با ارائه دانشیار دانشگاه محقق اردبیلی برگزار گردید؛

نشست روش‌شناسی صدق و توجیه گزاره‌های الهیاتی در فلسفۀ اسلامی در مقایسه با معرفت‌شناسی معاصر

 

اکرم عسکرزاده مزرعه: مشخصه های نظریه های معرفت شناختی معاصر، گستردگی دامنه معرفت به فهم، غیرهنجاری بودن، وظیفه ناگروی، آگاهی درجه دوم و بیرونی، مبتنی بر علت بودن شناخت است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی؛ نشست روش شناسی صدق و توجیه گزاره‌های الهیاتی در فلسفه اسلامی در مقایسه با معرفت‌شناسی معاصر از سلسله نشست‌های نقد مبانی معرفت‌شناختی و روش‌شناختی علوم اسلامی با ارائه اکرم عسکرزاده مزرعه دانشیار دانشگاه محقق اردبیلی و دبیری علمی اویس استادی برگزار شد.

در ابتدای این نشست عسکرزاده گفت: فلسفه معاصر  غربی به کارکرد عقل عملی در حوزه شناخت توجه ویژه ای دارد. از طرفی عنایت به کارکرد عقل عملی در فلسفه و معرفت در فلسفه اسلامی سابقه ای دیرینه دارد. و فلسفه معاصر ایران می تواند از این سرمایه عظیم استفاده کند و ایده های ناب و جدیدی دربارۀ کارکرد عقل عملی در فلسفه و شناخت ارائه دهد. فلسفه ای که معضلات و گره های نظریه های پیشین را نداشته باشد.

وی افزود: نظریه های معرفت شناختی را می توان به دو دسته نظریه های سنتی و معاصر تقسیم کرد. مشخصه های معرفت شناسی سنتی عبارت است از انحصار معرفت در معرفت گزاره ای، هنجارمندی، وظیفه گروی، آگاهی درونی و مبتنی بر دلیل بودن. مشخصه های نظریه های معرفت شناختی معاصر، گستردگی دامنۀ معرفت به فهم، غیرهنجاری بودن، وظیفه ناگروی، آگاهی درجه دوم و بیرونی، مبتنی بر علت بودن شناخت است.

دانشیار دانشگاه محقق اردبیلی گفت: فهم و معرفت گزاره ای دو راه مختلف برای شناخت واقعیت هستند. گستردگی معنای شناخت به فهم به افلاطون باز می گردد. در ترجمه های اخیر به اشتباه فهم را به دانستن هایی از سنخ مهارت عملی و بلد بودن ترجمه کرده اند در حالی که فهم همان دانایی است. دانایی ای که فرد را قادر می سازد باورهای نظری خویش را برای حل معضلات جامعه ای که در آن زندگی می کند، به کار بندد.

عسکرزاده در پایان افزود: از نظریه های معرفت شناختی برون گرایانه می توان به نظریه های اعتمادگرایی آلوین گلدمن و نظریه کارکرد صحیح  آلوین پلانتینگا و نظریه معرفت شناسی فضیلت ارنست سوزا و نظریه معرفت شناسی فضیلت لیندا زاگزبسکی اشاره کرد. در معرفت شناسی معاصر ایران اقبال زیادی به نظریه معرفت شناسی فضیلت زاگزبسکی شده است. در حالی که به نظر من نظریه معرفت شناسی فضیلت سوزا اگر نگویم بیشتر حداقل به اندازۀ نظریه معرفت شناسی فضیلت زاگزبسکی دقت لازم برای بهره برداری معرفت شناختی را دارد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *