دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تأکید کرد؛

حمایت از محرومان و مخالفت با خوی کاخ‌‌نشینی؛ کلیدواژه منظومه فکری امام

مهم‌‌ترین نکته اکنون وحدت ملی و حمایت از محرومان و مستضعفین و مخالفت با خوی کاخ‌‌نشینی است.

دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی معتقد است که مهم‌‌ترین نکته برای امروز ما و برگرفته از منظومه فکری امام خمینی(ره)، وحدت ملی و حمایت از محرومان و مستضعفین و مخالفت با خوی کاخ‌‌نشینی است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی به نقل از تحریریه فکرت، سیدمصطفی احمدزاده، دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در گفت‌وگو با تحریریه فکرت با اشاره به این‌‌که مهم‌‌ترین اصل در منظومه فکری امام خمینی(ره) حمایت از محرومین، مستضعفان و مخالفت با خوی کاخ‌‌نشینی است، ابراز داشت: ما الان در جامعه بحث طبقات اجتماعی را داریم و روز به روز در حال وحشتناک‌‌تر شدن است. از این رو کاری که رسانه می‌‌تواند انجام دهد، کاهش این فاصله است.

نوشتار زیر محصول گفت‌و‌گوی فکرت با این صاحب نظر حوزوی است که تقدیم مخاطبان فرهیخته می‌شود.

*با توجه به معرفی شاخصه‌های منظومه فکری امام(ره) از سوی رهبر معظم انقلاب، در زمان حاضر چه محورهایی در این خصوص باید بیش از پیش برجسته شود و رسانه‌های انقلابی در این زمینه چه وظیفه‌‌ای برعهده دارند؟

با سلام و وقت بخیر خدمت مخاطبین محترم رسانه فکرت. مقام معظم رهبری ۷ شاخص را مطرح کردند: اثبات اسلام ناب محمدی و نفی اسلام آمریکایی. اعتماد به وعده الهی و بی‌‌اعتمادی به قدرت‌‌های مستکبر و زورگوی جهان. اعتقاد به اراده و نیروی مردمی و مخالفت با تمرکزهای دولتی. حمایت از محرومان و مستضعفان. مخالفت با خوی کاخ‌‌نشینی. مخالفت صریح با جبهه مستکبران. اعتقاد به استقلال ملی و رد سلطه‌‌پذیری. تکیه بر وحدت ملی.

من اگر بخواهم این ۷ مورد را یک دسته‌‌بندی مجدد داشته باشم. باید بگویم با یک مرزبندی، بخشی از این موارد به بخش‌‌های بین‌‌المللی مرتبط است و بخشی از آن نیز به فضای داخلی کشور. بحث اول که «نفی اسلام آمریکایی» است. بخشی از آن دولتی و ملی و بخشی از آن بین‌‌المللی است. مورد «اعتماد به وعده الهی و بی‌‌اعتمادی به قدرت‌‌های مستکبر و زورگوی جهان»، وزن بیشترش بین‌‌المللی است. «اعتقاد به اراده مردمی و نیروی مردمی و مخالفت با تمرکزهای دولتی» نیز کاملاً ملی است. «حمایت از محرومان و مستضعفان و مخالفت با خوی کاخ‌‌نشینی» کاملاً ملی است. «مخالفت صریح با جبهه قلدران و بین‌‌الملل و مستکبران» کاملاً بین‌‌المللی است. «اعتقاد به استقلال ملی و رد سلطه‌‌پذیری» و «تکیه بر وحدت ملی» کاملاً ملی هستند. به عبارتی می‌‌توان گفت بحث خودِ داخلی ما در موارد زیر خلاصه می‌‌شود:

  • اراده مردم و مردمی بودن؛
  • توجه به محرومان و مستضعفان؛
  • استقلال ملی؛
  • وحدت ملی.

با توجه به وقایعی که در چندین ماه اخیر برای کشور ما اتفاق افتاد، به ترتیب اهمیت اگر بخواهیم بگوییم در این‌‌جا اکنون «وحدت ملی» بسیار مهم است. هم‌‌چنین تأکید مکرر مقام معظم رهبری روی اقتصاد، ما را به طرف «حمایت از محرومان و مستضعفین» در گام دوم نیل می‌‌دهد. در گام سوم نیز به بحث «استقلال ملی» می‌‌رویم. بنابراین این سه مورد اولویت اول ما در مسائل داخلی محسوب می‌‌شوند. بعد از این‌‌ها روی بحث «اراده مردم و نیروهای  مردم – مخالفت با تمرکزهای دولتی» می‌‌رسیم.

حال اگر بنده بخواهم به سؤال پرسش‌‌شده دقیقاً و شفاف پاسخ دهم، باید گفت مهم‌‌ترین نکته اکنون وحدت ملی و حمایت از محرومان و مستضعفین و مخالفت با خوی کاخ‌‌نشینی است. به عبارتی به زمان امروزی، وحدت ملی همان انسجامِ ملی و اتحاد ملی میان دل‌‌ها، فکرها، رفتارها، اعتقادات و باورها است. این‌‌جا منظورم از وحدت ملی، هم مباحث شیعه و سنی است. هم بحث راست و چپ است. (اصلاح‌‌طلب و اصول‌‌گرا و قشر خاکستری) هم مباحث مربوط به دوکوهانه شدن جامعه به لحاظ فرهنگی که ما در بحث حجاب می‌‌بینیم یک عده تا مرز بی‌‌حجابی رفته‌‌اند و در سوی مقابل عده‌‌ای نیز حجاب را کاملاً دنبال می‌‌کنند. لذا باید در مباحث فرهنگی جلوگیری از دوکوهانه شدن جامعه داشته باشیم. تمام این ابعاد و اضلاع وحدت ملی، از هر طیفی که باشند. نخبگان با بدنه جامعه وحدت داشته باشند. مسئولین با مردم وحدت داشته باشند. نیروهای انتظامی، نظامی و دفاعی باهم وحدت داشته باشند. سپاه و ارتش باهم وحدت داشته باشند. دانشگاه‌‌ها با حوزه وحدت داشته باشند. لذا در تمام عرصه‌‌ها باید وحدت وجود داشته باشد؛ چرا که وقتی این وحدت رقم بخورد، ما از جهتِ بیرونی هیچ ضربه‌‌ای نمی‌‌خوریم؛ اما اگر ما در درون این وحدت را کم‌‌رنگ کنیم، راه برای هرگونه ضربه از بیرون باز خواهد شد. بنابراین تکیه بر وحدت ملی، دینی و هویتی لازم و ضروری است.

حال این وحدتِ ملی لایه‌‌های پررنگ‌‌تری پیدا می‌‌کند. وحدت میان نسل ۱ و ۲ و ۳ و ۴ انقلاب. وحدت میان دهه ۶۰ و ۷۰ و ۸۰ و ۹۰. وحدت بین والدین و فرزندان. وحدت بین نظام‌‌های آموزشی؛ پیش از آموزش و پرورش، خودِ آموزش و پرورش و آموزش‌‌های عالی. وحدت بین اساتید و معلمان و دانش‌‌آموزان و دانشجویان. وحدت بین تمام مراکزی (با هر طیف و اندیشه‌‌ای) که پایبند به قانون اساسی کشور هستند. لذا همان‌‌طور که می‌‌بینیم بحث وحدت دارای اضلاع و ابعاد مختلفی پیدا می‌‌کند که در این‌‌جا وظیفه رسانه پررنگ‌‌تر می‌‌شود. رسانه چه کاری می‌‌تواند کند؟ همان‌‌جایی که موجب شده است وحدت ما در آن خلل ایجاد شود و کم‌‌رنگ گردد، به نظر بنده اگر ضربه‌‌ای از طرف رسانه به معنای أعم (یعنی فضای مجازی، مطبوعات، اینترنت، سایت‌‌ها، فیلم، هنر و … نیز رسانه هستند) بر کم‌‌رنگ شدن وحدت با همه اضلاع و ابعادش اتفاق افتاده است، برای التیام‌‌بخشی به این وحدت و تقویت آن، باز هم رسانه باید به میدان بیاید و وظیفه خودش را انجام دهد. ناگفته نماند که منظور فقط وحدت شیعه و سنی نیست؛ بلکه تمام اضلاع و ابعاد وحدت مد نظر است. منظور حضرت امام خمینی از «وحدت» یک یَد واحده در مقابل دشمن بوده است. به عبارت دیگر ما وقتی بخواهیم وحدت را تعریف کنیم باید بگوییم هرچیزی که به ما کمک کند تا در برابر دشمن تمام قد ایستادگی کنیم، وحدت نام دارد.

