- چکیده
یکی از مهمترین مسائلی که در عرفان نظری شیخ اکبر محیالدین ابنعربی مطرح گردید، بحث انسان کامل است که برای اولین بار به صورت مستقل تدوین شد. برخی صاحبنظران عرفان، راه افراط و تفریط در این مسئله را پیش گرفته و فقط به سیر کمالی سالک الی الله و رسیدن به مقام خلافت و امتداد آن بسنده کردند، ولی ابنعربی علاوه بر این مهم، به نقشها، وظائف و کارکردهای دیگری هم اشاره نموده و آنها را در کمال انسان کامل دخالت میدهد. انسان کامل از نگاه ابنعربی که مورد توجه جدی صدرالمتالهین شیرازی هم قرار میگیرد، علاوه بر کمال حقیقی و ذاتی که به دست میآورد، در سیر نزولی خود به سوی عالم تکوین بازگشته و در میان عالم عناصر به نقشهایی میپردازد. لذا اهمیت دارد که به کارکردها اینجهانی نیز اشاره شود. نقشها و کارکردهای انسانهای کامل از زاویههای مختلفی قابل بررسی است که در این رساله که به روش توصیفی-تحلیلی نگارش شده، به ارتباط انسان کامل نسبت به انسانهای دیگر اشاره خواهد شد. طبق این مسئله، انسان کامل از نگاه ابنعربی و ملاصدرا به انسانهای دیگر هم توجه کرده و از مسیر تعالی آنها غفلت نخواهد نمود. چنین انسانی که واسطهی میان حق تعالی و خلق میباشد، به نقش تکوینی نسبت به انسانهای دیگر پرداخته و با توجه به جایگاه خلافت الهی در میان انسانها، گاهی برای آنها البته به اذن الهی، عناصر را به تسخیر و تصرف در میآورد. نقش دیگری که انسان کامل در ارتباط با انسانهای دیگر انجام میدهد، نقش اجتماعی و سیاسی است؛ به این معنی که انسان کامل از نگاه ابنعربی و ملاصدرا اوضاع و شرایط اجتماعی جوامع دینی را نادیده نگرفته و حتی لیاقت زعامت بر خلق را دارد و تلاش میکند اوضاع اجتماعی به سوی تعالی مدیریت شود. مهمترین نقش اینجهانی و یا دنیوی انسان کامل در رابطه با انسانهای دیگر را میتوان در هدایت و ارشاد خلق توصیف نمود. ابنعربی و ملاصدرا با اشاره به نمونههای گوناگونی از انبیاء و اولیای الهی، به این مهم اشاره کرده و آن را جزء وظایف اصلی چنین انسانهایی میدانند. همچنین، انسان کامل با توجه به محدودیتهای عقل بشری، مرجعی علمی در امور شریعت برای انسانهای دیگر میباشد.