به گزارش روابط عمومی پژوهشکده اسلام تمدنی، مجتبی فانی رئیس اداره امور پژوهشی پژوهشکده اسلام تمدنی به مناسب شروع ماه ذی الحجه یادداشتی با عنوان «آیین حج؛ آئینه تمام نمای بندگی» ارائه نموده که در ذیل آمده است:
در هر جامعه ای با توجه به دین و تفکر غالب بر آن جامعه، می توان تعاریفی در مورد انسان و نیازهای مربوط به دست آورد. در آموزه های دینی ما نیز انسان موجودی است که فطرتش خداجو و خداخواه است.(۱) مهمترین هدف زندگی اش عبادت خدای یگانه است(۲) و حج گزاری یکی از ارکان پنج گانه دین اوست(۳) که سایر عبادات را نیز کمابیش در خود جای داده است.(۴) و از طرفی در روایات آمده که حج گزاردن از بهترین مصادیق بندگی است. (۵) و اینکه گفته شده اگر مکه از حج گزار خالی شود، امت مسلمان هلاک می گردند.(۶) می توان گفت منظور جدائی از بندگی است و آیا چه نابودی بدتر و دردناکتر از دین گریزی و کفران نعمات و در نتیجه فقدان معنویت در جامعه، می شناسید؟
برای اولین بار، اولین انسان ها حضرت آدم(ع) و حوا اولین حاجیان تاریخ لقب گرفتند. بعد از آن حجرالاسود در کوه ابوقبیس بود تا در جریان عذاب قوم نوح و فراگرفتن آب بر روی کره زمین، تنها جایی باشد که زیر آب نرود و حتی در همان حال، حضرت نوح (ع) سوار بر کشتی به طواف خانه خدا بپردازد و عبادت کند.(۷)
بعدها زوج دیگری، عامل تجدید مناسک حج شدند و ندای حج برای اولین بار جهانی شد و حضرت ابراهیم(ع) و همسرش هاجر بودند که این امر مهم از جانب خداوند را جامه عمل پوشاندند. هاجری که به فرمان الهی با کودک خردسالش در صحرایی بی آب و علف توسط ابراهیم (ع) رها شد تا از آزمایش بندگی سربلند بیرون آیند. آن گاه در مقام تسلیم میان صفا و مروه سعی کرد. پس زمزم زیر پای حضرت اسماعیل (ع) جاری گشت و این هنوز ابتدای راه آن ها بود. زیرا امتحان مهمتری برای حضرت ابراهیم (ع) در نظر گرفته شده بود و آن قربانی کردن تمام علاقه و آرزوی ابراهیم (ع) یعنی اسماعیل(ع) بود و فقط آنانکه به مقام تسلیم رسیده باشند می توانند از این امتحان سربلند باشند. بعد از این بود که پدر و پسر صلاحیت یافتند تا خانه کعبه را بنا کنند و همه عالم را به حج بخوانند. زیرا آن تکلیفی است از جانب خداوند که بر همه جهانیان است. به همین خاطر هم هست که خداوند فرمود:«در میان مردم برای ادای حج بانگ در ده»(۸)و گروه و طایفه خاصی را معین نفرمود. آن گاه ابراهیم(ع) به رکنی از کعبه نشست و ندا در داد: «به حج بیا! به حج بیا!» مردمی که در صلب رجال بودند جواب دادند: «ای دعوت کننده مطیعیم! ای دعوت کننده مطیعیم!» (۹) و این گونه جهانیان به حج فراخوانده شدند.
و از آن پس مکه مکرمه شهری شد که زائران خانه خدا را در خود جای داد. اما آیین حج در طول تاریخ دستخوش تحریفاتی بسیار شد. آن گونه که محل عبادت بت ها شد و به جز اندکی که خدای یگانه را در این خانه می پرستیدند و زیارت می کردند، هر قبیله و قومی بت مخصوص خویش را عبادت کرده حتی در مناسک دیگر حج هم توحید فراموش شد و جز آنان که بر دین حنیف بودند، اکثر حاجیان بت می پرستیدند و این وضع به همین منوال ادامه می یافت تا آخرین پیامبر الهی مبعوث شد و بت های کعبه به دست مبارک حضرت علی (ع)، جانشین بر حق پیامبر(ص) شکسته شد و باری دیگر حج زنده شد و از جانب خدا و رسول، آئین حج احیاء گردید و در کلام نورانی ایشان و ائمه معصومین(ع) سفارش بسیار بر حج گزاردن شد تا آنجا که امام صادق(ع) فرمود: «به چیزی همچون سکوت و رفتن به خانه خدا، خدا را کسی بنده نشد.» (۱۰)
مولای متقیان امیرمومنان علی(ع) نیز در مورد حج به عنوان یکی از مهمترین مصادیق بندگی فرمودند: «خداوند حج را بر شما واجب کرده، آنجا را قبله مردمان ساخت و آن را برای دینداران نشانه فروتنی در برابر عظمت او و اعتراف به عزت و بزرگواری خداوند قرار داد و از میان بندگان خود، افراد گوش به فرمانی را برگزید که دعوت او را پذیرفته، گفتارش را گوش فرا دادند و بر جایگاه پیامبران ایستادند و چونان فرشتگانی شدند که بر گرداگرد عرش خدا طواف کردند و در بازار عبادت حق تعالی سودها برگرفتند.»(۱۱)
و نیز فرمودند: «خداوند کعبه را برای اسلام نشان و برای پناه آورندگان به آن، حرم قرار داد. حج گزاری را واجب کرد، حق او را به مردم شناساند و زیارتش را بر شما نوشت و فرمود: بر هرکس که می تواند و استطاعت دارد که بر این خانه راه یابد حج واجب است و آن که کفر ورزید، سرباز زند پس همانا خداوند از جهانیان بی نیاز است.»(۱۲)
اسم حج را حجه الاسلام می گویند و خود این اسم گذاری نشانگر این حقیقت است که تا این عمل را انجام ندهیم، مسلم نیستیم و همانگونه که در آیه ۹۷ سوره آل عمران آمده، چشم پوشی از حج، کفران است و کسانی که از حج اعراض می کنند، کافر هستند. بنابراین، حج بیانگر اسلام و تسلیم است و اسلام دینی است که خدا پذیرفته است. یک بعد اسلام که در حج تجلی دارد، بعد تاریخی آن است، چون دینی که خداوند برای انسان پذیرفته اسلام است. و این اسلام جریانی است که خداوند همه انبیاء را به آن وصیت نموده است که از آدم (ع) شروع و به خاتم پیامبران(ص) ختم می شود.(۱۳) و از همان ابتدا هم حج بوده است. حتی قبل از وجود آدم (ع) و بعد از او بر پیامبران واجب شده است و بعد از آخرین پیامبر خداوند، حضرت محمد (ص) این وجوب برای همه مردم به صورت صریح عنوان شده است.(۱۴) آنچنانکه ابراهیم(ع) نیز امت خویش را به حج فراخواند. (۱۵)
به فرموده علی(ع) «حج، علم و آیینه تمام نمای اسلام است.»(۱۶) اسلام دینی است جامع و ذو وجوه؛ پس حج نیز این گونه است. اسلام مکتبی منسجم و کلیتی همتافته است و زندگی و زایندگی آن در پرتو این کلیت و انسجام رخ می نماید و لذا مثله کردن آن حاصلی جز مرگ یا نسخ مکتب نخواهد داشت.(۱۷)
اسلام دارای مبانی و ارکانی است که بر آنها بنا شده و بدان ها تکیه داده است و بدون وجود آنها فرو می ریزد و یکی از این ارکان حج است. (۱۸) بنابراین کسی که عمدا حج نگزارد، رکنی از ارکان دین الهی خویش را نابود کرده و در نتیجه اسلام کامل را از بین برده است. از همین رو خداوند درباره ترک عمدی حج فرموده است: «و هر کس که کافر شد، پس به یقین خدا از جهانیان بی نیاز است».(۱۹) در این آیه، ترک عمدی حج تعبیر به کفر شده است حتی اگر آن که شخص در ایمان و اعتقاد کافر نباشد. پس می توان گفت که حج عامل قوام دین است. همان گونه که امام کعبه را عامل قوام و پایداری دین و دنیای مردم قرار داده است.(۲۰) و به همین خاطر است که معصوم می فرماید: «لایزال الدین قائما ما قامت الکعبه»(۲۱) و تعبیر زیبای امام حسین(ع) را می فهمیم که فرمود: «حج و عمره به جای آورید تا ایمانتان شایسته گردد». (۲۲)
همان طور که در ابتدا عرض شد، هدف اصلی آفرینش انسان، شناخت خدا و رسیدن به محبت و انس به خدا و صفات نیکوی الهی و مقام خلیفه اللّهی است. و این مستلزم صفای باطن و پاکی روح از شهوات، خودداری از لذات و دوری از خطام دنیوی و تحمل رنج و کوشش در این راه و خالصانه خدا را یاد کردن و متوجه ساختن قلب به سوی اوست و از این رو عباداتی مشتمل بر این امور مقرر شده، چه بعضی از آن ها عبارت است از انفاق مالی که موجب جدایی از حطام و هیزم های دنیوی است، مانند زکات و خمس و صدقات؛ و پاره ای از عبادات عبارت است از خودداری از شهوات و لذات، مانند روزه؛ و بعضی عبارت است از ذکر و یاد خدا و متوجه گرداندن قلب به سوی او، مانند نماز.
