به همت گروه قرآن و مطالعات اجتماعی پژوهشکده اسلام تمدنی برگزار گردید؛
نشست علمی شاخصه های فقه اجتماعی قرآن کریم
حجت الاسلام سیدمحمدعلی ایازی:فقه اجتماعی،فقه مقاصدی و ناظر به چالشها و مسائل اجتماعی روز است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی، نشست علمی شاخصه های فقه اجتماعی با ارائه حجتالاسلام سیدمحمدعلی ایازی، استاد حوزه علمیه قم و دبیری علمی اویس استادی به همت گروه قرآن و مطالعات اجتماعی پژوهشکده اسلام تمدنی برگزار گردید.
حجتالاسلام ایازی در ابتدای این نشست گفت: تعاریفی که از فقه اجتماعی ارائه میدهیم بیشتر میدانی هستند. یعنی تعاریف و شاخصههای فقه اجتماعی از فعالیتها و مطالعات ۳۰ یا ۴۰ نفر از افرادی که در این حوزه فعالیت و مطالعه دارند، استخراج و استنباط نمودهایم و به چهار تعریف رسیده ایم. فقه اجتماعی در برابر فقه فردی: وقتی فقها دربارۀ احکام سخن میگویند مخاطبشان مکلف و فرد است، اما مخاطب فقه اجتماعی جمع و جامعه است و از عناوینی مانند قوم، ناس، امت و… استفاده میکند. فقهی که موضوعات و مسائل اجتماعی را مطرح میکند، مسائلی که در جمع و جامعه بازمیگردد مانند محیط زیست، رسانه، شبکه، نظام بینالملل و…. فقهی که نظامهای اجتماعی را مورد بحث قرار میدهد مانند نظام فرهنگی، نظام سیاسی، نظام اجتماعی، نظام اخلاقی و فقهی که برآمده از موضوعات و احکام و الزامات و حقوق اجتماعی است و مسائل و موضوعات خود را از مسائل علوم اجتماعی میگیرد.
وی افزود: پس از تعریف فقه اجتماعی باید دید از چه راههایی میتوان فقه اجتماعی را شناخت؟ سه رکن این مسئله را تسهیل میکند. شاخصهها، مبانی و قواعد.
استاد حوزه علمیه گفت: پیش از پرداختن به بحث اصلی چند مقدمه لازم است. منظور از شاخصهها، علائم، نشانهها و معیارهای فقه اجتماعی است؛ شاخصهها، عمومی هستند، فراگیر نیستند یعنی ممکن است مثلاً در آثار آقای مطهری همۀ آنها وجود نداشته باشند؛ در فقه فردی به راحتی منابع و مراجع کلی فقه مانند جواهر و… ارجاع میدهیم، اما در فقه اجتماعی چنین منبع جامعی وجود ندارد و بیشتر آثار موجود در این حوزه تکنگاری است؛ آثار موجود در فقه اجتماعی از عناوین رایج فقهی خالی است و قالبها و تقسیمبندیهای معمول کتب فقهی ماننند عبادات، معاملات و…. پیروی نمیکند؛ این فقه هنوز دوران کودکی خود را طی میکند و هنوز صیقل نیافته است و چهارچوب و قواعد آن مدون نشده است.
حجتالاسلام ایازی شاخصههای فقه اجتماعی را اینگونه بیان کرد: تحول از دیدگاه فردی و اخروی به دیدگاه اجتماعی و جمعی با تکیه بر موضوعات عرفی، کاربردگرایی به معنای کارکرد گرایی در فقه که باید نتایج و آثار احکام توجه کنیم؛ توجه به مسئله ثابت و متغیر و گوهر و صدف؛ این موضوع در فقه فردی اصلاً مطرح نیست، اما در آثار همۀ نواندیشان وجود دارد. فقه اجتماعی، فقه مقاصدی است، یعنی احکام تابع عللی هستند که باید به آنها توجه کنیم و برای آنها انعطاف داشته باشیم. فقه تقریبی با ادبیات مخصوص هستند؛ مبارزه را عقاید خرافی، انحرافات و بدعتها؛ اهتمام به حل چالشها و شبهات عصری؛ در فقه فردی چیزی به این معنا وجود ندارد؛ در فقه فردی چیزی به این معنا وجود ندارد، ولی در فقه اجتماعی معاصر ناظر به چالشها و مسائل اجتماعی روز است؛ارائه راه حل برای اجرای شریعت؛ اهتمام به مسائل زن و دفاع از شخصیت و حقوق زن.
وی در پایان به بحث تفصیلی دربارۀ برخی از مهمترین این شاخصها پرداخت.
بدون دیدگاه