در پیش نشست همایش بین المللی حمزه مطرح گردید:

اسلام‌آوری حمزه در چالش سه عنصر ناموری، انتفاع و عصبیت

اسلام‌آوری حمزه سیدالشهداء بر پایه تئوری حقیقت قابل تبیین است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی، دکتر سیدعلیرضا واسعی عضو هیأت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی، در پیش نشست همایش بین المللی حمزه که در روز سه شنبه دوم آذر ۱۴۰۰ د ر جامعه المصطفی مشهد برگزار شد،  به رازکاوی اسلام حمزه پرداخت و پس از بررسی انتقادی سه عنصر ناموری،‌ انتفاع وعصبیت،‌ به تبیین آن بر پایه تئوری حقیقت روی کرد.

 او با اظهار تأسف از ورود غیرمتخصصان به حوزه‌های علوم انسانی، از جمله تاریخ و عدم درک اهمیت این دانش‌ها، مدعای خود را در پنج محور دسته بندی و ارائه کرد.

محور اول: پذیرش دین جدید

درمحور اول وی به این نکته پایه‌ای اشاره کرد که انسان‌ها عموماً در پذیرش دین جدید یا رها کردن باورهای پیشین خود،‌ تابع عوامل اجتماعی، ‌سیاسی، فرهنگی یا اقتصادی، به ویژه برای رهایی از تبعیض‌ها و ناروایی‌ها عمل می‌کنند، ‌اما در این میان دسته‌ای حضور دارند که بر اساس معرفت و حقیقت‌جویی به تغییر باور و دین تن می‌دهند، ‌بنابراین در تبیین گرایش‌های افراد به صورت موردی و خاص وارد عمل شد و از کلی‌گویی فلسفی پرهیخت.

محور دوم: شخصیت حمزه

دکتر واسعی به کوتاهی از‌ ویژگی‌های خانوادگی، وجاهت اجتماعی و نیز پای‌بندی های اخلاقی حمزه سخن به میان آورد و گفت: او دارای قرابت نسبی با پیامبر(ص) یعنی عموی ایشان و نیز همشیر ایشان بود،‌ چون دایگی هر دو را یک زن به عهده گرفته بود. هم‌چنین وی در میان عرب‌ به شجاعت و شکارگری شهره بود، ‌به علاوه، فردی مردم‌دار،‌ دارای مرید و همراه، و معتقد به سنت‌های دینی بود، به همین دلی وقتی از شکار برمی‌گشت، ابتدا طواف می‌کرد، ‌سپس به سراغ گروه‌هایی که در گوشه و کنار مسجدالحرام جمع شده بودند می رفت. او برخی از ایام سال را روزه دار بود و همین ویژگی‌ها وی را محبوب پیامبر(ص) کرده بود و دوست می‌داشت هر چه زودتر به جمع مسلمانان درآید.

محور سوم: اسلام آوری حمزه

عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در ادامه به محور سوم بحث، یعنی اسلام حمزه روی کرد و گفت:‌ گزارشگران تقریباً اتفاق نظر دارند که آن‌جناب در سال ششم بعثت،‌ وقتی از رفتار زشت ابوجهل با پیامبر(ص)، اطلاع یافت به سراغ او رفت و با ضربه کمانش سر او را شکافت و در همان‌جا اسلام خود را ابراز کرد؛‌ رفتار و سخنی که برخی از حاضران را به واکنش تند کشاند، اما ابوجهل آنان را با آرامش و سکون فراخواند.

 وی افزود: آنچه مهم است، آن است که اسلام او،‌ مایه عزت و سربلندی اسلام و احساس توانمندی و قدرت مسلمانان و پیامبر(ص) شد، در نتیجه رفتار مشرکان با آنان تغییر اساسی کرد. به تعبیر یکی از مورخان،‌ مشرکان پس از آن،‌از ستیزه‌گری(منابذه) به تعامل و گفتگو(معاتبه)روی آورده و کوشیدند تا به هر طریقی آن حضرت را با خود همراه سازند. گفتگوی عتبه ‌بن ‌ربیعه با ایشان و اظهار هرگونه مساعدت،‌ زاده این فضا بود.

محور چهارم: نظریه‌های اسلام آوری حمزه

واسعی در محور چهارم از نظریه‌هایی که درباره اسلام حمزه وجود دارد، به عنوان چالش‌های فرارو یادکرد و گفت: ‌در بیان چرایی اسلام آوری حمزه سه دیدگاه قابل طرح یا موجود است که البته هیچ یک نمی‌توانند در مقابل نقد روشمند مقاومت کند، عنصر ناموری و اشتهار یکی از آن‌ها است، اما واقعیت آن است که این عنصر نه تنها نمی‌تواند توجیه‌گر اسلام او باشد،‌ ‌بلکه او با اسلام آوردنش عملا شهرت داشته‌اش نیز با خطر روبرو می‌شد.

وی بیان کرد: عنصر انتفاع که برخی برای بعضی از اصحاب پیامبر برمی‌شمرند، نه درباره آنها و نه در باره حمزه نمی‌تواند مصداقی بیابد، ‌چون نه آینده اسلام مشخص بود، ‌نه وضعیت جاری آن به گونه‌ای بود که با گرایش به آن، سودی – اعم از ثروت و سرمایه یا مقام و موقعیت اجتماعی- عاید فرد شود،‌ بنابر این مسلمان شدن یک فرد در آن برهه زمانی، چیزی جز خطر کردن نبود.

عضو هیأت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی گفت: البته در این میان نظریه عصبیت،‌ با نوع زندگی عربان سازگاری بیشتری داشت، از این رو برخی از مورخین به صراحت از آن سخن راندند، چنان‌که زمان ابراز اسلام و چگونگی آن نیز،‌ به ظاهرگواهی برای ادعای آنان قلمداد می‌شود. در روایتی از امام چهارم نیز نقل شده که هیچ حمیت و تعصبی، ‌جز عصبیت حمزه،‌ وارد بهشت نمی‌شود. اما واقعیت آن است که هم این روایت، ‌چنان که امام خمینی در کتاب چهل حدیث اشاره کرده،‌ رقیب‌ دارد و هم اذعان حمزه و گفته‌های‌دیگران در باره وی، آن را مردود می سازد.

محور پنجم: تبیین اسلام حمزه بر پایه تئوری حقیقت

دانشیار پژوهشکده، در محور پنجم صحبت خود به تبیین اسلام حمزه بر پایه تئوری حقیقت پرداخت و گفت: ‌فیلسوفانی چون شهید مطهری، حقیقت جویی را یکی از امور فطری بشرمی‌دانند، ‌چنان که تاریخ آشکار از وجود چنین محرکی در میان بزرگان پرده برمی‌دارد،‌ وجدان‌آدمی(روش تفهمی) هم موید نیرومندی است که انسان برای حقیقت،‌ گاه تا سرحد جان‌فشانی پیش می‌رود.

وی افزود: در خصوص اسلام حمزه، از دو راه می‌توان به این نتیجه دست‌یافت که عنصرحقیقت موجب گروش او بوده‌ است؛ یکی سخنان خود ایشان است، آنجا که با کمان بر سر ابوجهل می زند،‌ با خشم و تأکید می‌گوید من به دین برادرزاده‌ام درآمدم و در ادامه تصریح می‌کند من گفته های او را حق یافتم. چون می ‌دانست ابراز چنین سخنی برای وی مشکل‌زاست، گفت این بار با کمان پیش آمدم، اما بار دیگر با شمشیر خواهد بود و اگر می‌توانید مرا بازدارید، پا ‌پیش نهید. این ادبیات، ‌آشکارا از اسلام‌پذیری معرفتی وی پرده برمی‌دارد.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: اما راه دوم، سخنان پیامبر(ص) و علی(ع)در باره او است. نبی گرامی، جایگاه او را در بهشت بسیار بالا ذکر کرد و با القابی چون شیرخدا،‌ شیررسول خدا و سیدالشهداء، منزلت ارزشی وی را بیان کرد، ‌چنان که امام‌علی(ع) او را ازبهترین‌های‌خاندان‌عبدالمطلب یاد کرد. مجموعه این داده‌ها حاکی از اسلام آگاهانه و حقیقت‌جویانه حمزه است.

واسعی در پایان به این نکته اشاره کرد که از تحلیل محتوای گزارش‌ها برمی‌آید که حمزه پیشتر از آن زمان مسلمان شده بود، اما فرصت ابراز آن با رفتار ابوجهل فراهم گردید.    ‌

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *