در سومین نشست علمی نقش عاشورا در حیات آدمیان مطرح شد؛
رابطه شعائر حسینی و زیست تمدنی
سیدعلیرضا واسعی: شعائرحسینی عامل همگرایی و همبستگی اجتماعی و بستر زیست تمدنی است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی، سیدعلیرضا واسعی عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در سومین نشست علمی نقش عاشورا در حیات آدمیان، به کارکرد تمدنی شعائر حسینی یا تبیین شعائر بر اساس نظریه تمدن پرداخت و آن را یکی از بسترهای مهم زیست تمدنی دانست. وی با تعریف شعائر، به مجموعهای از اعمال، گروهها، سوگواریها، رسوم، ابزارها و آداب گفت: وقتی که سخن از شعائر به میان میآید، ابتدائا ذهنها به سوی هیئتهای عزاداری و مراسم بزرگداشت یاد امام حسین(ع) میرود که البته نادرست نیست، ولی باید دانست که شعائر حسینی گستردهتر از آن و شامل چیزهای دیگرهم می شود که در کلیت خود، سنن و آدابی را در معرض نمایش عمومی قرار داده و پیامی را از طریق آن به دیگران و آیندگان منتقل میسازد، بنا بر این شعائر، خود وسیله و راهی برای رسیدن به هدف بالاتر و مهمتر است که بیگمان بیتوجهی به آن مقصد و مقصود، اصل شعائر را با ابهام روبرو میکند و چه بسا دچار کژکاردهایی بشود.
واسعی افزود: برگزاری شعائر، به صورتی که امروزه جود دارد، اولا امری اجتماعی و زاده نیازها و اقتضائات زمانی است، دیگر آن که پاسخی به نیازهای برگزارکنندگان است و سه دیگر آن که الزاما ریشه در معرفت مذهبی یا عقلانیت شیعی ندارد، چنان که الگویی از رفتار/ سیره پیشوایان را نمی توان برای آن شناسایی کرد، یعنی در زندگی امامان بعد از امامحسین(ع)، هیچ گزارشی از برگزاری شعائر دیده نمی شود، هرچند گزارشهای اندک و روایاتی از برخی امامان وجود دارد که بزرگداشت نام امام حسین(ع) و گریه و سوگواری برای او را توصیه کرده و خود نیز گاه به آن روی داشتند به آن انگیزه که راه و سنت ظلم ستیزی و حقطلبی ایشان در پرتو چنین مراسم و شعائری گوشزد شده و برای تحقق آن بکوشند.
دانشیار پژوهشکده اسلام تمدنی در ادامه، پس از بیان اهمیت شعائر در طول تاریخ فرهنگی شیعه و وجه فرامذهبی آن، به کارکرد تمدنی آن پرداخت و گفت: آن چه به عنوان آداب و سنتهای اجتماعی در جوامع انسانی ماندگار میشود، جدای از این که کرد و کاری معرفتی یا دینی یا ملی دارند، موجب همگرایی همدلانه مردم می شود و انسجام اجتماعی را بیشتر میکند، به ویژه اگر متنهای همگرایانهای در آن وجود داشته باشد، از این نظر شعائر حسینی بسیار مهم و ارزشمندند. نام و یاد امام در پرتو شعائر، نوعی از زندگی را پدید آورد که موجب زندگی متفاوت شده است، از تاسیس مکان ها و پوششها تا گروهها و هیأتها و خدمات، به اضافه ادبیات و اشعار و مراثی و نوحهها که همگی زیست متفاوتی را رقم زده و تمدنی را پدید آوردهاند، تمدنی که پیوند اجتماعی وثیق وژرفی را به دنبال داشته و دارد و اساس هویت شیعی با آن معنا یافته است.
او با ذکر این که تکثیر ایام حسینی و برگزاری مراسم در دهههای مختلف، خصوصا مشابهسازیها، به نوعی آسیب شعائر حسینی است، گفت: در تاریخ و سیره امامان، دیده نمیشود که آنان ایام یا دهههایی را به سوگواری پرداخته یا به آن توصیه کرده باشند، چون اهمیت و ارزش کارها به یگانه بودن و بیبدیل بودن آن است و همانندسازیها و تکثیر مناسبتها، عملا شعائر حسینی را با ناکارآمدی و ناالگویی مواجه میسازد و پرهیز از آن برای جوامع شیعی، ضرورتی فوری است که عالمان دینی باید جلوی آن را بگیرند.
واسعی در ادامه به ذکر پاره ای از کارهای تمدن گریز و تمدن ستیز پرداخت و آن را خطری برای زیست اجتماعی دانست و گفت: گر چه شعائر حسینی، نقشی تمدنی دارند، اما لزوما با تمدن عیار و مطلوب همسو نیست، بلکه چه بسا گاهی تمدن گریز باشد، مثل برگزاری مراسم در جاهایی که آزار و اذیت دیگران را به دنبال دارد یا آمیختن شعائر با کارها و سخنانی که پایه و اساس دینی ندارند(خرافهها، افسانهها و غلوها). بیگمان چنین کنشهایی زمینه واگرایی اجتماعی یا دینی را به دنبال خواهد داشت، از این ها ناپذیرفتنیتر، کارهایی است که با زیست تمدنی در تعارض و ستیزند؛ نگاه فرقهای و کوفتن بر تفرقه که از منظر تمدنی بسیار خطرناک است و نیز انجام کارهای آسیب زن و خونمحور که زمینه ساز خشم و کدورت و سنگدلی است، دیگر مصداق این عرصه است.
وی در پایان بر نقش تمدنی شعائر درست تاکید کرد و آن را یکی از راههای تأثیرگذار بر جذب دیگران به ارزشهای انسانی و مذهبی دانست و گفت: میتوان شعائر مذهبی را همچون رسانهای جهانی در مسیر تمدن عیار بزرگ داشت.
بدون دیدگاه