزار شد
نشست تخصصی ناآرامیهای اخیر در ترازوی حکمت (پرسش، انتقاد، اعتراض) به همت اداره امور پژوهشی اداره کل پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی و گروه حکمت و کلام جدید پژوهشکده اسلام تمدنی برگزار شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی، نشست تخصصی « ناآرامیهای اخیر در ترازوی حکمت (پرسش، انتقاد، اعتراض)» از مجموعه نشستها «اعتراض در ترازوی فقه، اخلاق، حکمت و کلام» با ارائه سیدمجید ظهیری رئیس پژوهشکده اسلام تمدنی و دبیری اویس استادی به همت اداره امور پژوهشی اداره کل پژوهش و با همکاری گروه حکمت و کلام جدید پژوهشکده اسلام تمدنی برگزار گردید.
در ابتدای این جلسه، اویس استادی به اجتماعی بودن انسان و نیاز به تشکیل حکومت جهت اجرایی قوانین و جلوگیری از هرج و مرج پرداخته و عنوان کرد: قاعدتاً تشکیل حکومت مستلزم برقراری ارتباط دوسویه میان مردم و حکمرانان خواهد بود و بحث حقوق و تکالیف را پیش میآورد، یکی از این حقوق، پاسخگویی از سوی حکمرانان نسبت به عملکردشان است که در صورت نرسیدن به پاسخ مناسب به انتقاد و اعتراض و هرج و مرج منتهی خواهد شد.
سپس ظهیری اظهار داشت: مطالب این نشست به سه بخش تقسیم می شود. در بخش نخست، توضیحاتی درباره ی علت تبیین چرایی برگزاری این سلسله جلسات مطرح می شود. در بخش دوم به تبیین سه الگوی انسان سنتی، انسان مدرن و انسان پست مدرن پرداخته می شود. بر این اساس انسان سنتی کمال خود را در ثبات میبیند، در حالی که انسان مدرن کمال را در تغییر میجوید و پیوسته در پی دگرگونی است. اما انسان پستمدرن پا را فراتر و هیچ از این دو دیدگاه را نمیپذیرید، بلکه دچار ملغمهای از افکار و اندیشههاست که در نهایت به نوعی آنارشیسم میانجامد. جوان نسل جدید ایرانی به نوعی بازتابدهنده ی این رویکرد هستند که بیشتر در قالب انسان پستمدرن قرار میگیرد که اینها نسبی است، اما کلیت و اکثریت این نسل چنین هستند.
وی رابطه ی انسان با حکمرانی را در قالب چهار رویکرد تشریح کرد و گفت: مرحله ی نخست پرسش است که در این حالت مردم نسبت به برخی از اقدامات و قوانین ابهاماتی دارند که باید در قالب پرسش بروز میکند. اگر این پرسشها به نحوی شایسته از سوی حکمرانان پاسخ درست نیابد، وارد مرحله ی انتقاد میشویم. انتقاد جدا کردن سره از ناسره است، یعنی وقتی مردم پاسخ پرسش خود را نیابند، خود به جدا کردن سره از ناسره میپردازند، یعنی در کنار خوبیها، اشکالات و بدیها را نیز برشمرده و خود عللی را برای آن بیان میکنند. چنانچه این مرحله نیز به خوبی از سوی حکمرانان هدایت نشود، وارد مرحله ی اعتراض میشویم که دیگر در آن به خوبیها توجه نمیشود و همه ی نگاهها متوجه بدیها و اشکالات است.
رئیس پژوهشکده اسلام تمدنی به تبیین جایگاه NGO ها و احزاب در مرحله ی اعتراض پرداخته و گفت: اگر در کشوری حزب وجود نداشته باشد، صدای این اعتراضها از طریق مدنی به جایی نمیرسد و در نهایت بیتابی اجتماعی مردم را در پی خواهد داشت و به ناآرامی، اغتشاش و بینظمی منتهی میگردد. در اغتشاش، مردم به این نتیجه رسیدهاند که حکومت پاسخگوی ایشان نیست و در این حالت، نداشتن حکومت بهتر از داشتن آن است که در نهایت نیز به آنارشیسم در عرصههای مختلف میانجامد. این آنارشیسم محیطی را ایجاد میکند که بهترین بستر را برای فعالیت دشمنان خارجی ایجاد میکند، چون پس از مدتی، ادامه ی بینظمیها موجب میشود گروههای مختلف مردم در قالب قومیت و زبان شکل گرفته و هر یک مدعی ایجاد نظمی برای خود شوند، فرآیندی که بهویژه برای کشور ما که قومیتهای مختلفی را در خود جای داده، بسیار خطرناک بوده و به تجزیه سرزمینی میانجامد.
ظهیری گفت: اگر این سیر عقلانی را بپذیریم (که مبتنی بر تحلیل عقلانی وقایع است) و آن را به نوعی مهندسی معکوس کنیم، به این نتیجه میرسیم که این حرکت از مرحله ی پرسش به اغتشاش فرآیندی است که به مروز زمان رخ داده، بنابراین اگر بخواهیم از اغتشاش به مرحله ی نخست بازگردیم، باید مرحله به مرحله پیش برویم تا اغتشاش تبدیل به اعتراض شود، اعتراض به انتقاد منتهی گردد و در نهایت از انتقاد به پرسش برسیم. یکی از مهمترین راهکارهای رسیدن به این هدف، تقویت احزاب در کشور است.
وی در پایان افزود: این تحلیل، صرفاً تحلیلی عقلانی بدون دخالت عوامل بیرونی است، اما یکی از بزرگترین مشکلات ما عوامل بیرونی یعنی دشمنان خارجی هستند که راست و دروغ را با هم مخلوط کرده و شرایطی را به وجود میآورند که به اصطلاح فتنه نامیده میشود. در این حالت، رسانههای داخلی ما باید اطلاعرسانی درست داشته باشند و وقایع را هرچند تلخ به مردم انتقال دهند.
بدون دیدگاه