عضو هیأت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی:
قهرمانان “برآمده”، قهرمانان “برآورده”
قهرمانان برای تغییر می کوشند و برآوردگان برای بقا دست و پا می زنند!
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی، سیدعلیرضا واسعی عضو هیأت علمی هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی در یادداشتی که در خبرآنلاین آمده، آورده است: سیدنی هوگ در کتاب خود (قهرمان در تاریخ)، به تئوری نقش قهرمانان در تاریخ که از سوی برخی از فیلسوفان نظری تاریخ مطرح است، نقدی اساسی وارد می کند، از آن رو که قهرمان ها را محصول جامعه ای می داند که در آن زندگی می کنند، هر چند می پذیرد برخی از آدمیان فراتر از زمانه خویش و نوابغ دورانند، ازین رو بایان پرداخت و تأملند. او برای ارزیابی بهتر این گروه از آدمیان، آنان را به دو دسته “تأثیرگذار” و “ذی نفوذ” تقسیم می کند و بر آن است همه آنان که در تاریخ نقشی آفریده یا می آفرینند و به تعبیر فلسفه تاریخی، به عنوان قهرمان(سلطان، خلیفه، امام، پیشوا، رهبر، فرمانده یا به هر عنوان دیگر)شناسایی می شوند، در یک سطح نیستند؛ پاره ای از آنان بر موج پیش آمده سوار شده و با تدبیر بهره گیری از فرصت ها پیش می روند، اما دسته دیگر خود موج ساز و تحول آفرینند و این دسته آخیرند که شایسته دریافت چنین عنوانی هستند، مثل پیامبران، پادشاهان موسس یا پیشوایان پایه گذار حکومت یا مکتب.
یادکرد این نکته بایسته است که قهرمانان از نظر ارزشی همانند هم نیستند، چون عده ای از آنان در راه اصلاح جامعه و انسان گام بر می دارند، ولی عده ای مسیر نادرست و غیرانسانی را دنبال کنند، بنا بر این، اطلاق چنان لفظی بر آنان به معنای تکریم یا تنزیه آنان نباید شمرده شود، بلکه صرفا ناظر به نقش آنان در جامعه است.
طبقه بندی سیدنی هوگ از قهرمانان در تبیین پاره ای از تحولات سیاسی اجتماعی کارآمد و پاسخگو است، اما در جهان دموکراسی وار امروز(دموقراضی=دموکراسی معیوب) نیازمند بازتعریف و نگاهی دیگر است، از آن رو که این فضا بستری برای ظهور قهرمان نماها است، یعنی کسانی که به تعبیر یوکیشی- تمدن اندیش ژاپنی- اگر توان پیش برد و سامان دهی جامعه ای را ندارند، قطعا می توانند از شکوفایی و پیشرفت آن جلوگیری کرده و آن را به فساد و تباهی بکشند. برای فهم بهتر این سخن، باید به این نکته بنیادین توجه داشت که آدمیان بر قدرت که به حکم جایگاه، فرصت ها و امکانات در اختیار، همچون قهرمانان خودنمایی می کنند، دو دسته اند؛ “برآمدگان” که به شخصیت فردی و توانایی های فکری و علمی، و شایستگی های خود پیش آمده، رشد یافته و جایگاهی پیدا کردند و “برآوردگان” که تابع شرایط خاصی برکشیده شده و بر مسند و قدرتی گماشته شدند، بی آنکه صلاحیت های لازم معطوف به آن عرصه را داشته باشند.
“برآمدگان” البته ممکن است به نقش تخریبی روی کنند، چنان که در تاریخ و امروز افراد بسیاری چنین بوده و هستند، اما آن چه اهمیت دارد آن است که اینان به اعتبار درک، دریافت، انگیزه ها و اهدافی که دارند و به اقداماتی دست می زنند، اصالتی دارند و بر پای خویش ایستاده اند، به هیمن سبب نقد اندیشه ها و کرد و کارهایشان ممکن، و زمینه گفتگو با آنان فراهم است یا لااقل می شود آنان را شناخت و برای همراهی یا تقابل با آنان طرحی درافکند و سیاستی پیشه کرد، ولی “برآوردگان” چنین نیستند؛ آنان همچون عروسک هایی در دستان دیگری و پیروانی گوش به فرمانند که به دستورها یا حتی نیت های پنهان ارباب قدرت- چه قدرت سیاسی، چه نظامی، چه مالی، چه اطلاعاتی و …- عمل می کنند و چون بدون اندیشه و ایده استقلالی اند، عموما کارکردی تخریبی و بازدارای داشته و خواسته و ناخواسته مانع پیشرفت و شکوفایی دیگران و جامعه می گردند.
“برآوردگان” حداقل سه ویژگی برجسته دارند:
اول آن که عموما محصول ارتباط و قرابتند- چه خونی و چه اجتماعی- نه تخصص و حتی تعهد که دغدغه برخی از ایدئولوژی اندیشان است.
دوم آن که قدرت زده و فرمانبردارند و برای استحکام موقعیت از هر فرمانی پیروی می کنند، بی آن که درکی از رفتار یا پیامدهای کرد و کار خود داشته باشند. ترس از مطرود شدن و به حاشیه رفتن از آنها افرادی مطیع، سرسپرده و متملق ساخته است. به بیان روشن تر، چون همه اعتبار و ارجشان به حکمی است که برایشان صادر یا میدان بی رقیبی است که برایشان طراحی شده، تنها به صاحبان و قدرت بخشان خویش وفاداری می کنند.
سه دیگر آن که برای حفظ موقعیت از هیچ هزینه ای دریغ نمی کنند، از آن رو که دوام و بقای خویش را در آن می بینند.
قهرمان های پوشالی یا به امضاء، در همیشه تاریخ بوده و امروزه نیز به فراوانی یافت می شوند، به ویژه در جوامعی که سیستم مشاوره و رایزنی درست و شایسته سالارانه و قوانین یا ظابطه های برآمدن صحیح در آن حاکمیت ندارد، از این رو باید بیش از پیش در مهارشان اندیشید.
بدون دیدگاه