در نشست ولایت امام بر قوانین طبیعت « کرونا و مسئله شفا بخشی » مطرح گردید:

رویکرد تاریخی به ولایت تکوینی ائمه(ع)

در امکان عقلی و حتی علمی وقوع کارهای خارق العاده از سوی انسان‌ها، به ویژه امامان تردیدی وجود ندارد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی، سیدعلیرضا واسعی عضو هیأت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی، در نشست ماه امامت که با عنوان ولایت امامان بر قوانین طبیعت از سوی پژوهشکده امامت قم برگزار شد، با تأکید بر این که مسلمات اعتقادی شیعه،‌ خط قرمز همه ماست، به عنوان مقدمه گفت:‌ امروزه تصرف در طبیعت یا به تعبیر پیشینیان، انجام کارهای معجزه‌ای از سوی انسان‌های دارای ویژگی‌های خاص، ‌نه تنها از نظر عقلی ممکن و پذیرفتنی است،‌ بلکه از نظر علمی نیز قابل دفاع است و کسی از این زاویه نمی تواند بر دیگران خرده‌گیری کرده و اشکالی وارد کند، آنچه محل بحث و گفتگوست،‌ این است که آیا از سوی امامان، ‌در طول زندگی، چنین اعمالی سر زده یا نه و به بیان دیگر،‌ آیا چنین اموری از سوی آنان واقع شده یا خیر؟ چنان که روشن است، ‌مساله اصلی گفتگو، ‌وقوع معجزه از سوی دسته ای از آدمیان است که به تعبیر نیچه، امری تاریخی است،‌نه کلامی یا فلسفی.

وی در ادامه اشاره کرد: انتظار از امام،‌ پیشوایی در امور دینی و معرفتی است، ‌بنا بر این گفتگوی انتقادی در باره معجزه‌آنان، خللی به مبانی اعتقادی شیعه وارد نمی‌سازد و اگر این سخن مورد پذیرش باشد،‌ برای حقانیت راه و اعتبار داده‌ها،‌ باید به ارائه دلیل و اقامه برهان توجه کرد،‌ کارهای خارق‌العاده و شگرف، نمی توانند در این عرصه کارآیی داشته باشند،‌چنان که در منطق ریاضی،‌ تنها پیمودن مسیرهای نتیجه بخش، اثر دارد و بی هیچ تردیدی،‌ انجام کارهای خارق‌العاده در نتیجه تأثیری ندارد.

واسعی در ادامه وارد اصل بحث شد و سنجه‌های داوری داده‌های دینی را دو عنصر مهم درون دینی و بیرون دینی شناسایی کرد و گفت: وقتی سخنی در باره پیشوایان گفته می‌شود، آنها را با چند سنجه می‌توان اندازه گیری کرد؛ قرآن،‌ سنت معتبره و مسلمات عقیدتی به اضافه عقل،‌علم و تاریخ. بنا بر این،‌تاریخ یکی از عناصر مهم این عرصه است. وی در ادامه بیان کرد: چون مسأله وقوع معجزه‌ از سوی امامان، در زمانی از گذشته باید رخ داده باشد، این تنها تاریخ-در معنای گسترده آن- است که می‌تواند در باره آن اظهار نظر کند و دیگر منابع و متون در خدمت آن قرار می‌گیرند، یعنی این تنها تاریخ است که امکان نگاه به گذشته و شناسایی آن را برای آدمی فراهم میسر می‌سازد.

البته بدیهی است که مراد از تاریخ، کتاب‌های تاریخ یا سیره نیست،‌بلکه دانشی است که مطالعه رفتار آدمی در گذشته می‌پردازد. برای روشن شدن بهتر بحث، لازم است نگاهی به گونه‌های تاریخ بیفکنیم. وی ادامه داد: تاریخ بر سه گونه یا شکل مورد استفاده قرار گرفته است: یکی تاریخ نقل محور است که تقریبا همه تواریخ گذشته چنین بوده‌اند. آنچه برای این نوع از تاریخنگاری اهمیت داشته، وثاقت راوی و اتصال سند بود. نوع دیگر تاریخ علمی است که برخی با عنوان تحلیلی از آن یاد می‌کنند. این گونه از تاریخ، با بهره‌گیری از روش راستی‌آزمایی به بررسی، تحلیل و حتی تبیین رخدادهای گذشته می‌پردازد و سه دیگر، تاریخ فلسفی و کلان‌نگرانه است که از منظر فلسفه تاریخ پیش می‌رود. آنچه در این گفتار مد نظر است،‌گونه دوم،‌یعنی تاریخ علمی است.

وی سپس به بسط این مدعا پرداخت و گفت: تاریخ علمی،‌مبتنی بر الگویی یا روشی است که بر مبنای آن می‌توان گذشته را شناسایی کرد و گفته‌های مربوط به آن را با آن محک زد،‌از جمله معجزات را. در این نگره،‌ سه نکته مهم وجود دارد؛‌یکی اعتبارسنجی است،‌ دیگرفرهنگ‌سازی و سوم هم‌خوانی مجموعه داده‌ها. در بخش اعتبار سنجی، گام آغازین آن است که همه گزاره‌های تاریخ بایدمستند به منابع اولیه باشد. این که مطلبی در ادوار بعدی بر سر زبان‌ها افتاده یا در متون راه یافته است، بی‌آنکه ردپایی از آنها را در منابع اصلی و اولیه وجود داشته باشد،‌نمی‌تواند قابل اعتنا باشد. تنها گزاره‌ای برچسب تاریخی بودن می‌خورد که در منابع بتوان برای آن گواهی یافت،‌البته این تنها یک گام در این عرصه است. هر چه مدعای گزاره مهم‌تر و عجیب‌تر باشد، به همان میزان، ‌ضرورت پردازش بیشتری می‌یابد.

بر اساس آن‌چه بیان شد، ‌صرف تواتر یک خبر نمی‌تواند برای صحت آن کافی باشد، بلکه باید به عنصر دوم هم توجه کرد و آن فرهنگ سازی پدیده یا آثار اجتماعی آن است که تاریخ فرهنگ را وارد کار می‌کند. پدیده‌های بزرگ، ناخواسته در حیات مردم آثاری برجای می‌گذارند یا باید بگذارند و اگر چنین اثری دیده نشد،‌در اصالت گزارش‌ها باید تردید داشت. هم چنین هم‌سازی مجموعه داده‌هاست که فرصت فراخی را برای گفتگو طلب می‌کند.

دانشیار پژوهشگاه در ادامه به این نکته اشاره کرد که در بررسی رویدادها،‌آنچه مرتبط به امام است با آنچه از خود امام است، ‌متفاوت است. این که اتفاقاتی در هنگامه ولادت کسی نقل می‌شود، عملا ارتباطی به نقش او پیدا نمی‌کند، اما مواردی که به خود آنان نسبت داده می‌شود باید از روی اختیار و اراده باشد که طبعا برای زمان بعد از رحلت،‌چندان قابل بررسی نیست. بر این مبنا،‌بسیاری از چیزهایی که به عنوان امور خارق‌العاده یا معجزه نقل می‌شود،‌ نیازمند بررسی انتقادی جدی خواهد شد.

وی در پایان تأکید کرد: اگر جایگاه امام و انتظار از او به درستی تبیین شود،‌ دسته‌ای از پرسش هایی ی که امروزه و در وقت بروز مشکلات،‌ مثل کرونا مطرح می‌شود، بی‌معنا می‌گردد،‌هر چند از منظر روانشناسی‌درمان‌گر مقوله شفایابی،‌ بیش از هر چیز به توان ایمانی قابل مرتبط است تا قدرت تأثیری فاعل.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *