در نهمین پیشنشست ملی اندیشه تمدنی امام رضا(ع) مطرح شد؛
اساس روابط انسانی از منظر امام رضا(ع) خیرخواهی و مهرورزی است
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: اساس روابط انسانی از منظر امام رضا(ع) خیرخواهی و مهرورزی است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی به نقل از ایکنا، غلامرضا جلالی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در نهمین پیشنشست ملی اندیشه تمدنی امام رضا(ع)، به صورت مجازی با موضوع «عدالت و رأفت از منظر امام رضا(ع)» برگزار شد، اظهار کرد: حضرت رضا(ع) در فرمایشهای خود، نحوه به کار گرفتن عدالت در کنار احسان را پیش میکشد. ایشان میفرماید: «دو چیز برای جامعه استمرار لازم است. اولین آن، عدالت و دومین آن، احسان است» و در نهایت میفرماید: «هر چه انسان تلاش کند، در سایه الله اتفاق خواهد افتاد و و اگر خدا نخواهد هیچ چیز در عالم تاثیرگذار نخواهد بود.»
وی افزود: گام نخست را در حوزه تمدنسازی باید از عدالت و احسان آغاز کنیم. این فرمایش به وسیله خواجه نصیر طوسی در حوزه اجتماعیات در اخلاق ناصری مطرح و عنوان شده که برای تمدنسازی به عدالت و محبت نیاز داریم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: اگر بخواهیم به تمدنسازی بپرازیم، باید عدالت و بالاتر از آن باید از رأفت و محبت بهره ببریم، چرا که رأفت و محبت تحلیل نمیخواهد، اما جاذبه دارد و انسان با تحلیل حاضر است به بحث عدالت محوری برسد.
جلالی با اشاره به نقش تمدنی رأفت از دیدگاه امام رضا(ع)، گفت: عطا کردن حق به صاحب و قرار دادن آن در جای خود در واقع معنای عدالت است که در سخن امام رضا(ع)، سه رویکرد عدالت مطرح است که عدل الهی در اولویت قرار دارد و رویکرد اصلی ایشان است.
وی اظهار کرد: دومین رویکرد عدالت پیشوایانی است که زمام امور جامعه را بر عهده دارند و باید زمامداران در جامعه توحیدی عدالت پیشه باشند و در این خصوص نیز مفهوم اجتماعی عدالت سومین بخش رویکرد حضرت است و بازتاب تعامل عادلانه انسانها با یکدیگر را شامل میشود.
جلالی با اشاره به اینکه از دیدگاه خواجه نصیر چیستی رأفت و محبت از اولویت برخوردار است، گفت: رأفت و محبت به عدالت ختم میشود و اگر عدالت نباشد، نمیتوان از رأفت و محبت بهرهای برد، لذا رأفت و محبت بدون عدالت، معنا ندارد. فرد محبوب در جریان محبت، دارای دو خصوصیت است که مهمترین آن، برخورداری از توازن است و اگر این توازن نباشد، کششی وجود ندارد.
وی ادامه داد: محبت فرع بر رأفت و رأفت فرع بر رحمت است از طرفی رحمت از رأفت و رأفت از محبت گرفته میشود.
عضو بازنشسته هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: منشأ تولید هستی در نظام فکری شیعه رحمانیت الهی است و منشأ هر محبت در جامعه، رحمانیت پروردگار است و بسط وجود و کمال وجود به اسم رحمان و رحیم است، لذا اگر این توجه نباشد، در عالم حضور این رحمانیت بسط پیدا نمیکند.
جلالی افزود: منشأ رحمانیت در بین انسانها، ریشه الهی دارد. اگر جامعه میخواهد نشان الهی داشته باشد، باید رحمت داشته باشد و تکرار بسمالله منشأ رحمت بین انسانها است.
وی افزود: جز با رحمت و مودت نمیتوان دل انسانها را به دست آورد. پایه نخست جامعه عدالت و از دل عدالت این رحمت به وجود میآید و منشأ تمدن میشود.
جلالی با اشاره به اینکه خمیره ذات بشر کشش به عدالت و رحمت است، گفت: رحمت و رأفت در انسان، به ودیعه گذاشته شده است و این ذاتی در انسان نهادینه شده است، لذا اگر جامعه به خشونت میرود و انسان خشن میشود، از ذات خود فاصله گرفته است.
وی گفت: لب لباب دین الهی مهرورزی به انسانهای دیگر است و سه گفتمان در بحث محبت در تاریخ گفتمان اسلامی مطرح است که در گفتمان خواجه نصیر طوسی بحث محبت در تمدنسازی نقش دارد.
جلالی بیان کرد: اساس ارتباط انسان، براساس محبت است. اگر انسانی مهرورزی بلد نیست، باید از عائله بشری دور کرد، چرا که زیانبخش است و محبت اساس شگلکیری جامعه است و در این گفتمان از فرد به جامعه کشیده میشود، لذا خیرخواهی باید در میان جامعه رواج یابد و این شامل ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و… است.
وی گفت: فانی کشمیری مسیر خواجه نصیر را شناسایی کرده و اخلاق محسنی را نوشته و فضیلت مدنی را محبت دانسته است که از بعد رضوی هم این گفتمان قوی است و میتواند دستمایه تمدنسازی باشد، چرا که محبت جامعهساز است.
جلالی افزود: آنان که محبت را در تعاملات اجتماعی مطرح کردهاند، به ولایت پیوند دادهاند و گفتهاند ولایت پیوند نزدیکی به محبت دارد و نهاد امامت مجری حب الهی در زمین است و ولی الله اعظم واسطه خیر بین ذات احدیت و آحاد جامعه است.
وی گفت: عدالت هم پیش درآمدی بر ظهور محبت است و در کنار عدالت از ماهیت تمدنی برخوردار میشود.
جلالی گفت: امام رضا(ع) اساس روابط انسانی را خیرخواهی و مهرورزی به دیگران برشمرده و خواجه نصیر نیز این قضیه را از ایشان گرفته، با مراجعه به اثار خواجه نظام الملک طوسی میبینیم به بحث احسان و محبت اشاره نشده و تنها عدالت خواهی مطرح است و تنها کسی که این بیان را وارد اندیشه فلسفی خود کرده، خواجه نصیر طوسی است.
بدون دیدگاه