اما دومین نکته‌‌ای که در باب این اصول که در منظومه فکری امام خمینی بوده است و جز مسائل امروز ما نیز تلقی می‌‌شود، بحث حمایت از محرومین، مستضعفان و مخالفت با خوی کاخ‌‌نشینی است. ما الان در جامعه بحث طبقات اجتماعی را داریم و روز به روز در حال وحشتناک‌‌تر شدن است. لذا دومین کاری که رسانه می‌‌تواند انجام دهد، کاهش این فاصله است. در مبارزه با فساد، رسانه می‌‌تواند به شدت مؤثر واقع شود: مفسدان را معرفی کند. تیم‌‌های خاص فقط و فقط برای شناسایی مفسدان ،رانت‌‌ها، تیم‌‌های پشت‌‌پرده، افرادی که باعث ایجاد فساد می‌‌شوند، تیم‌‌هایی که ناشناخته در همه اضلاع و ابعاد دولت و قوه قضاییه و قوه مقننه رسوخ پیدا کردند را شناسایی کنند.

رسانه می‌‌تواند به این شناسایی‌‌ها ورود کند. با این شناسایی و برملا کردن آن‌‌ها، یک سایه‌‌ی أمن از آن‌‌ها گرفته می‌‌شود و دیگر نمی‌‌توانند در آن سایه أمن بنشینند و هر غلطی را مرتکب شوند. لذا این‌‌ها کار رسانه است تا بیاید طرف فساد را مدیریت کند و به دنبال آن طرف مستضعفان و محرومان یک نفسی خواهند کشید. حال در این بحث فساد، باز رسانه نباید به دنبال جزئیات و افراد خورد و مجموعه‌‌های ضعیف برود؛ بلکه باید به دنبال آن ۲۰ درصدی که ۸۰ درصد از فساد را ایجاد کردند. (دانه‌‌درشت‌‌ها به ویژه در عرصه پتروشیمی، فولاد، معادن، فلزات، صادرات و واردات کلان، مدیریت محصولات استراتژیک، نهادهای دامی) بنابراین رسانه فقط باید تیم‌‌سازیِ تخصصی برای درآوردن اطلاعات پشت پرده و پنهان تیم‌‌های فساد در کشور انجام دهد.

*نظر به اهمیت مقابله با خط تحریف امام(ره)، چگونه می توان از طریق شناسایی و معرفی مؤلفه های مکتب امام راحل به مقابله با این جریان خطرناک برخاست و در حوزه فکر و اندیشه، اساتید حوزه و دانشگاه و نخبگان علوم انسانی و اسلامی در این رابطه چه رسالتی دارند؟

این بحث ریشه بسیار جدی دارد. افرادی که وظیفه این را دارند تا عمق مکتب امام راحل را به ویژه به نسل نوجوان معرفی کنند تا حدی وظیفه خودشان را به خوبی عمل کردند؛ اما قالب معرفی‌‌شان نامناسب است و این باعث شده است که بین نسل‌‌های اولیه و نسل‌‌های بعدی ارتباط تنگاتنگ و سینه به سینه اتفاق نیوفتد. نسل‌‌های گذشته یعنی دهه‌‌های ۶۰ و ۷۰، بیشتر نسل‌‌های مکتوب، سخنرانی‌‌محور، منبری و گفتگوی چهره به چهره هستند؛ اما در طرف دیگر قضیه، در نسل‌‌های ۸۰ و به ویژه ۹۰ ما به طرف نسل‌‌هایی می‌‌رویم که دیگر آن‌‌ها سخنرانی‌‌محور، منبرمحور، نوشتاری محور و مکتوب محور نیستند، بلکه نسل‌‌های جدید، نسل‌‌های فضای مجازی‌‌محور هستند. نسل‌‌هایی هستند که حوصله متون بلند، استدلال و توضیحات مفصل را ندارند. به طرف قالب‌‌های محتوایی کم‌‌حجم می‌‌روند. آن‌‌ها را کلیپ، عکس، متن‌‌های کوتاه، استدلالات کوتاه، مستندات کوتاه و … قانع می‌‌کند.

