لکزایی گفت: اتفاقی که در جامعه ما رخ داد و باعث شد که از پس مدیریت این فضا برآییم این بود که فرصت خدمت به عنوان گونهای از مناسک جمعی جدید در جهت کمک به دیگران از سوی مردم ما به رسمیت شناخته شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ایسکا ( پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ) به نقل از خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، آنچه در ادامه می آید بخش اول گفتگوی ما با «شریف لک زایی»، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی درباره تاثیرات ظهور پدیده کرونا و تبعات آن بر مناسک دینی، پوست اندازی و تحولات کارکردی مناسک جمعی و ارتباط میان بلایای جمعی و گرایش به معنویت است.
امروز در فضای پس از کرونا برخی از افول مناسک دینی به ویژه مناسک جمعی سخن می گویند. آیا بحران هایی نظیر کرونا می تواند به تعطیلی مناسک دینی منجر شود؟ جامعه ما به ویژه در این چند ماه چه پوست اندازی ها و تحولاتی را در این عرصه شاهد بود؟
آنچه در ماه های گذشته و پس از وقوع رخداد کرونا شاهد بودیم شوکی به جامعه ما بود با وجود این که ما در یک جامعه دیندار زندگی می کنیم اما به خاطر ناشناخته و گنگ بودن واقعه، بسیاری در شوک و نگرانی بودند و طبیعتا برخی از مردم تصور کردند که بحث دینداری هم تحت الشعاع این رویداد قرار گرفته است بنابراین فضای بسیاری متفاوتی هم شکل گرفت.
البته در این میان برخی هم بر طبل بی تاثیر بودن مناسک مذهبی و غیرمنطقی بودن اعتقاد و باور دینداران هم می کوبیدند و حواشی این بیماری را بسیار برجسته می کردند و نوعی تقابل میان علم و دین را هم شکل می دادند و تصورشان این بود که جامعه دینی ای مثل ایران گرفتار این ویروس مهیب شده است و در این میان مناسک دینی در چنین فضایی پاسخگو نیست. همچنان که احتمالا به یاد دارید و در رسانه ها و شبکه های اجتماعی هم بازتاب داشت در آن روزها بسیاری تلاش کردند با استفاده از فضای پیش آمده بر ناکارآمدی مناسک دینی تاکید شود به ویژه این حمله ها را در موج اول کرونا بیشتر شاهد بودیم. در این موج علیه نهادهای سنتی مثل نهاد مذهب و مناسک مذهبی تبلیغ و جریان سازی و نوعی بی خاصیت بودن آن ها از سوی بنگاه هایی که در تقابل و ضدیت با دینداری هستند، تبلیغ می شد. اما نکته جالب و قابل توجه این بود که در موج دوم کرونا وقتی جوامع مدرن مشخصا اروپایی ها و آمریکا که جوامع پیشرفته تلقی می شوند تحت تاثیر این ویروس قرار گرفتند فضای حیرت و استیصال در آن جوامع اوج گرفت.
شاید با نوعی نخوت و غرور علمی تصور می کردند که از تبعات این ویروس در امان خواهند بود؟
بله و دیدیم که آن جوامع با شوک بزرگی روبرو شدند و کارآیی شیوه های مرسوم علمی هم زیر سوال رفت بنابراین بعد از این موج شوک و حیرت که در جوامع غربی به وجود آمد قدری از آن فشار تبلیغات که روی مناسک دینداری و جوامع دینی بود، برداشته شد و از آن سو اتفاق مبارکی در میان دینداران، جامعه مذهبی و جمع مومنان روی داد و آن راهیابی به مسیرهای جدید خدمت بود که بعد از بیرون آمدن از آن فضای حیرت و شوک در میان مومنان شکل گرفت. در واقع جامعه دیندار ما به تدریج ظرفیت های درونی خود را بازیابی کرد و آنها را در همان مسیر دینداری اصیل به کار گرفت.
در واقع شما به آن مواسات و همدلی مومنانه اشاره می کنید. چطور این ظرفیت همدلی و مواسات و خدمت بعد از آن فضای شوک شکل گرفت؟
در فرهنگ اسلامی ما چیزی به نام بن بست وجود ندارد. درست است که در همان هفته های اول ما شاهد تعطیلی حرم ها، مساجد، نماز جماعت ها و مناسک بودیم اما به سرعت اتفاق جالبی در جامعه ما افتاد و آن این بود که از ظرفیت اماکن مربوط به مناسک دینی در جهت مقابله و تجهیز در برابر ویروس کرونا بهره گیری شد. با این که مناسک عبادی مرسوم در مساجد تعطیل شده بود اما دیدیم که مساجد به پایگاه های خدمت به همنوعان تبدیل شدند. این یکی از آن بحث های عمیقی است که در سخنرانی ها و بیانات امام موسی صدر هم آمده است که دایره عبادت محدود به مناسک نیست بنابراین در چشم یک مسلمان هر نوع خدمتی به مردم، عبادت است. از همین روست که در حرم های مطهر، اماکن عبادی و مساجد شاهد شکل گیری گروه های خودجوشی بودیم که هر کدام بسته به ظرفیت ها، علاقمندی ها و مهارت هایی که داتشند گوشه ای از کار خدمت را گرفتند تا به نیازمندانی که نمی توانند در این شرایط زندگی خود را بچرخانند خدمات ارائه کنند. طبیعی هم بود. کسی با توجه به شرایط پیش آمده کار و شغل خود را از دست داده بود. کسی دیگر در درمان و مواجهه با بیماری دچار کمبود و استیصال بود بنابراین جامعه دینی ما با کمک ظرفیت های درونی خود توانست بخش قابل توجهی از این زخم ها را التیام دهد.
و اگر این ظرفیت های دینی نبود؟
طبیعتا با توجه به گستردگی و عمق چالش هایی که بعد از کرونا به وجود آمد نهادهای دولتی و حاکمیتی به تنهایی نمی توانستند از عهده امر برآیند. به هر حال دولت، ظرفیت های محدودی دارد و تا اندازه ای می تواند اقدامات جبرانی را انجام دهد. البته از یاد نبریم که ما با بحران تحریم ها هم روبرو هستیم و رخداد کرونا در واقع بحران مضاعفی بود که به جامعه ما وارد شد و طبیعتا مشکلات را مضاعف و مدیریت را سخت تر کرد اما اتفاقی که در جامعه ما افتاد و باعث شد که ما از پس مدیریت این فضا برآییم این بود که فرصت خدمت به عنوان گونه ای از مناسک جمعی جدید در جهت کمک به دیگران از سوی مردم ما به رسمیت شناخته شد بنابراین نه تنها بُعد مناسکی، دیندارانه و مومنانه در جامعه ما تحت الشعاع قرار نگرفت بلکه حتی ابعاد عمیقی هم پیدا کرد و جنبه های جدیدتری به خود گرفت و عرصه گسترده ای در جهت خدمت به همنوع به وجود آمد آن هم از ناحیه هیأت های مذهبی، مساجد و مراکز دینی، در واقع اماکن مذهبی و مناسکی ما با استراتژی جدیدی در جهت خدمت به همنوع به میدان آمدند و کارآیی بسیار بالای خود را به اثبات رساندند.
آیا می توان میان ظهور بلاهای فراگیر و دسته جمعی و معنویت گرایی پیوندی برقرار کرد؟
اتفاقا در دنیا شاهد بودیم حتی در کشورهایی که ظاهرا فضای چندانی برای مناسک عبادی نداشتند مردم به سمت و سوی تضرع و دعا آمدند. در حقیقت وقتی مردم دست شان کوتاه شد و متوجه شدند که نه علم مدرن و نه حتی دولتمردان نمی توانند از آنها پشتیبانی کنند به آن اصل فطری رجوع کردند. در حقیقت مردم خود را بی پناه یافتند همچنان که ما در روزهای اول چنین حس و دریافتی در کشور خود نیز داشتیم. نه اطلاع رسانی دقیق و درستی در کار بود و نه آگاهی متناسب با این بیماری و نه کمک هایی از سوی نهادها، البته همچنان که اشاره شد در کشور ما با گذشت چند هفته شاهد تغییر فضا به سمت خدمت بودیم اما در بسیاری از جوامع غربی حتی آن دسته ای که دولت های متمولی داشند میزان حمایت ها و تأمین امکانات بسیار محدود بود و بنابراین طبیعی بود که مردم حسی از بی پناهی را تجربه کنند. در چنین فضایی است که آن گرایش فطری به معنویت و پناه بردن به معبود ابدی و ازلی خود را نشان می دهد.
بدون دیدگاه