و حج در میان عبادات، در بردارنده تمام این امور به اضافه چیزهای دیگر است. زیرا حج عبارتست از مهاجرت از وطن و خستگی بدن ها و انفاق اعمال و انقطاع آمال و تحمل زحمت ها و تجدید میثاق و حضور مشاعر و شهود شعائر و در اعمال آن یاد و ذکر خدا از هر گونه شوائبی پاک می گردد و شخص با انواع طاعات و عبادات به خدا روی می آورد و در عبودیت و بندگی به مرحله کمال می رسد.(۲۳) پس در واقع، حج ، آزمایشی دیگر برای بندگی است. امیرمومنان علی(ع) در این باره در خطبه قاصعه فرموده اند: «خداوند خانه اش را که وسیله قیام و قوام مردم است، در منطقه کوهستانی و پر از سنگلاخ و در میان کوه های سخت و شن های نرم و چشمه های کم آب و روستاهای پراکنده قرار داد و از آدم(ع) و فرزندان او خواست تا روی به آن خانه نهند و دل های خود را به سوی آن متوجه سازند تا از روی خواری شانه هایشان را جنبانده، گرداگرد آن لااله الا الله گویند و خاک آلوده و مو پریشان گام بردارند، در امتحانی بزرگ و آزمایشی سخت و دشوار فرمانبرداران را از نافرمانان جدا سازد. اگر خدا می خواست می توانست خانه خود را در بهترین و زیباترین نقطه روی زمین قرار دهد و سنگ های آن را از زمرد سبز و یاقوت سرخ فام بپا سازد، لیکن خداوند بندگان خود را با انواع سختی ها آزمایش می کند و با مجاهدت های گوناگونی به بندگی وا می دارد، با دشواری ها و ناخوشایندی ها آنان را می آزماید تا کبر و خودپسندی را قلوبشان بزدایند و فروتنی را جایگزین آن سازند».(۲۴)
اما امروز، به نظر می رسد در عصر سرعت و پیشرفت لحظه به لحظه علم، آدمیان پیگیری و حرکت به سوی رشد معنوی را چونان که باید دنبال نمی کنند. و حجّ از مهمترین دستورات اسلام و ارکان دین الهی است که بندگی خداوند با آن اتمام می یابد و تمام گناهان ایشان بخشوده می شود . پس همچون کودکی که تازه بدنیا آمده است، از همه گناهان پاک می شوند.(۲۵) همان طور که توبه آدم (ع) پذیرفته شد که جبرائیل موضع کعبه را به او نشان داد و آئین حج را تعلیمش نمود. و آن گاه بعد از پایان مناسک بود که توبه آدم پذیرفته شد. زیرا آدم(ع) عرضه داشت: «خداوندا! برای هر عاملی مزدی است. برای من که حج گزاردم چه مزدی تعیین نمودی پاسخ آمد، گناه تو بخشیده شد». (۲۶) در لسان اخبار نیز می بینیم که معصومین(ع) همین گونه فرموده اند. چنانکه از امام علی(ع) نقل شده که فرمود: «خدا را! خدا را! راجع به خانه خدایتان تا زنده اید از شما تهی مباد! چون محض ترک آن مهلت همگان برای شما نیست. و از قصد آن کمترین نتیجه، آمرزش گناهان است.» (۲۷)
اگر اعمال حج را بنگریم؛ می بینیم زیارت خانه خدا؛ بریدن از دنیا و اعتراف به گناهان و دفع شیطان و در واقع بنده خالص شدن است. به همین جهت است که گناهان پیشین حج گزار، بخشیده شده و بر او بهشت واجب می شود.(۲۸) البته همان گونه که پیامبر اکرم (ص) فرموده اند، باید با معرفت حج نمود و با توجه به ترک گناه همراهش کرد تا این خواص بر حجمان مترتب شود.(۲۹) و نیز باید از ابتدا شروع کرده و مراقب اعمال خود بود.(۳۰) پیامبر اکرم (ص) روز غدیر خم فرمود: «ای مردم! خانه خدا را حج گزارید که هیچ خاندان وارد آن نشد، جز اینکه خداوند، گناه گذشته او را تا آن زمان نادیده گرفت. و حجش که پایان یافت باید عمل از نو شروع کند.«(۳۱)
آن قدر این سفر مهم است که ائمه اطهار(ع) اصحاب خود را به قناعت در زندگی توصیه و سفارش می کردند تا بتوانند هر ساله به حج روند.(۳۲) و اما امسال که توفیق بندگی به خاطر شرایط بیماری فراگیر به گونه ای شد که خانه خدا از حاجیان خالی شد، این افسوس برای بندگان و نیز فرشتگان الهی ناگزیر است چرا که حتی فرشتگان نیز افسوس می خورند که چرا آدمیان حج را ترک کردند و برای آنها دعا می کنند. موید عرض بنده این کلام نورانی حضرت امام صادق(ع) است که فرموده اند: «کسی که از شأن او هر ساله حج است، سالی اگر نرفت؛ فرشتگان زمین به فرشتگان کوه گویند: فلانی را از دست داده ایم. او را جستجو کنید. او را بجوید و نیابند. گویند: ای خدا، اگر مانعش دینی است آن را ادا کن، اگر مرضی است شفایش ده، اگر فقری است بی نیازش کن، اگر مانعش زندان است، آزادش نما، اگر مانعش کار است بر او فراخی بده. مردم برای خویش دعا کنند و فرشتگان برای اینان.»(۳۳)
در پایان از محضر باریتعالی می خواهیم معنویت در جامعه اسلامی ما، هر روز بیش از پیش گسترده گردد تا آماده تحویل به حضرت صاحب العصر و الزمان(عج) گردد. که روزی خواهد آمد و در خانه خدا، به اذن الهی ظهور خواهد کرد و دعوت خویش را جهانی نموده و جهان را سرشار از عدل و داد خواهد کرد.
چه زیباست دعای حضرت ابراهیم(ع) در خانه خدا پس از مناسک حج و در مورد نسل خویش که ما هم در پایان کلام زمزمه می کنیم و تبرّک می جوئیم: «ربنا واجعلنا مسلمین لک و من ذریتنا أمه مسلمه لک و أرنا مناسکنا و تب علینا إنک أنت التواب الرحیم»(۳۴). «خدایا ما را تسلیم شدگان درگاهت قرار ده و از نسلمان نیز امتی بوجود آور که تسلیم درگاه تو باشند و مناسک حج را به ما بیاموز و توبه مان بپذیر که تو توبه پذیر و بخشاینده ای.»
پی نوشت ها
- سوره مبارکه روم، آیه ۳۰.
- سوره مبارکه ذاریات، آیه ۵۶.
- من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص ۷۴.
- رساله نوین فقهی تربیتی، بی آزار شیرازی، عبدالکریم، ص ۷۸.
- مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۹، ش۱۴. (ما عبد الله بشیء مثل الصمت و المشی إلی بیته)
- فروع الکافی، ج۴، ص۲۶۷.
- فروع الکافی، ج۴، ص۲۱۱.
- سوره مبارکه حج، آیه ۲۷.
- من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۲۳۲(باب الانبیاء، ش۲۲۸۲)
- مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۹.
- نهج البلاغه، خطبه اول.
- نهج البلاغه، خطبه اول.
- حقیقت حج، صفائی حائری، صص ۸و۹.
- سوره مبارکه آل عمران، آیه ۹۷.
- سوره مبارکه حج، آیه ۲۷.
- نهج البلاغه، خطبه اول.(جعله الله سبحانه و تعالی للاسلام علماً)
- کتاب حج(مجموعه مقالات)، ص ۸.
- من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص ۷۴.
- سوره مبارکه آل عمران، آیه ۹۷.
- تفسیر نور الثقلین(تصحیح سیدهاشم رسولی محلاتی)، ج۱، ص۵۶۴.
- وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۲۱.
- وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۱۵.
- رساله نوین، ص ۷۸.
- نهج البلاغه، خطبه قاصعه.
- فروع الکافی، ج۴، ص۲۵۰، ش۲.
- فروع الکافی، ج۴، ص۱۹۴.
- فروع الکافی، ج۷، ص۵۳.
- فروع الکافی، ج۴، صص۲۵۰و۲۵۱.
- بحار الانوار، ج۳۷، ص۲۱۴.
- فروع الکافی، ج۴، صص۲۵۰و۲۵۱.
- بحار الانوار، ج۳۷، ص۲۱۴.
- فروع الکافی، ج۴، ص۲۵۳، ش۱۶.
- فروع الکافی، ج۴، ص۲۶۱، ش۴۷.
- سوره مبارکه بقره، آیه ۱۲۸.
بدون دیدگاه