نشست علمی پژوهشکده اسلام تمدنی با تمرکز بر تحلیل جامعهشناختی مدینه نبوی؛
حکمرانی پیامبر خاتم(ص)؛ الگوی گذار از جامعه قبیلهای به امت شبکهمحور
دکتر سیدمحسن میرسندسی در نشستی علمی با تشریح ابعاد هویتی، نهادی و شبکهای حکمرانی نبوی، تحول اجتماعی مدینه را نتیجه طراحی آگاهانه و فرآیندی پیامبر اسلام(ص) دانست؛ تحولی که بدون دولت کلاسیک و بدون حذف تنوع، به انسجام اجتماعی پایدار انجامید.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی، نشست علمی «جلوههای اجتماعی حکمرانی پیامبر خاتم(ص)» با ارائه دکتر سیدمحسن میرسندسی، عضو هیئت علمی گروه قرآن و مطالعات اجتماعی پژوهشکده اسلام تمدنیِ پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، برگزار شد. این نشست با رویکردی تحلیلی و میانرشتهای، به بررسی فرآیندهای اجتماعی، نهادی و شبکهای تحول مدینه در عصر نبوی پرداخت و کوشید تصویری فراتر از روایتهای صرفاً تاریخی یا کلامی از این تجربه بیبدیل ارائه دهد.
تحول اجتماعی مدینه؛ فراتر از تصادف تاریخی
دکتر میرسندسی در ابتدای سخنان خود با اشاره به آیه شریفه «وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا» (آلعمران/۱۰۳)، تأکید کرد: تحول اجتماعی مدینه را نمیتوان صرفاً نتیجه دعوت دینی یا رخدادی تصادفی در تاریخ دانست. به گفته وی، جامعه پیشابعثت بر عصبیت خونی، خشونت مزمن، فقدان نظم فرامحلی و داوریهای قبیلهای استوار بود؛ نظمی که بیثباتی اجتماعی و منازعه پایدار را بازتولید میکرد.
وی افزود: در چنین بستری، شکلگیری جامعهای منسجم، متکثر و هنجارمند در کمتر از دو دهه و بدون اتکا به ابزارهای دولت کلاسیک، پدیدهای استثنایی در تاریخ اجتماعی محسوب میشود. این امر نشاندهنده نوعی «معجزه مدیریتی و اجتماعی» است که در توانایی پیامبر اسلام(ص) برای بازطراحی منطق قبیلهای بدون حذف کامل آن جلوهگر میشود.
از منطق عصبیت تا منطق امت
این پژوهشگر با مقایسه دو الگوی «اجتماع قبیلهای در دوران جاهلی» و «اجتماع امت در دوران پیامبر(ص)» تصریح کرد: در جامعه جاهلی، هویت اجتماعی بر پایه نسب و پیوند خونی تعریف میشد، فضیلت با شجاعت جنگی و برتری قبیلهای سنجیده میشد و زنان و کودکان اغلب در منطق بقا و خشونت قبیلهای حذف یا ابزارانگاشته میشدند.
در مقابل، در حکمرانی نبوی، هویت اجتماعی بر ایمان و تعهد قراردادی استوار شد. قدرت از خشونت مهارگسیخته به حکمرانی هنجاری و عدالتمحور انتقال یافت و ساختار حقوقی فراقبیلهای، بهویژه در قالب پیمان مدینه، نظم اجتماعی جدیدی را بنیان نهاد. به گفته دکتر میرسندسی، منع دخترکشی، تثبیت حقوق خانواده و بازتعریف منزلت اجتماعی زنان، نمونههایی از دگرگونی عمیق منطق اجتماعی در این دوره است.
چارچوب نظری و فرآیندی حکمرانی نبوی
عضو هیئت علمی پژوهشکده اسلام تمدنی با نقد رویکردهای رایج در مطالعات پیشین اظهار داشت: بسیاری از تحلیلها، امت را صرفاً وجدان جمعی یا پیامد حقوقی پیمان مدینه تلقی کردهاند و از بررسی فرآیندهای هنجارسازی و شبکهسازی اجتماعی غفلت ورزیدهاند. در حالی که حکمرانی پیامبر(ص) را باید بهمثابه فرآیندی فعال، مرحلهبندیشده و کنشمحور فهم کرد.
وی با بهرهگیری از نظریه عصبیت ابنخلدون توضیح داد: در این فرآیند، عصبیت خونی قبیلهای به عصبیت ایمانی و قراردادی تبدیل شد و عضویت اجتماعی از نسب به ایمان و بیعت انتقال یافت. این گذار، نه با فروپاشی کامل ساختارهای پیشین، بلکه با مدیریت تدریجی و هوشمندانه آنها محقق شد.
مدل سهلایهای: هویت، نهاد و شبکه
دکتر میرسندسی در ادامه، مدل تحلیلی سهلایهای حکمرانی نبوی را تشریح کرد و گفت: در لایه هویتی، ایمان به سازهای اجتماعی و تمدنی تبدیل شد که احساس «ما» و انسجام پایدار را ممکن ساخت. در لایه نهادی، نهادهایی چون مسجد، زکات، داوری مرکزی و نظام دیه جمعی، اعتماد فراقبیلهای و سرمایه اجتماعی نهادی را بدون وجود دولت بوروکراتیک تولید کردند.
در لایه شبکهای، وی با ارجاع به نظریه «پیوندهای ضعیف» گرانووتر، تأکید کرد که انسجام اجتماعی مدینه از طریق ایجاد پیوندهای متقاطع میان قبایل متنوع شکل گرفت؛ پیوندهایی که تنوع را به منبع قدرت اجتماعی تبدیل کردند. به گفته وی، شخص پیامبر(ص) گره مرکزی این شبکه اجتماعی بود و نقش واسطهگر فعال در مهار تعارضات بالقوه ایفا میکرد.
امتسازی؛ الگویی فراتاریخی
در بخش پایانی نشست، این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: امت نه نتیجه طبیعی تاریخ بود و نه صرفاً حاصل گسترش دینی، بلکه محصول طراحی اجتماعی آگاهانه و حکمرانی هدفمند پیامبر اسلام(ص) به شمار میرود. وی افزود: این تجربه نشان میدهد که هویت مشترک بدون حذف تنوع امکانپذیر است، مشروط بر آنکه نهادهای عادلانه و شبکهسازی فعال بهطور همزمان عمل کنند.
دکتر میرسندسی نتیجه گرفت: حکمرانی نبوی الگویی تحلیلی برای فهم و مدیریت گذارهای اجتماعی پیچیده در جوامع متکثر معاصر ارائه میدهد؛ الگویی که امت را حاصل همافزایی هویت نهادیشده، نهادسازی اعتمادآفرین و شبکهسازی فعال میداند.
بدون دیدگاه