عقلانیت از منظر قرآن مسئولیت اجتماعی است
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: از دیدگاه جامعهشناختی نیز عقلانیت اساس شکلگیری تعاملات اجتماعی سالم است. وقتی عقلانیت در جامعه گسترش یابد، گفتوگو، مشارکت و تصمیمگیری جمعی تقویت میشود و روابط اجتماعی از هیجانزدگی، تعصب و سلطهجویی رها میشود. درواقع، قرآن عقلانیت را نه صرفاً یک فضیلت فردی، بلکه یک مسئولیت اجتماعی معرفی میکند که در آن هر فرد در برابر پیامدهای اندیشه و عمل خود پاسخگوست.
عقلانیت از منظر قرآن کریم، یکی از بنیادیترین اصول در درک و پذیرش دین است. قرآن نهتنها به عقل و تفکر تأکید میکند، بلکه از مؤمنان میخواهد در امور مختلف زندگی خود به تأمل و تدبر بپردازند. در آیات متعدد، خداوند به انسانها توصیه میکند که از عقل خود بهرهبرداری کنند و در آفرینش، قوانین طبیعی و نشانههای الهی تأمل نمایند. به عنوان مثال، در آیه ۱۶۴ سوره آلعمران آمده است: «در آفرینش آسمانها و زمین و تغییر شب و روز نشانههایی برای صاحبان عقل است».
عقلانیت در قرآن به معنای استفاده از تواناییهای فکری و تحلیلی انسان برای شناخت حقیقت و درک معارف دینی است. این رویکرد، انسان را به جستوجوی حقیقت و دوری از خرافات و باورهای بیپایه تشویق میکند. همچنین قرآن بهعنوان کتاب هدایت، منطق و استدلال را در دعوت به ایمان و عمل صالح به کار میبرد و مؤمنان را به بررسی دلایل ایمان خود فرامیخواند. از سوی دیگر، قرآن هشدار میدهد که استفاده نادرست از عقل میتواند به انحراف و گمراهی منجر شود. ازاینرو، عقلانیت در قرآن نهتنها ابزار شناختی، بلکه مسئولیتی اخلاقی است که انسان را بهسوی انتخابهای صحیح و زندگی معنادار هدایت میکند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی، خبرنگار ایکنای خراسان رضوی، برای بررسی جایگاه عقلانیت از منظر قرآن با سیدمحسن میرسندسی، استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانیم؛
ایکنا – مقصود قرآن از عقلانیت چیست و چرا بررسی آن برای جامعهشناسی اهمیت دارد؟
در نگاه قرآن، عقلانیت صرفاً فرایند شناختی ذهنی نیست، بلکه قوهای الهی است که انسان را به درک حقیقت، عدالت و مسئولیت اجتماعی رهنمون میسازد. عقل در قرآن نیرویی است برای فهم سنن الهی در جهان و اصلاح روابط انسانی.
قرآن کریم در آیات متعددی انسان را به تعقل، تدبر و تفکر دعوت میکند و این امر را ملاک برتری انسان بر سایر موجودات میداند؛ چنانکه میفرماید: «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآیَاتٍ لِأُولِی الْأَلْبَابِ؛ در آفرینش آسمانها و زمین و رفتوآمد شب و روز نشانههایی است برای خردمندان» (آلعمران/۱۹۰).
از این آیه و آیات مشابه برمیآید که تعقل در قرآن با شناخت نظام هستی و دریافت قوانین ثابت الهی پیوند دارد. براساس این نگرش، عقلانیت صرفاً ابزار تصمیمگیری فردی نیست، بلکه زیربنای نظم اجتماعی و بنیان جامعه مطلوب قرآنی است. جامعهای که در آن افراد بر پایه تفکر و آگاهی رفتار میکنند، از بیعدالتی، خرافه و جهل فاصله میگیرد و در مسیر رشد و تعالی حرکت میکند.
از دیدگاه جامعهشناختی نیز عقلانیت، اساس شکلگیری تعاملات اجتماعی سالم است. وقتی عقلانیت در جامعه گسترش یابد، گفتوگو، مشارکت و تصمیمگیری جمعی تقویت میشود و روابط اجتماعی از هیجانزدگی، تعصب و سلطهجویی رها میشود. درواقع قرآن عقلانیت را نه صرفاً یک فضیلت فردی، بلکه یک مسئولیت اجتماعی معرفی میکند که در آن هر فرد در برابر پیامدهای اندیشه و عمل خود پاسخگوست.
ایکنا – براساس یافتههای مقاله، چه عواملی از منظر قرآن موجب گسترش عقلانیت فردی و اجتماعی میشوند؟
در تحلیل آیات قرآن، چند زمینه و عامل اساسی برای توسعه عقلانیت قابل تشخیص است.
نخستین عامل، ترویج تفکر سالم و انتقادی است. قرآن مکرراً انسان را به شنیدن، سنجیدن و انتخاب بهترین سخن فرامیخواند: «الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ، أُولَٰئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَٰئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ؛ آنان که سخن را میشنوند و از بهترین آن پیروی میکنند، همانان کسانیاند که خدا هدایتشان کرده و ایشان خردمنداناند» (زمر/۱۸).
این آیه نشان میدهد شنیدن همه آرا و گزینش آگاهانه، جوهر عقلانیت دینی است. از منظر جامعهشناختی، این نگرش منجر به شکلگیری فرهنگی گفتوگومحور و پذیرای نقد در جامعه میشود.
عامل دوم، توجه به سنتهای الهی در تاریخ جوامع است. قرآن تصریح میکند: «إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّیٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ؛ خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان خود را تغییر دهند» (انفال/۵۳).
در اینجا عقلانیت بهصورت مسئولیت جمعی تعریف شده است؛ یعنی تغییرات اجتماعی باید از درون مردم آغاز شود. جامعهای که سنتهای الهی را میشناسد، تاریخ را میفهمد و از خطاهای گذشتگان عبرت میگیرد، جامعهای عقلانی است.
سومین عامل، پیروی از علم و برهان است. قرآن از پیروی بیدلیل نهی میکند و میفرماید: «قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ؛ بگو برهان خود را بیاورید اگر راست میگویید» (بقره/۱۱۱). بدین معنا که رفتار و باور اجتماعی باید مبتنی بر دلیل، شواهد و علم باشد نه تقلید یا احساس. جامعهای که بر علم و استدلال بنا شود، از شایعه، خرافه و هیجان فاصله میگیرد و روابط عقلانیتری مییابد.
چهارمین عامل، احترام به آزادی و اختیار انسان است. قرآن اصل آزادی انتخاب را با صراحت اعلام میکند: «لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ؛ ر دین هیچ اجباری نیست؛ راه رشد از گمراهی آشکار شده است» (بقره/۲۵۶).
این آزادی، پایه شکلگیری مسئولیت اخلاقی و اجتماعی است. جامعهای که در آن اختیار محترم شمرده شود، از استبداد فکری و تعصب رها میگردد و عقلانیت در روابط انسانی نهادینه میشود.
پنجمین عامل، رشد علمی و جایگاه عالمان در جامعه است. قرآن درباره ارزش دانش میفرماید: «یُؤْتِی الْحِکْمَهَ مَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرًا کَثِیرًا؛ خداوند به هر که بخواهد حکمت میبخشد و هر که را حکمت داده شود، به او خیر فراوان عطا شده است» (بقره/۲۶۹).
بر اساس این اصل، شایستهسالاری علمی باید مبنای اداره جامعه باشد و عالمان واقعی با دانش و تقوا نقش هدایتی در پیشرفت اجتماعی ایفا کنند. در قرآن، علم و تقوا دو روی یک حقیقتاند؛ علمی که از تقوا جدا شود، ممکن است به سلطه و غرور منتهی گردد.
درمجموع، قرآن گسترش عقلانیت را در گرو تربیت انسان متفکر، جامعه علممحور و نظام اجتماعی عادلانه میداند که در آن اختیار و آگاهی مبنای تصمیمگیری است.
ایکنا – موانع و آسیبهایی که قرآن در مسیر گسترش عقلانیت برمیشمارد چیست؟
قرآن کریم موانع عقلانیت را بهروشنی معرفی میکند و هشدار میدهد که بیتوجهی به آنها به فروپاشی اخلاقی و اجتماعی میانجامد.
نخستین مانع، فساد نخبگان و عالمان منحرف است. خداوند میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْکِتَابِ وَیَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِیلًا أُولَٰئِکَ مَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ؛ کسانی که آنچه را خدا از کتاب نازل کرده پنهان میدارند و در برابر آن بهای اندکی میگیرند، در حقیقت آتش در درون خود میخورند» (بقره/۱۷۴).
عالمان فاسد با تحریف حقیقت، اعتماد اجتماعی را نابود میکنند و مانع رشد فکری مردم میشوند. در جامعهای که نخبگان آن منافع شخصی را بر حقیقت مقدم دارند، عقلانیت جای خود را به تزویر و مصلحتطلبی میدهد.
دومین مانع، تقلید کورکورانه و تعصب به سنتهای گذشتگان است. قرآن با صراحت میفرماید: «إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَی أُمَّهٍ وَإِنَّا عَلَی آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ؛ ما پدران خود را بر آیینی یافتیم و از آثار آنان پیروی میکنیم» (زخرف/۲۲).
قرآن این نگرش را نقد میکند زیرا تقلید بدون دلیل، آزادی اندیشه را از میان میبرد و جامعه را در گذشته متوقف میسازد. از دید جامعهشناسی، چنین جامعهای فاقد پویایی و نوآوری است و در برابر تغییرات مقاومت میکند.
سومین مانع، بدعت و غلو در دین است. خداوند هشدار میدهد: «یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لَا تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ وَغَیْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ؛ ای اهل کتاب، در دین خود غلو نکنید و از خواستههای قومی که پیشتر گمراه شدند پیروی نکنید» (مائده/۷۷).
افراط و بدعت، چهره عقلانی دین را مخدوش میکند و مؤمنان را از حقیقت دور میسازد. جامعهای که در آن خرافه و تظاهر دینی جایگزین تفکر و اخلاق میشود، از مسیر رشد بازمیماند.
چهارمین مانع، توجیه و تکرار خطاها و بیتفاوتی نسبت به انحرافها است. قرآن میفرماید: «وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ؛ همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنان را از خودشان غافل ساخت» (حشر/۱۹).
بیتفاوتی نسبت به خطاها سبب رکود فرهنگی و زوال مسئولیت اجتماعی میشود. در چنین شرایطی جامعه قدرت اصلاح و بازاندیشی خود را از دست میدهد.
پنجمین مانع، علمزدگی افراطی و غفلت از محدودیت علم بشری است. قرآن هشدار میدهد: «وَمَا أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلًا؛ از دانش جز اندکی به شما داده نشده است» (اسراء/۸۵).
وقتی علم انسانی مطلق فرض شود و از هدایت الهی جدا گردد، خود به ابزار غرور و سلطه تبدیل میشود. قرآن تأکید دارد که علم حقیقی باید با تواضع و تقوا همراه باشد تا به رشد عقلانی بینجامد، نه به خودبینی و جهل مرکب.
ششمین مانع، آمیختن حق و باطل است. خداوند میفرماید: «وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ؛ حق را با باطل درنیامیزید و حقیقت را پنهان نکنید در حالی که میدانید» (بقره/۴۲).
وقتی معیار حقیقت در جامعه مخدوش شود، عقلانیت جمعی فرومیپاشد و اعتماد و همبستگی اجتماعی از میان میرود.
ایکنا – با توجه به این یافتهها، جامعه عقلانی از دیدگاه قرآن چه ویژگیهایی دارد و چه دلالتهایی برای امروز ما دارد؟
جامعه عقلانی از منظر قرآن، جامعهای است که در آن اندیشه، علم و اخلاق در پیوندی هماهنگ معنا مییابند. در چنین جامعهای، فرد و جمع هر دو بهصورت مسئولانه میاندیشند و عمل میکنند. از نگاه قرآن، عقلانیت بدون اخلاق و علم بدون تقوا، زمینهساز فساد است؛ ازاینرو، رشد عقلانیت باید همزمان با رشد معنویت باشد تا مسیر تعالی انسان حفظ شود.
یکی از ویژگیهای برجسته جامعه عقلانی قرآنی، خوداصلاحگری است. قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّیٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ» (رعد/۱۱). یعنی عقلانیت جمعی هنگامی تحقق مییابد که مردم خودآگاه شوند و مسئولیت تغییر را بپذیرند. این آیه، مبنای جامعهشناسی دینی در قرآن است که تغییر اجتماعی را از اراده و خودآگاهی انسان آغاز میکند.
جامعه عقلانی در قرآن، گفتوگومحور و عدالتمدار نیز هست. تصمیمگیری در چنین جامعهای بر پایه استدلال و مشورت صورت میگیرد، نه بر تعصب و استبداد. قرآن میفرماید: «وَأَمْرُهُمْ شُورَیٰ بَیْنَهُمْ» (شوری/۳۸) یعنی کارشان به مشورت در میان آنان است. اصل شورا در قرآن، نشانهای از عقل جمعی است؛ جامعهای که گفتوگو در آن نهادینه شود، از خشونت، خودکامگی و انحصار رأی دور میماند.
در نهایت، جامعه عقلانی از دیدگاه قرآن، جامعهای است که در آن ایمان، علم و مسئولیت اجتماعی درهمتنیدهاند. ایمان جهت میدهد، علم ابزار میسازد، و عقلانیت تعادل میان این دو را برقرار میکند. قرآن عقل را «نور هدایت» میداند که اگر در خدمت حق قرار گیرد، انسان و جامعه را به کمال میرساند؛ چنانکه میفرماید: «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ» (مجادله/۱۱) یعنی خداوند کسانی را که ایمان آوردهاند و آنان را که علم یافتهاند، درجاتی بلند میبخشد.
از این آیه برمیآید که تعالی جامعه در گرو پیوند ایمان و دانش است. هرگاه جامعهای بر این اساس بنا شود، عقلانیت در آن شکوفا میشود و روابط انسانی بر پایه عدالت و صداقت استوار میگردد.
بدیهی است که گسترش عقلانیت از منظر قرآن، نه صرفاً پروژهای فکری، بلکه رسالتی اخلاقی و اجتماعی است. جامعهای که در پی عدالت، پیشرفت و آرامش باشد، ناگزیر باید به پرورش عقل و نقدپذیری روی آورد. قرآن، عقل را نه در برابر ایمان، بلکه در کنار آن مینشاند؛ چراکه ایمان بدون عقل به جمود میانجامد و عقل بدون ایمان به خودخواهی.
بنابراین، تحقق جامعه مطلوب قرآنی، در گرو پیوند عقلانیت، معنویت و مسئولیت جمعی است؛ پیوندی که اگر از میان برود، بنیان تمدن انسانی نیز از درون تهی خواهد شد.
بدون دیدگاه