ما در معرفی مکتب امام راحل، متأسفانه قالب‌‌های جدیدی نداریم و یا بسیار کم‌‌رنگ است یا در جاهایی آن‌‌ها را مطرح کردیم که بُردی ندارد. ما نرفتیم در شبکه‌‌های اجتماعی و فضاهای مجازی و … با فیلم، تئاتر، رسانه‌‌های مورد علاقه نسل جوان آن‌‌ها را منتقل نکردیم. هنوز هم  در حال منتشر کردن کتاب، سخنرانی، جلسه، کتاب، همایش و … هستیم. وقتی ما به مسجد می‌‌رویم، می‌‌بینیم طیف سنی که این‌‌جا پای منبر نشستند، معمولاً بالای ۴۵، ۵۰ و ۶۰ سال هستند. نسل جوان در این فضاها حضور ندارد. ما به عبارت دیگر دانه‌‌هایمان را در یک زمین نمک‌‌زار می‌‌کاریم که بی‌‌فایده است. به همین دلیل میان نسل‌‌ها در حال رقم خوردن اختلاف است. حال در این‌‌جا رسانه، حوزه، اساتید، دانشگاه و نخبگان می‌‌توانند چه کاری را انجام دهند؟ مهم‌‌ترین کار به نظر بنده در بخش آموزش و پرورش است.

آموزش و پرورش مانند یک پالایشگاه باید بیاید معارف و مؤلفه‌‌ها و معرفی‌‌ها و مباحث نظری را از حوزه و دانشگاه بگیرد و در قالب مورد نیاز دانش‌‌آموز بریزد و آن‌‌ها را به دانش‌‌آموز تزریق کند. دانش‌‌آموزان امروزه کتب مربوط به معارف دینی و مباحث انقلاب اسلامی را فقط و فقط برای معدل، نمره و کنکور می‌‌خوانند و با آن‌‌ها ارتباط برقرار نمی‌‌کنند. نسل جدید ما فقط و فقط باید به دنبال او در فضای مجازی گشت.

بنابراین برای رقم خوردن کار در این قسمت، باید آموزش و پرورش یک تکان جدی بخورد. آموزش و پرورش باید تیم‌‌های تخصصی تولیدِ محتوا در فضای مجازی به تعداد زیاد راه‌‌اندازی و تأسیس نماید. از هر مدرسه به عنوان یک سنگر استفاده کند. در هر مدرسه‌‌ای باید یک تیم محتواسازی فنیِ قوی ایجاد شود که خودشان دوربین، متن، پژوهشگری و … داشته باشند و اطلاعات مورد نیاز را استخراج کنند و تبدیل به مستند، کلیپ، عکس، محتوای گرافیکی و … نمایند. هم‌‌چنین داده‌‌کاوی آماری داشته باشند و اطلاعات را بیاورند و تهییه و تدوین نمایند. به شکلی که مورد علاقه و جذاب برای نوجوان باشد، در مدارس این را ارائه دهند. به نظر من باید هر مدرسه‌‌ای در کشور یک تیم داشته باشد و این تیم کارش این باشد که فقط و فقط تولید محتوا در حوزه‌‌های مجازی داشته باشد. البته این تیم‌‌ها، باید دارای یک تیم مشاوره هم باشند. تیم مشاوره‌‌ی آن‌‌ها باید اساتید حوزه و دانشگاه باشند و تیم اجرا نیز خودِ دانش‌‌آموزان باشند. حلقه‌‌ی وصل نیز معلمان، مدیران، معاونین و آموزش و پرورش هستند. باید در کل آموزش و پرورش یک ساختار این شکلی اتفاق افتد و در همه مدارس بخشنامه شود و خود والدینی که اساتید حوزه و دانشگاه هستند و تجارب زیادی دارند بیایند و به عنوان مشاور حضور داشته باشند و دانش‌‌آموزان عزیز نیز اجرا کنند. اگر این کار انجام شود و به جلو رفت و تولیدمحتوا نماییم، قطعاٌ آینده‌‌ای درخشان در انتظار خواهد بود.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *