نشست تخصصی با موضوع «فرهنگ اسلامی در عیار تمدنی؛ بررسی سازگاری فرهنگ اسلامی با معیارهای تمدن در پژوهشکده اسلام تمدنی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی با ارائه دکتر سید علیرضا واسعی روز چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ماه ۱۳۹۸ برگزار گردید

به گزارش روابط عمومی  پژوهشکده اسلام تمدنی، در این نشست که تعدادی از اساتید، پژوهشگران و دانشجویان دکتری رشته‌ تاریخ و تمدن ملل اسلامی حضور داشتند، دکتر سید علیرضا واسعی به ارائه مباحث خود پرداخت. در ابتدا این سوال مطرح شد که اساسا بین فرهنگ اسلامی و تمدن چه نسبتی وجود دارد؟ و سپس دکتر واسعی در ادامه به عنوان مقدمه نکاتی را طرح کردند:در این بحث بیشتر به دنبال نگاه علمی هستند تا نگاه ارزشی ؛ اصلاح فرهنگ و تمدن در دو عرصه وصف و معیار به کار ی رود؛ در عرصه وصف، به دنبال توصیف و نشان دادن این هستیم که هر قومی برای خود فرهنگی دارند. مانند فرهنگ مسلمانان، فرهنگ اروپا و آفریقا و ….و گاهی فرهنگ به مثابه معیار است. فرهنگ خوب در مقایسه با دیگر فرهنگها چه ویژگی‌هایی دارد؟

عضو هیئت علمی پژوهشکده اسلام تمدنی سپس تعریف خود را از تمدن ارائه کردند: تمدن عبارتست از گسترده ترین منِ انسانی است.

دانشیار گروه هنر و تمدن اسلامی در ادامه به شاخصه‌های تمدن اشاره کرده و افزودند: ویل دورانت در کتاب «لذات فلسفه» چهار شاخصه برای شناخت جامعه متمدن ارائه شده است: آزادی، نظم، امنیت، فرهنگ؛ با وجو این ۴ شاخص است که ۲ دستاورد بزرگ بشری بروز و ظهور خواهد یافت که پایه و اساس زییست انسانی هستند: آرامش و آسایش

عضو هیئت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی با استناد به شاخص‌های معرفی شده از سوی ویل دورانت، افزودند: اساس و گوهر تمدن در منِ انسانی نهفته است. یعنی همه آنچه بشر که به دنبال آن است برای خود اوست اما این «من» به تنهایی نمی تواند زندگی کند و بایستی با من‌های دیگر پیوند داشته باشد. در اینجا دو نوع نگاه به من وجود دارد: نگاه خُرد که دایره آن محدود است. و نگاه کلان: برای اینکه «من» بتواند حقیقت وجود پیدا کند، باید در من‌های دیگر ادغام شود. هر چه این «من» گسترده شده و از حوزه خانواده، محله، شهرو …. بالاتر رود، به منِ انسانی نزدیکتر شده و زندگی متمدنانه‌ای خواهد داشت.. ایشان در این رابطه به حدیثی از نبی مکرم اسلام اشاره کردند که ایشان می فرمایند: هر آنچه را که برای خود می‌پسندی برای دیگران هم بپسند.

واسعی سپس این سوال را طرح کردند که آیا در این مقیاس، فرهنگ اسلامی با عیار تمدنی، تطبیق دارد؟ ایشان در پاسخ به این سوال بیان کردند: برای نگاه به اسلام، سه سطح بایستی از هم تفکیک شوند: آموزه‌های اسلامی، فرهنگ اسلامی، تمدن اسلامی

آموزه‌های اسلامی، مجموعه گزاره‌هایی است که به قصد تعلیم و آموزش مخاطبان در قالب وحی و کلام رسول خداوند القا شده است. این آموزه ها، توسط علما و دانشمندان اسلامی در اختیار مردم قرار گرفته است.

فرهنگ اسلامی عبارتست از مجموعه ذهنیات مسلمانان که تابع آموزه های اسلامی شکل گرفته و مورد قبول فرد یا جامعه است. این امکان وجود دارد که این فرهنگ دقیقا مانند همان آموزه ها نباشد.

عضو هیئت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی بیان کردند: موقعیت عرب‌های مسلمان در صدر اسلام و مسئله فتوحات، به آنان احساس قدرت بخشید و موجب شد تا نوعی خود برتر بینی در میان آنان شکل بگیرد. بر همین اساس شاهد شکل‌گیری مرزبندی‌های جنسی، قومی قبیله‌ای، نژادی، دینی و …. بودیم در حالی که آموزه اسلامی بر اصالت منِ انسانی تأکید داشت.

دکتر واسعی در پایان مباحث خویش به چند اصل محوری که پایه‌های اصلی اسلام هستند اشاره می کنند که اصل توحید، برادری و برابری و اخلاق به این معنا هستند که همه در پیشگاه خداوند متعال برابر هستیم؛ هیچ ملاک برتری وجود ندارد مگر به تقوا. البته این تقوا به معنای آن نیست که فرد بتواند در جامعه از حقوق اجتماعی بالاتری برخوردار باشد.

ایشان هچنین مخاطبان را به مطالعه دو کتاب توصیه کردند: احیای فکر دینی در اسلام از اقبال لاهوری و انسان و سرنوشت شهید مطهری؛

                                                                                                                                                            

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *