تشیع به منظور استمرار حیات و نشر پیام خود در درازنای تاریخ، با علم، حکمت، هنر و اسطوره به عنوان عناصر فرهنگی در تعامل قرار داشته است.در آن میان هنر شیعی از همه مواد پاک طبیعت اعم از چوب و سنگ و شیشه و سفال و فلز و پارچه و از همه هنرهایی که با حکمت و شریعت در تعارض نبوده، برای بیان دیدگاه هنری خود استفاده و از چهار اصل تجربه گرایی، جهان گرایی، تاویل گرایی و آینده گرایی پیروی کرده و مانع استغراق پیروان خود در عالم ماده شده است. در نگاه شیعه همه آثار هنری همیشه به منظور اهتمام نسبت به فریضه دینی و آرامش و سکونت در وقت خلوت و عبادت و پرستش فراهم آمده و طرح های آن توجه آدمی را از خود به فراسو جلب می کند.

هنرهای شیعی نقش برجسته ای به لحاظ انگیزش شور قدسی؛ تقویت خیال، تطهیر روح و تزکیۀ نفس، گشودن باب توجه و توسل مخاطب به اولیا و تقویت نفرت از اشقیا، استعلای بینش شهادت طلبی، تسکین آلام، تحکیم همبستگی و وحدت، در فرهنگ عامه و روان جمعی مردم دارد.

این اثر ضمن اشاره به دیدگاه تشیع در حکمت هنر، معنی گرایی هنر شیعی را در شاخه های گوناگون هنرهای رایج در ایران نشان می دهد.

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!