علامه طباطبایی سعادت دنیوی و اخروی را در گرو دولت اسلامی می‌دانست

رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه علامه طباطبایی سعادت دنیا و آخرت را در گرو تحقق دولت اسلامی می‌دانست، گفت: در غرب منافع فردی را در بین خود رعایت می‌کنند، ولی در برخورد با جوامع دیگر با بهانه‌های مختلف به نام دفاع از حقوق طبقات محروم و آزادی و صلح و … سعی می‌کنند آن جوامع را مورد ظلم قرار دهند. 
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ایسکا به نقل از خبرگزاری قرآنی ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین نجف لک زایی، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، پنج شنبه ، ۲۲ آبان در نشست علمی «دولت اسلامی از منظر فلسفه سیاسی علامه طباطبایی» که در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد با اشاره به آیه ۲۰۰ آل عمران «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»، گفت: علامه فرموده است که این آیه خلاصه سوره آل عمران است؛ بعد فرموده در اینجا چند صیغه امر به کار رفته که همه آنها مطلق است؛ اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا؛ اصْبِرُوا، ناظر به صبر افرد است، وَصَابِرُوا، ناظر به بعد اجتماعی است؛ وَرَابِطُوا هم دستور ایجاد جامعه اسلامی است. یعنی خدا برای رسیدن بشر به سعادت دنیا و آخرت انسان را به این چند دستور توجه داده است.لک زایی تصریح کرد: مغز فلسفه سیاسی اسلامی مد نظر علامه آن است که سعادت، فقط دنیوی نیست و اخروی هم هست و راز و رمز آن اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا است. علامه در ذیل این بحث به رابطه فرد و جامعه، رشد فردی و اجتماعی، طراحی نظام معیشت در جامعه اسلامی، منطق تعقل و احساس و … پرداخته و فرموده که بر جوامع اسلامی، منطق عقلانیت حاکم است و بر جوامع غیر اسلامی، احساسات حاکم است.وی افزود: علامه در بحث توجه به خدا و توحید فرموده است که کار برای خدا به معنای اعراض از دنیا نیست؛ ایشان معتقد است جامعه اسلامی اولا و بالذات برای استقرار توحید است و وقتی توحید و لقای الهی ایجاد شد، عدالت تحقق خواهد یافت؛ نمی‌شود جامعه‌ای مدعی موحد بودن باشد، ولی در آن حق الناس به راحتی زیر پا گذاشته شود.

رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: براساس باور علامه، مرکز تصمیم‌گیری در جامعه اسلامی، پیامبر است؛ دستوراتی در قرآن است که مخاطب آن خود پیامبر است ولی دستوراتی هست که مخاطب آن عموم مردم هستند، مانند اقامه نماز و انفاق در راه خدا، امر به معروف و نهی از منکر و جهاد در راه خدا و اجرای احکامی مانند قطع کردن دست دزد و مجازات زناکار و … . از مجموعه خطابات این گونه‌ای، استفاده می‌شود که دین، اجتماعی است و اجرای دستورات را از همه مردم و نه فقط رهبر جامعه می‌خواهد؛ دعوت، هدایت و تربیت وظایف رسول الله(ص) است.

لازمه قدرتمندی جامعه همراهی مردم با رهبری است
لک زایی بیان کرد: مردم همه وظایفی دارند که اجتماعی است و باید اقامه شود؛ فلسفه سیاسی اسلام این است که جامعه باید قوی باشد و این قدرتمندی در گرو همراهی مردم با رهبری است. به زعم علامه طریقه حکومت اسلام مانند پادشاهی نیست که مردم برده پادشاه باشند. حکومت پیامبر دموکراسی هم نیست، زیرا دغدغه دموکراسی، دغدغه دنیوی مردم و تمتعات این دنیایی است و دغدغه اخروی ندارند.

وی تاکید کرد: بنابر این به تعبیر علامه دولت سه‌گانه است؛ اسلامی، ملوکی و پادشاهی و دموکراسی که هیچ کدام از آن دو مورد قبول ایشان نیست. از دید علامه دوره امامت هم همینطور است یعنی جامعه بر مبنای امام و امت اداره می‌شود و دولت اسلامی جامعه را اداره می‌کند.

لک زایی بیان کرد: در مورد بعد از پیامبر اهل تسنن یک دیدگاه و شیعه دیدگاه دیگری دارد؛ علامه در مورد عصر غیبت فرموده است که همان طور که در دوره حضور مخاطب آیات خود مردم بودند در دوره غیبت هم همان طور است و قرآن نسخ و تعطیل نشده است، بنابر این برای تحقق آیات الهی، حکومت لازم است و حکومت هم رهبر می‌خواهد؛ تکلیف مسلمین این است که حاکم را براساس سیره رسول الله(ص) تعیین کنند و همان سنت امامت و به دور از ملوکی و پادشاهی و امپراتوری اجرا شود.

مردم باید حاکم را بر مبنای اسلام انتخاب کنند
معاون پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی حوزه بیان کرد: بر این اساس؛ مردم حق ندارند هر کسی را دلشان خواست انتخاب کنند زیرا همیشه نظر اکثریت، مطابق حق نیست بنابراین باید براساس سنت امامت، رهبر انتخاب شود. وظیفه اصلی چنین رهبری هم اجرای احکام ثابت دین است اما در امور متغیر، امور جامعه را با مشورت سرپرستی می‌کند. قطعا در دوره غیر معصوم، کسی همانند معصومین نمی‌توان پیدا کرد ولی بر مسلمین واجب است کسی را انتخاب کنند که بیشترین شباهت را به رهبران الهی دارد و او هم وظیفه حفظ اصول اصلی اسلام را دارد.

لک زایی تصریح کرد: علامه می‌گوید در اسلام هم فرد و هم جامعه اصالت دارد و در برخی موارد جامعه قوی‌تر وارد شده و فرد مقهور آن می‌شود؛ علامه معتقد است که اگر مردم به جان هم بیفتند مانند اعضای یک بدن هستند که هر عضوی علیه عضو دیگر فعالیت می‌کند. از دید وی در غرب رابطه میان افراد براساس منافع است، لذا حقوق رعایت می‌شود زیرا می‌دانند اگر می‌خواهند حقوق‌شان رعایت شود باید حق همدیگر را رعایت کنند، ولی در مورد رابطه با غیر جامعه خود ظالم هستند.

استاد حوزه تاکید کرد: علامه معتقد است که اسلام می‌گوید شما به عنوان جامعه باید با جوامع دیگر هم رابطه عادلانه داشته باشید؛ در غرب منافع فردی را در بین خود رعایت می‌کنند ولی در برخورد با جوامع دیگر با بهانه‌های مختلف به نام دفاع از حقوق طبقات محروم و آزادی و صلح و … سعی می‌کنند آن جوامع را مورد ظلم قرار دهند.

تفاوت نظام‌های غربی با جامعه مدنظر اسلام
لکزایی با بیان اینکه وی مهمترین شاخصه مجتمع اسلامی را برقراری رابطه عادلانه با دیگر جوامع و کشورها می‌داند، افزود: کشور اسلامی دلسوز جوامع دیگر است و براساس استخدام دوطرفه رابطه برقرار می‌کند. ایشان می‌گوید روشنفکران ما در ارتباط با غرب توجه به این مسئله ندارند و صرفا از ترقی و رابطه قانونی و پیشرفت آنجا می‌گویند در حالی که اینها در نسبت بین خود رعایت عدالت را دارند ولی در برخورد با جوامع دیگر چنین نیست.

استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: دولت مدنظر علامه دولت توحیدی عادلانه است؛ یعنی اولا توحیدی و ثانیا عادلانه است.

منبع:خبرگزاری ایکنا

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *