به همت گروه فقه کاربردی پژوهشکده اسلام تمدنی؛

سمینار پژوهشی بررسی ارتباط متقابل تربیت و اقتصاد براساس آموزه های اسلامی برگزار گردید.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی، سمینار پژوهشی بررسی ارتباط متقابل تربیت و اقتصاد براساس آموزه های اسلامی با حضور دکتر سیدمحمد حسینی عضو هیأت علمی گروه فقه کاربردی پژوهشکده اسلام تمدنی به عنوان ارائه دهنده و دکتر ناصر الهی و دکتر خسرو باقری به عنوان استاد ناظر برگزار گردید.

در ابتدای جلسه سیدمحمد حسینی گفت: واژه اقتصاد به معنای «میانه روی» است. در روایات نیز غالبا به همین معنا و متضاد اسراف به کار رفته است. امروزه منظور از اقتصاد در اصطلاح علمی، دانشی است که به آدمیان این امکان را می‌دهد که با استفاده از منابع کمیاب، نیازهای بیشتری را تأمین کند. اما آنچه بیشتر به عنوان دانش اقتصادی بر سر زبان ها افتاده یا در نظام اقتصادی کشورها جریان دارد، فرایند تولید ثروت بیشتر و به تعبییر عامیانه، تولید پول بیشتر است و کمتر به ابعاد تربیتی، اخلاقی، اجتماعی و حتی شیوه‌های تولید پول، پرداخته می‌شود.

وی افزود: در مقابل، برخی از کسانی که با آموزه‌های اسلامی آشنایی بیشتری دارند برای نمونه شهید سیّد محمّد باقر صدر، برآنند که منظور از اقتصاد در قرآن و سنت، دانش اقتصادی نیست بلکه روش اقتصادی است،  با این تفاوت که در دانش اقتصادی می‌توان به پاسخ پرسش‌هایی از نوع «آنچه هست» دست یافت. برای مثال؛ دست آوردهاى بازار آزاد چیست؟ و چگونه قیمت به عرضه و تقاضا وابسته است؟ و وابستگى یکى به دیگرى، چگونه مى باشد؟ بدیهی است این پاسخ‌ها نه تنها انسان را به زندگی اقتصادی مطلوب راهنمایی نمی کند، بلکه برای تأمین بهترین پاسخ‌ها از این نوع، انسان تبدیل به ابزاری در خدمت چنین دانشی می‌شود تا بتواند بهترین شرایط از بازار آزاد، تقاضا، ارزش اقتصادی و دست آورد اقتصادی را ایجاد کند. اما اگر پرسش‌هایی از این نوع مطرح شود که: بازار باید چگونه باشد یا شایسته است که بازار چگونه باشد؟ چگونه بازار می‌تواند در راستای تعالی انسانی نقش ایفا کند؟ چگونه آزادی در بازار می‌تواند عدالت در توزیع را عهده دار شود؟ یا آیا بازار آزاد می‌تواند نیازها را با عدالت اجتماعی و عدالت انسانی هم‌راستا سازد؟ در این گونه پرسش‌ها با «روش اقتصادی» مواجه می‌شویم. چیزی که به ما می‌گوید وضعیت اقتصادی «چگونه باید باشد؟» و «چگونه نباید باشد؟» اینجاست که باید از رابطه تربیت و اقتصاد سخن گفت.

عضو هیأت علمی گروه فقه کاربردی گفت: خداوند مربی است که همواره تربیت شونده را به نفع خود او تربیت می‌کند. قرآن به عنوان مهمترین منبع اسلامی، کتاب هدایت و تربیت انسان‌هاست. پس این سوال اهمیت پیدا می‌کند که چگونه اقتصاد و امور معیشتی انسان‌ها و چگونه رفتار اقتصادی مورد نظر اوست. به بیان دیگر، اقتصاد و رفتار اقتصادی که مورد نظر اسلام است باید وجه تربیتی آن غالب باشد. زیرا غرض و مقصود اساسی اسلام تربیت انسان‌ها و تعالی آن‌ها به سوی خداست.

وی افزود: از سوی دیگر، مسائل اقتصادی و امور معیشتی آدمیان از چنان سهم عظیمی در زندگی آن‌ها برخوردار است که نمی شود به طور خاص و به صورت مجموعه‌ای منسجم که بتواند گزاره‌های اساسی دین را در این رابطه بیان کند، به آن پرداخته نشود. بنابراین باید ببینیم که اقتصاد و امور معیشتی از نظر اسلام چگونه در تربیت اسلامی نقش آفرینی می‌کند و چه عواملی را در اولویت قرار می‌دهد.

حسینی گفت: اکتشاف مبانی تربیتی در ارتباط با انسان و بر اساس آن بازسازی نظام تربیتی، موجب تحقق سازوکارهای رفتار مطلوب می شود که یکی از پیامدهای آن رشد و توسعه اقتصادی خواهد بود. نیز در تبلیغات وسیعی که امروزه برای کالاهای مختلف صورت می گیرد، جایگاه عناصر تربیتی نادیده گرفته می شود و بدون توجه به نقش تخریبگر یا تربیت کننده این تبلیغات، در حضور یا غیبت اولیای تربیت، می بینیم اقتصاد به طور گسترده در تربیت حضور دارد. این مسائل را می توان در باره اسباب بازی‌ها، لباس‌ها، ادبیات کودکانه در کتاب‌ها و محاورات مردم و اموری از این قبیل نیز مطرح کرد.

وی در پایان افزود: در این پژوهش تلاش می‌کنیم که رابطه تربیت و اقتصاد را از نظر اسلام کشف و بررسی کنیم. تربیت در کدام جلوه یا تجلی خود می‌تواند کنشگر اقتصادی متدین بیافریند؟ و کنشگر اقتصادی از نظر اسلام از چه تربیتی برخوردار است، فعالیت‌ها و رفتارهای اقتصادی او به چه ویژگی‌هایی بارز است که تأثیر تربیت اسلامی او را نشان می‌دهد به بیان دیگر، تربیتی که اسلام برای رهروان خود انتظار دارد با کدام گزاره‌های اقتصادی پشتیبانی می‌شود؟

 

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *