تحلیل جامعهشناختی سبک زندگی دیجیتال در ایران معاصر؛
فضای مجازی؛ میدان بازتولید «زیست سالم دیجیتال» و «لمپنیسم نوپدید»
دکتر سیدمحسن میرسندسی در نشست علمی پژوهشکده اسلام تمدنی تأکید کرد: تجربه کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی یکسان نیست و «سبک زندگی دیجیتال» نقش تعیینکنندهای در شکلگیری نشاط، اضطراب و کیفیت کنش اجتماعی دارد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی، نشست علمی «حضور کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی و دوگانهسازی سبکهای زندگی دیجیتال» با ارائه دکتر سیدمحسن میرسندسی، عضو هیأت علمی گروه قرآن و مطالعات اجتماعی پژوهشکده اسلام تمدنی برگزار شد. در این نشست، فضای مجازی نه صرفاً بهعنوان ابزار ارتباطی، بلکه بهمثابه میدان اجتماعی نوین مورد تحلیل قرار گرفت که در آن الگوهای متعارض زیست دیجیتال بازتولید میشوند.
دکتر میرسندسی با تأکید بر اینکه فضای مجازی تجربهای یکسان برای همه کاربران ایجاد نمیکند، اظهار داشت: واکنش کاربران به محتوای مشابه، از نشاط و خلاقیت تا اضطراب و واکنشهای منفی، بهشدت متفاوت است و این تفاوتها نه تصادفی، بلکه محصول سبک زندگی دیجیتال افراد است.
وی با نقد نگاه تقلیلگرایانه به «مدت زمان استفاده»، خاطرنشان کرد: مسئله اصلی در تحلیل فضای مجازی، کیفیت کنش دیجیتال است؛ کیفیتی که از طریق الگوی مصرف محتوا، نوع تعامل، شیوه خودارائهگری و مرزبندیهای اخلاقی شکل میگیرد و در طول زمان، زیست دیجیتال افراد را میسازد.
در ادامه نشست، دو تیپ تحلیلی «زیست سالم دیجیتال» و «لمپنیسم دیجیتال» بهعنوان مفاهیم تحلیلی (و نه برچسبهای اخلاقی) تشریح شد. به گفته این پژوهشگر، زیست سالم دیجیتال بر استفاده هدفمند، تعامل معنادار، مدیریت زمان و مشارکت اجتماعی استوار است و میتواند به افزایش نشاط اجتماعی و کاهش اضطراب منجر شود. در مقابل، لمپنیسم دیجیتال با مصرف منفعل، هیجانزدگی، خشونت کلامی و مقایسههای ناسالم همراه است که پیامدهایی چون کاهش رضایت روانی، تضعیف هویت فردی و افت سرمایه اجتماعی را به دنبال دارد.
دکتر میرسندسی با بهرهگیری از نظریه سرمایه فرهنگی پیر بوردیو، تأکید کرد: سرمایه فرهنگی شامل سواد رسانهای انتقادی، ذوق فرهنگی، توان تمایزگذاری محتوایی، دسترسی به منابع معتبر و سبک ارتباط دیجیتال، نقش تعیینکنندهای در جهتگیری کاربران بهسوی زیست سالم یا لمپنیسم دیجیتال دارد. بهگفته وی، سرمایه فرهنگی پایین، زمینه جذب لمپنیسم نوپدید را تقویت میکند.
در بخش دیگری از این نشست، منطق پلتفرمی و نقش الگوریتمها در برجستهسازی محتوای هیجانی و جنجالی مورد بررسی قرار گرفت. این منطق، بهویژه در غیاب سواد رسانهای، به تقویت لمپنیسم دیجیتال میانجامد؛ در حالی که تعامل آگاهانه میتواند به بازتولید زیست سالم دیجیتال کمک کند.
وی با اشاره به زمینه فرهنگی ایران افزود: ساختار فرهنگی ایران که ترکیبی از دین، اخلاق و جمعگرایی است، میتواند هم مانع و هم مشوق لمپنیسم دیجیتال باشد و سیاستگذاری فرهنگی بدون توجه به این بستر بومی، کارآمد نخواهد بود.
در جمعبندی این نشست تأکید شد که فضای مجازی ایران، میدان رقابت سبکهای زندگی است و الگوی واحدی بر کاربران حاکم نیست. غفلت از این تحولات، به تعمیق شکاف فرهنگی منجر خواهد شد. راهبرد اصلی مواجهه، تقویت سواد رسانهای انتقادی، توانمندسازی کاربران، حمایت از تولید محتوای فرهنگی باکیفیت و سیاستگذاری هوشمند مبتنی بر دادههای بومی عنوان شد.
بدون دیدگاه