به مناسبت روز جهانی فلسفه و سالروز ارتحال علامه طباطبایی(ره)؛
نشست علمی «تحلیل علیّت؛ مقایسه دیدگاه علامه طباطبایی و ملاصدرا» برگزار شد
حجتالاسلام والمسلمین سیدعلی طالقانی: در حکمت متعالیه، علیّت به تطوّر وجود بازمیگردد و این اوج فلسفه صدرایی است
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی، به مناسبت روز جهانی فلسفه و در آستانه سالروز ارتحال مفسر و فیلسوف بزرگ اسلام، علامه محمدحسین طباطبایی(رحمهاللهعلیه)، مجمع عالی حکمت اسلامی شعبه خراسان با همکاری پژوهشکده اسلام تمدنی و اداره کل پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی، نشستی علمی با عنوان «تحلیل علیّت؛ مقایسه دیدگاه علامه طباطبایی و ملاصدرا» برگزار کرد.
در این نشست، حجتالاسلام والمسلمین سیدعلی طالقانی، استاد سطوح عالی حوزه علمیه مشهد و عضو هیئت علمی مرکز تخصصی آخوند خراسانی(ره)، به تبیین تفاوتهای بنیادین دیدگاه دو فیلسوف بزرگ پرداخت و گفت: بحث ما دربارهی علیّت، ناظر به اصل مدّعاست نه تفسیرهای قرآنی. مقصود از تحلیل در اینجا، همان معنای متعارف در فلسفه تحلیلی معاصر نیست، بلکه ناظر به نحوهی شکلگیری مفهوم علیّت در ذهن انسان است. علامه طباطبایی در آثار خود، بهویژه در اصول فلسفه و روش رئالیسم، به چگونگی پیدایش مفاهیم بنیادین پرداختهاند، نه تحلیل زبانی یا منطقی آنها.
وی با اشاره به تمایز رویکرد ملاصدرا تصریح کرد: در اندیشه صدرایی، علیّت از سنخ هستی است، نه از سنخ مفاهیم ذهنی. ملاصدرا در آثار خود چون شواهد ربوبیه، المشاعر و الأسفار الأربعه، علیّت را به تطوّر وجود تحویل میبرد. در واقع، معلول چیزی جز تطوّر علت نیست؛ و این وحدت شخصی وجود است که جایگزین تثلیث علت، معلول و علیّت میشود.
به گفته وی، این نگرش موجب میشود قواعدی چون «الواحد لا یصدر عنه الا الواحد» یا «المعطی لا یکون فاقداً له» موضوعیت خود را از دست بدهند؛ زیرا در نگاه صدرایی، علت و معلول دو امر مستقل نیستند، بلکه یک حقیقت با دو اعتبارند.
حجت الاسلام طالقانی افزود: بر پایه این تفسیر، فلسفه ملاصدرا از سطح فلسفهی مدرسی فراتر میرود و به ساحت عرفان نظری نزدیک میشود. صدرالمتألهین همانند کانت یا ویتگنشتاین، دو دورهی فکری دارد؛ دورهای پیش از تحول عرفانی و دورهای پس از آن. در مرحلهی دوم، وی فلسفه را از هستیشناسی عقلی به ساحت شهود وجودی سوق میدهد.
وی در ادامه با اشاره به جایگاه علامه طباطبایی در فلسفه اسلامی گفت: علامه در آثار آموزشی خود مانند بدایهالحکمه و نهایهالحکمه، از طرح مستقیم دیدگاه صدرایی پرهیز کردهاند، زیرا فلسفه آموزشی ایشان ناظر به سطح مقدماتی و آموزشی بوده است. با این حال، در آثار تفسیری و فلسفیشان میتوان تأثیر عمیق اندیشههای صدرایی را مشاهده کرد.
در بخش گفتوگوی آزاد نشست، اساتید حاضر به نقد و بررسی دیدگاههای مطرحشده پرداختند. برخی شرکتکنندگان ضمن تأکید بر عمق فلسفه صدرایی، این رویکرد را اوج حکمت متعالیه دانستند و در عین حال بر لزوم تبیین دقیقتر نسبت میان علیّت، وحدت وجود و مبانی معرفتشناسی اسلامی تأکید کردند.
دکتر طالقانی در جمعبندی سخنان خود خاطرنشان کرد: با تغییر مبنای هستیشناسی، همهی حوزههای معرفت – از فلسفه و کلام گرفته تا سیاست، فرهنگ و دینشناسی – دچار دگرگونی میشوند. از این رو، تحلیل صدرایی از علیّت، صرفاً مسئلهای فلسفی نیست، بلکه میتواند بنیان تمدنی و فکری جوامع اسلامی را نیز متأثر سازد.
بدون دیدگاه